مبانی نظری و پیشینه تحقیق دانش مداری سازمان
دارای 36صفحه وبافرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای مبانی نظری و پیشینه تحقیق دانش مداری سازمان ::
دارای 36صفحه وبافرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای مبانی نظری و پیشینه تحقیق دانش مداری سازمان ::
دانش مداری سازمان
2- 1- 2 روند تاريخي حرکت سازمانها به سوي سازمانهاي دانشمدار
2- 1- 2- 1 اقتصاد کشاورزي:
2- 1- 2- 2 اقتصاد منابع طبيعي:
2- 1- 2- 3 انقلاب صنعتي:
2- 1- 2- 4 انقلاب محصول:
2- 1- 2- 5 انقلاب اطلاعات:
2- 1- 2- 6 انقلاب دانش:
2- 1- 3 مفهوم دادهها، اطلاعات و دانش:
2- 1- 3- 1 دادهها:
2- 1- 3- 2 اطلاعات:
2- 1- 3- 3 دانش (دانايي):
2- 1- 4 تعاريف دانش:
2- 1- 5 ديدگاههاي رايج در مورد دانش:
2- 1- 6 روابط دادهها، اطلاعات و دانش:
2- 1- 6- 1 روابط دادهها، اطلاعات و دانش از نظر باجاريا
شکل2 - 1: روابط داده، اطلاعات و دانش (Bajaria, 2000: 563)
2- 1- 6- 2 روابط داده، اطلاعات و دانش از نظر کلارک و رالو:
شکل (2- 2)، روابط داده، اطلاعات، دانش، بينش و فرد (Clark, Rallo, 2001: 15)
2- 1- 6- 3 روابط داده، اطلاعات و دانش از نظر بوئیست :
شکل (2- 3): مدل ذهني بوئیست (بوئيست، 1998)
2- 1- 7 تعامل داده، اطلاعات، دانش و تصمیم:
شکل 2-4 تعامل داده، اطلاعات، دانش و تصمیم (Sooknonam,2001:7)
شکل 2- 5 هرم سلسله مراتب دانش (رادينک، 1383: 38)
2- 1- 8 عوامل تفکيک شده اطلاعات و دانش:
جدول 2- 1 : خصوصيات داده، اطلاعات و دانش (رادينگ، 1383: 40)
2- 1- 9 انواع دانش:
2- 1- 9- 1 تقسيمبندي ارسطو:
2- 1- 9- 2 دانش ضمني و دانش صريح:
2- 1- 9- 3 دانش شخصي و دانش سازماني:
2- 1- 9- 4 دانش کارکردي:
2- 1- 9- 5 تقسيمبندي معرفتشناختي دانش:
2- 1- 9- 6 دانش رسمي و دانش غيررسمي:
جدول 2- 2 دانش رسمي و دانش غيررسمي
2- 1- 9- 7 دانش ساختارمند و دانش ناساختارمند:
2- 1- 9- 8 دانش اظهاري و دانش رويهاي:
2- 1- 9- 9 طبقهبندي دانش رايل:
2- 1- 9- 10 دانش اصلي و دانش فرعي:
2- 1- 9- 11 تقسيمبندي دانش مک لوپ:
2-6 پیشینه تحقیق:
2-6-1: تحقیقات داخلی:
2-6-2: تحقیقات خارجی
منابع:
منابع فارسی:
منابع لاتین:
دانش مداری سازمان
ما در عصر شگفت انگيزي به سر ميبريم که انفجار دانش ناميده ميشود.
رشد دانش در سالهاي اخير بسيار سريع بوده به گونهاي که در قرن بيستم، 80 درصد يافتههاي فناوري ونیز 90 درصد تمام دانشها و اطلاعات فني، در جهان توليد شده است و هر پنج سال و نيم، حجم دانش دو برابر ميشود (افرازه، 1384: 1). اين در حالي است که عمر مفيد آن کمتر از چهار سال است.
2- 1- 2 روند تاريخي حرکت سازمانها به سوي سازمانهاي دانشمدار
پروفسور ويگ (1999) جايگاه دانش را حول محورهاي گوناگون به شرح ذيل مطرح نموده است (افرازه، 1384: 13- 12).
2- 1- 2- 1 اقتصاد کشاورزي:
در اين مرحله، هنوز بشر به دانش چنداني دست نيافته و مزيت رقابتي در آن، گسترش مزارع و تعداد بيشتر دام و طيور و نيز مهارتهايي در کاشت و برداشت محصولات بود.
2- 1- 2- 2 اقتصاد منابع طبيعي:
در اين دوره گروههاي کوچکي از صنعتگران، ارائه خدمات به مشتريان را آغاز کردند بناراين کمکم بشر، نياز به دانش را تشخيص داد و اتحاديهها و تجمعات کوچکي از متخصصين شکل گرفت.
2- 1- 2- 3 انقلاب صنعتي:
در قرون 18 و 19، تبديل منابع طبيعي به محصولات قابل فروش و توليد محصولات بر حجم زياد به شکل فزايندهاي، سازماندهي و مکانيزه و مزيت بازار سرمايهگذاري و به کارگيري افراد، بيشتر شد. لذا تکنولوژي بالاتري لازم بود. در اين دوره دانش، قابل دسترسي و اهميت آن روشن شده بود. وليکن اين امر، تنها در ميان برخي از صاحبنظران مطرح بود.
2- 1- 2- 4 انقلاب محصول:
در نيمه اول قرن بيستم، پس از توليد محصولات تنوع بيشتر وضعيت کمتر، ضرورت ارائه خدمات بهتر، براي توليدکنندگان به شکل فزايندهاي مطرح شد. به اين دوره، مزيت رقابتي، ارائه محصولاتي بود که به لحاظ کاربرد و قیمت با بازار تطابق بيشتري داشته باشد بنابراين نسبت به عصر صنعت، دانش فردي گسترش يافت و توجه محصول در سازمانها، بيشتر مطرح شد.
2- 1- 2- 5 انقلاب اطلاعات:
در نيمه دوم قرن بيستم، موضوعاتي چون بهينهسازي، توجه به محصول به همراه مزيت بازار و ارائه محصولات کاربرديتر با خدمات بهتر مطرح بود. با پديد آمدن فناوري اطلاعات، جمعآوري گستردهتر اطلاعات و تبادل آنها بين شرکتها و تأمينکنندگان و مشتريان، بيش از پيش امکانپذير شد به گونهاي که نظامهاي مديريت جامع و توليد به هنگام ، کنترلهاي خودکار و غيره عملاً مشاهده ميشد. به اين ترتيب، با پديد آمدن کارتهاي اعتباري، شکل معاملات تجاري و تبادلات مالي و نقش مردم از کارهاي بدي به کارهاي پشت ميزي تغيير يافت اما با وجود اين، هنوز کارهاي کاملاً فکري و دانشي، جايگاه خود را نيافتهاند.
2- 1- 2- 6 انقلاب دانش:
در يکی دو دهة اخير دانشمندان اذعان داشتند که اساس رقابت در حال تغيير بوده و موفقيت سازمانها به سمت ميزان تأکيد و توجه آنان بر دانش مرتبط است. اين مسأله بسياري از سازمانهاي پيشرفته را بر آن داشت تا دانش را در سازمان خود مديريت کرده آن را به بهترين شکل ممکن، مورد استفاده قرار دهند. همچنين تأکيد و توجه بيشتر بر منابع انساني که توليدکنندگان و عاملان اصلي دانش در سازمان هستند، به ويژه در زمينه تسهيم دانش و فرهنگ سازماني که جريان دانش در داخل سازمان را شکل مي داد مورد توجه ويژهاي قرار گرفت.
2- 1- 3 مفهوم دادهها، اطلاعات و دانش:
پيش از آن که به بررسي مديريت دانش مديريت دانش مشتري پرداخته شود، لازم است تا تفاوتهاي بين داده، اطلاعات و دانش مشخص شود. دانش يک مفهوم چند وجهي و با معاني چند لايه است. تاريخ فلسفه از دوره يونان باستان را ميتوان به عنوان تحقيق بيپايان در مورد شناخت معاني دانش دانست.
انديشمندان پيشين، دانش را داراي يک ماهيت مطلق، ایستا و غيرانساني ميدانستند در حالي که مؤخرين، دانش را به عنوان يک فرايند پوياي انساني براي تصدیق اعتقادات فردي به عنوان بخشي از اشتياق او براي «حقيقت» ميدانند (کریمی، حق تالی،1389: 7).به زعم صاحبنظران، تفاوت های بین داده، اطلاعات و دانش به اختصار به شرح ذیل بیان می گردد (Dalker, 2005: 7).
2- 1- 3- 1 دادهها:
دادهها که اولين سطح مديريت دانش را تشکيل ميدهند، عبارتند از: ارقام، اعداد، نمودار و نظاير آن که به خودي خود توليد معني نميکنند. در واقع ميتوان گفت که تعدا دادهها، رشته و اهميتهاي عيني در مورد رويدادها هستند (Barney, 1991: 100).
سازمانهاي نوين معمولاً دادهها را در يک سيستم فناوري ذخيره ميکنند. بعضي از سازمان به اشتباه فکر ميکنند دادههاي بيشتر نسبت به دادههاي کمتر از حالت مطلوبتري برخوردارند و با استفاده از آن ميتوانند تصميمات بهتري را اتخاذ نمايند. اين وضعيت به دو دليل نادرست است. اول اينکه دادههاي زياد، کار تشخيص دادههاي لازم و درک آنها را دشوار ميکند، ديگر آنکه دادهها فاقد معني قابل استفادهاند؛ يعني تنها بخشي از واقعيت را نشان داده و از هر نوع قضاوت، تفسير، و مبناي قابل اتکا برای اقدام مناسب، تهي هستند. اين دادهها را ميتوان مواد خام مورد نياز براي تصمیم گیری به شمار آورد؛ چرا که نميتوانند عمل لازم را تجويز کنند. دادهها نشانگر ربط، بيربطي و اهميت خود نيستند. اما به هر حال براي سازمانها و مخصوصاً سازمانهاي بزرگ اهميت زيادي دارند (داونپورت، پروساک، 1381: 24).
2- 1- 2 روند تاريخي حرکت سازمانها به سوي سازمانهاي دانشمدار
2- 1- 2- 1 اقتصاد کشاورزي:
2- 1- 2- 2 اقتصاد منابع طبيعي:
2- 1- 2- 3 انقلاب صنعتي:
2- 1- 2- 4 انقلاب محصول:
2- 1- 2- 5 انقلاب اطلاعات:
2- 1- 2- 6 انقلاب دانش:
2- 1- 3 مفهوم دادهها، اطلاعات و دانش:
2- 1- 3- 1 دادهها:
2- 1- 3- 2 اطلاعات:
2- 1- 3- 3 دانش (دانايي):
2- 1- 4 تعاريف دانش:
2- 1- 5 ديدگاههاي رايج در مورد دانش:
2- 1- 6 روابط دادهها، اطلاعات و دانش:
2- 1- 6- 1 روابط دادهها، اطلاعات و دانش از نظر باجاريا
شکل2 - 1: روابط داده، اطلاعات و دانش (Bajaria, 2000: 563)
2- 1- 6- 2 روابط داده، اطلاعات و دانش از نظر کلارک و رالو:
شکل (2- 2)، روابط داده، اطلاعات، دانش، بينش و فرد (Clark, Rallo, 2001: 15)
2- 1- 6- 3 روابط داده، اطلاعات و دانش از نظر بوئیست :
شکل (2- 3): مدل ذهني بوئیست (بوئيست، 1998)
2- 1- 7 تعامل داده، اطلاعات، دانش و تصمیم:
شکل 2-4 تعامل داده، اطلاعات، دانش و تصمیم (Sooknonam,2001:7)
شکل 2- 5 هرم سلسله مراتب دانش (رادينک، 1383: 38)
2- 1- 8 عوامل تفکيک شده اطلاعات و دانش:
جدول 2- 1 : خصوصيات داده، اطلاعات و دانش (رادينگ، 1383: 40)
2- 1- 9 انواع دانش:
2- 1- 9- 1 تقسيمبندي ارسطو:
2- 1- 9- 2 دانش ضمني و دانش صريح:
2- 1- 9- 3 دانش شخصي و دانش سازماني:
2- 1- 9- 4 دانش کارکردي:
2- 1- 9- 5 تقسيمبندي معرفتشناختي دانش:
2- 1- 9- 6 دانش رسمي و دانش غيررسمي:
جدول 2- 2 دانش رسمي و دانش غيررسمي
2- 1- 9- 7 دانش ساختارمند و دانش ناساختارمند:
2- 1- 9- 8 دانش اظهاري و دانش رويهاي:
2- 1- 9- 9 طبقهبندي دانش رايل:
2- 1- 9- 10 دانش اصلي و دانش فرعي:
2- 1- 9- 11 تقسيمبندي دانش مک لوپ:
2-6 پیشینه تحقیق:
2-6-1: تحقیقات داخلی:
2-6-2: تحقیقات خارجی
منابع:
منابع فارسی:
منابع لاتین:
دانش مداری سازمان
ما در عصر شگفت انگيزي به سر ميبريم که انفجار دانش ناميده ميشود.
رشد دانش در سالهاي اخير بسيار سريع بوده به گونهاي که در قرن بيستم، 80 درصد يافتههاي فناوري ونیز 90 درصد تمام دانشها و اطلاعات فني، در جهان توليد شده است و هر پنج سال و نيم، حجم دانش دو برابر ميشود (افرازه، 1384: 1). اين در حالي است که عمر مفيد آن کمتر از چهار سال است.
2- 1- 2 روند تاريخي حرکت سازمانها به سوي سازمانهاي دانشمدار
پروفسور ويگ (1999) جايگاه دانش را حول محورهاي گوناگون به شرح ذيل مطرح نموده است (افرازه، 1384: 13- 12).
2- 1- 2- 1 اقتصاد کشاورزي:
در اين مرحله، هنوز بشر به دانش چنداني دست نيافته و مزيت رقابتي در آن، گسترش مزارع و تعداد بيشتر دام و طيور و نيز مهارتهايي در کاشت و برداشت محصولات بود.
2- 1- 2- 2 اقتصاد منابع طبيعي:
در اين دوره گروههاي کوچکي از صنعتگران، ارائه خدمات به مشتريان را آغاز کردند بناراين کمکم بشر، نياز به دانش را تشخيص داد و اتحاديهها و تجمعات کوچکي از متخصصين شکل گرفت.
2- 1- 2- 3 انقلاب صنعتي:
در قرون 18 و 19، تبديل منابع طبيعي به محصولات قابل فروش و توليد محصولات بر حجم زياد به شکل فزايندهاي، سازماندهي و مکانيزه و مزيت بازار سرمايهگذاري و به کارگيري افراد، بيشتر شد. لذا تکنولوژي بالاتري لازم بود. در اين دوره دانش، قابل دسترسي و اهميت آن روشن شده بود. وليکن اين امر، تنها در ميان برخي از صاحبنظران مطرح بود.
2- 1- 2- 4 انقلاب محصول:
در نيمه اول قرن بيستم، پس از توليد محصولات تنوع بيشتر وضعيت کمتر، ضرورت ارائه خدمات بهتر، براي توليدکنندگان به شکل فزايندهاي مطرح شد. به اين دوره، مزيت رقابتي، ارائه محصولاتي بود که به لحاظ کاربرد و قیمت با بازار تطابق بيشتري داشته باشد بنابراين نسبت به عصر صنعت، دانش فردي گسترش يافت و توجه محصول در سازمانها، بيشتر مطرح شد.
2- 1- 2- 5 انقلاب اطلاعات:
در نيمه دوم قرن بيستم، موضوعاتي چون بهينهسازي، توجه به محصول به همراه مزيت بازار و ارائه محصولات کاربرديتر با خدمات بهتر مطرح بود. با پديد آمدن فناوري اطلاعات، جمعآوري گستردهتر اطلاعات و تبادل آنها بين شرکتها و تأمينکنندگان و مشتريان، بيش از پيش امکانپذير شد به گونهاي که نظامهاي مديريت جامع و توليد به هنگام ، کنترلهاي خودکار و غيره عملاً مشاهده ميشد. به اين ترتيب، با پديد آمدن کارتهاي اعتباري، شکل معاملات تجاري و تبادلات مالي و نقش مردم از کارهاي بدي به کارهاي پشت ميزي تغيير يافت اما با وجود اين، هنوز کارهاي کاملاً فکري و دانشي، جايگاه خود را نيافتهاند.
2- 1- 2- 6 انقلاب دانش:
در يکی دو دهة اخير دانشمندان اذعان داشتند که اساس رقابت در حال تغيير بوده و موفقيت سازمانها به سمت ميزان تأکيد و توجه آنان بر دانش مرتبط است. اين مسأله بسياري از سازمانهاي پيشرفته را بر آن داشت تا دانش را در سازمان خود مديريت کرده آن را به بهترين شکل ممکن، مورد استفاده قرار دهند. همچنين تأکيد و توجه بيشتر بر منابع انساني که توليدکنندگان و عاملان اصلي دانش در سازمان هستند، به ويژه در زمينه تسهيم دانش و فرهنگ سازماني که جريان دانش در داخل سازمان را شکل مي داد مورد توجه ويژهاي قرار گرفت.
2- 1- 3 مفهوم دادهها، اطلاعات و دانش:
پيش از آن که به بررسي مديريت دانش مديريت دانش مشتري پرداخته شود، لازم است تا تفاوتهاي بين داده، اطلاعات و دانش مشخص شود. دانش يک مفهوم چند وجهي و با معاني چند لايه است. تاريخ فلسفه از دوره يونان باستان را ميتوان به عنوان تحقيق بيپايان در مورد شناخت معاني دانش دانست.
انديشمندان پيشين، دانش را داراي يک ماهيت مطلق، ایستا و غيرانساني ميدانستند در حالي که مؤخرين، دانش را به عنوان يک فرايند پوياي انساني براي تصدیق اعتقادات فردي به عنوان بخشي از اشتياق او براي «حقيقت» ميدانند (کریمی، حق تالی،1389: 7).به زعم صاحبنظران، تفاوت های بین داده، اطلاعات و دانش به اختصار به شرح ذیل بیان می گردد (Dalker, 2005: 7).
2- 1- 3- 1 دادهها:
دادهها که اولين سطح مديريت دانش را تشکيل ميدهند، عبارتند از: ارقام، اعداد، نمودار و نظاير آن که به خودي خود توليد معني نميکنند. در واقع ميتوان گفت که تعدا دادهها، رشته و اهميتهاي عيني در مورد رويدادها هستند (Barney, 1991: 100).
سازمانهاي نوين معمولاً دادهها را در يک سيستم فناوري ذخيره ميکنند. بعضي از سازمان به اشتباه فکر ميکنند دادههاي بيشتر نسبت به دادههاي کمتر از حالت مطلوبتري برخوردارند و با استفاده از آن ميتوانند تصميمات بهتري را اتخاذ نمايند. اين وضعيت به دو دليل نادرست است. اول اينکه دادههاي زياد، کار تشخيص دادههاي لازم و درک آنها را دشوار ميکند، ديگر آنکه دادهها فاقد معني قابل استفادهاند؛ يعني تنها بخشي از واقعيت را نشان داده و از هر نوع قضاوت، تفسير، و مبناي قابل اتکا برای اقدام مناسب، تهي هستند. اين دادهها را ميتوان مواد خام مورد نياز براي تصمیم گیری به شمار آورد؛ چرا که نميتوانند عمل لازم را تجويز کنند. دادهها نشانگر ربط، بيربطي و اهميت خود نيستند. اما به هر حال براي سازمانها و مخصوصاً سازمانهاي بزرگ اهميت زيادي دارند (داونپورت، پروساک، 1381: 24).
مبانی نظری و پیشینه تحقیق دانش مداری سازمان دارای 36صفحه وبافرمت ورد وقابل ویرایش می باشد