فایل مبانی وپیشینه نظری پژوهش امید وامید واری به زندگی دارای 19 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از محتوای مبانی نظری وپیشینه:
اميد ويژگي مثبتي است که به وسيله اشنايدر (1999) معرفي شده است و از مفاهيم بسيار نزديک به روان شناسي مثبت نگر به شمار مي رود. پژوهش هاي متعدد به اميد به عنوان يک مؤلفه ي مثبت که بر پيامدهاي شناختي و عاطفي افراد مؤثر است، اشاره کرده اند. سطح بالاي اميد با بهزيستي روان شناختي، کنار آمدن با استرس، تنظيم پريشاني هيجاني، عزت نفس، شايستگي اجتماعي، خودکارآمدي و پيشرفت تحصيلي همراه بوده است (بيوکنن، 2007؛ سماوي و همکاران، 2012).
محققان نشان داده اند که نوجوانان و بزرگسالان با سطوح بالاي اميدواري در موضوعات مربوط به مدرسه، ورزش، حفظ سلامتي، حل مسئله و بهزيستي رواني عملکرد بهتري دارند (اشنايدر و همکاران، 2003). اميد به طور مؤثري بر بسياري از حوزه هاي زندگي تأثير گذار است، چرا که افراد اميدوار بهتر قادرند تا هدف هاي مؤثري را تعيين کنند و تصميميات مناسبي درباره اين هدف ها اتخاذ کنند. يافته هاي پژوهشي نشان مي دهد که اميدواري بالاتر يک فرد به طور مثبت با عزت نفس و شايستگي ادراک شده و به طور منفي با نشانه هاي افسردگي رابطه دارد (اشنايدر و همکاران، 1997).
تاريخچه ي اميد
کارل منينجر (1959) براي اولين بار در جمع روان پزشکان از اميد به عنوان نقطه ي قوت در بيماران اشاره کرد و همکاران خود را تشويق کرد تا قدرت اميد را در بيماران باز شناسند. وي اين سؤال را مطرح کرد که آيا اکنون وظيفه ي ما نيست به عنوان يک دانشمند نه درباره ي يک سلاح جديد، يک موشک يا يک بمب بلکه درباره ي اين حقيقت قديمي اما نوظهور يعني اميد صحبت کنيم (برچارد و همکاران، 2003). اما کسي که بيش از ديگران نام او با سازه ي اميد همراه است، چارلز ريک اشنايدر است که به عنوان پدر اميد اولين بار نظريه اش را درباره ي اميد، چگونگي و ابعاد آن مطرح کرد (بهاري، 1390). اميد در فرهنگ و بستر به عنوان تمايل به کار کردن با چيز با ارزشي همراه با انتظار وقوع آن در طول زمان تعريف شده است. در طي دهه هاي 1950 تا 1960 روان پزشکان و روان شناسان، اميد را به عنوان انتظار مثبت براي دست يابي به هدف توصيف کرده اند (منينجر، 1959؛ استاتلند، 1969؛ به نقل از سماوي، 1391). لوپز و همکاران (2004) اظهار داشتن که قدرت اميد به عنوان يک نيروي انگيزشي در سرتاسر تاريخ روان شناسي مورد بحث و بررسي قرار گرفته است. ارزش اميد به قدرتي است که در آينده نهفته است، از اين رو نگاه به آينده مؤلفه ي محوري اميد است. به اعتقاد اشنايدر (2002) اميد مهارتي آموختني است که از طريق جريان اجتماعي شدن از سال هاي کودکي آموخته مي شود. اشنايدر (2002) به ماهيتي فعال از مفهوم اميد اعتقاد دارد که در برگيرنده ي داشتن هدف، برنامه ريزي و داشتن اراده براي دست يابي به هدف و مقابله با اين موانع است. به طور کلي در ادبيات پژوهشي تعريف و توصيف هاي متعددي از اميد ارائه شده است که در برخي از اميد به عنوان يک سازه ي شناختي و در برخي ديگر از آن به عنوان يک مفهوم عاطفي ياد کرده اند. مثلاً نان (1996) اميد را تمايلي کلي فرد به ساختن آينده و نوعي پاسخ مثبت به آينده ي ادراک شده مي داند. از نگاه مک اينيس و چان (2007) اکثريت مردم اميد را به عنوان يک هيجان توصيف مي کنند؛ هيجان هايي که از هيجان هاي ترس، خشم يا عشق بالاتر است و در موجودات غير انساني وجود ندارد (به نقل از سماوي، 1391).
نزديک به سازه ي اميد، مفاهيمي چون خوش بيني، ايمان، آرزو کردن و خودکارآمدي مطرح شده است. اگر چه بين اين مفاهيم و اميد همپوشي زيادي وجود دارد اما تفاوت هاي مهمي بين اين مفاهيم و سازه ي اميد به چشم مي خورد که بر مفهوم سازي نظري و نيز مداخله هاي مبتني بر اميد تاًثير مي گذارد. در مورد اميد و خوش بيني به نظر مي رسد که دو مفهوم با معناي يکسان هستند اما اشنايدر (2000) باور دارد که اين دو مفهوم متفاوتند. خوش بيني و اميد از اين نظر که هر دو مفاهيمي مربوط به آينده هستند وجه اشتراک دارند، اما افراد خوش بين اگر چه باور دارند که چيزهاي مثبتي براي آن ها رخ خواهد داد اما لزوماً برنامه ريزي روشني براي دست يابي به هدف هاي خود ندارند. علاوه بر آن، افراد خوش بين در برخورد با موانع به راحتي ناکام شده، دست از تلاش بر مي دارند، اما افراد پر اميد هم داراي هدف هستند و هم با قدرت اراده، موانع دست يابي به هدف را تشخيص مي دهند و از سر راه خود بر مي دارند (پترسون، 2006).
بين اميد و ايمان نيز تفاوت وجود دارد. وجه اشتراک اميد وايمان نيز نگاه به آينده است. اما بر خلاف اميد که ماهيتي احتمالي دارد، ايمان از قطعيت بيشتري برخوردار است.افراد با ايمان، اعتقاد راسخ دارند که نتيجه ي مثبت رخ خواهد داد، اما افراد پر اميد به درجه اي از عدم قطعيت نيز باور دارند (بهاري، 1390). اميد و آرزو کردن نيز هر دو در نگاه به آينده شباهت دارند. تفاوت اين دو در آن است که اميد به روشني با انگيزش و تمايل به عمل پيوند خورده است اما براي آرزو کردن چنين ماهيتي وجود ندارد. از ديگر سو، اميد با پيامدهايي سر و کار دارد که احتمال وقوع آن ممکن خواهد بود اما همه ي ما مي توانيم آرزوي چيزهايي داشته باشيم که غير ممکن باشند. در همين راستا، افراد بر پيامدهاي اميد بيش از پيامدهاي آرزو کنترل و تسلط دارند. به اين دليل آرزو کردن بيشتر با مفهوم خيال پردازي گره خورده است (بهاري، 1390).
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از محتوای مبانی نظری وپیشینه:
اميد ويژگي مثبتي است که به وسيله اشنايدر (1999) معرفي شده است و از مفاهيم بسيار نزديک به روان شناسي مثبت نگر به شمار مي رود. پژوهش هاي متعدد به اميد به عنوان يک مؤلفه ي مثبت که بر پيامدهاي شناختي و عاطفي افراد مؤثر است، اشاره کرده اند. سطح بالاي اميد با بهزيستي روان شناختي، کنار آمدن با استرس، تنظيم پريشاني هيجاني، عزت نفس، شايستگي اجتماعي، خودکارآمدي و پيشرفت تحصيلي همراه بوده است (بيوکنن، 2007؛ سماوي و همکاران، 2012).
محققان نشان داده اند که نوجوانان و بزرگسالان با سطوح بالاي اميدواري در موضوعات مربوط به مدرسه، ورزش، حفظ سلامتي، حل مسئله و بهزيستي رواني عملکرد بهتري دارند (اشنايدر و همکاران، 2003). اميد به طور مؤثري بر بسياري از حوزه هاي زندگي تأثير گذار است، چرا که افراد اميدوار بهتر قادرند تا هدف هاي مؤثري را تعيين کنند و تصميميات مناسبي درباره اين هدف ها اتخاذ کنند. يافته هاي پژوهشي نشان مي دهد که اميدواري بالاتر يک فرد به طور مثبت با عزت نفس و شايستگي ادراک شده و به طور منفي با نشانه هاي افسردگي رابطه دارد (اشنايدر و همکاران، 1997).
تاريخچه ي اميد
کارل منينجر (1959) براي اولين بار در جمع روان پزشکان از اميد به عنوان نقطه ي قوت در بيماران اشاره کرد و همکاران خود را تشويق کرد تا قدرت اميد را در بيماران باز شناسند. وي اين سؤال را مطرح کرد که آيا اکنون وظيفه ي ما نيست به عنوان يک دانشمند نه درباره ي يک سلاح جديد، يک موشک يا يک بمب بلکه درباره ي اين حقيقت قديمي اما نوظهور يعني اميد صحبت کنيم (برچارد و همکاران، 2003). اما کسي که بيش از ديگران نام او با سازه ي اميد همراه است، چارلز ريک اشنايدر است که به عنوان پدر اميد اولين بار نظريه اش را درباره ي اميد، چگونگي و ابعاد آن مطرح کرد (بهاري، 1390). اميد در فرهنگ و بستر به عنوان تمايل به کار کردن با چيز با ارزشي همراه با انتظار وقوع آن در طول زمان تعريف شده است. در طي دهه هاي 1950 تا 1960 روان پزشکان و روان شناسان، اميد را به عنوان انتظار مثبت براي دست يابي به هدف توصيف کرده اند (منينجر، 1959؛ استاتلند، 1969؛ به نقل از سماوي، 1391). لوپز و همکاران (2004) اظهار داشتن که قدرت اميد به عنوان يک نيروي انگيزشي در سرتاسر تاريخ روان شناسي مورد بحث و بررسي قرار گرفته است. ارزش اميد به قدرتي است که در آينده نهفته است، از اين رو نگاه به آينده مؤلفه ي محوري اميد است. به اعتقاد اشنايدر (2002) اميد مهارتي آموختني است که از طريق جريان اجتماعي شدن از سال هاي کودکي آموخته مي شود. اشنايدر (2002) به ماهيتي فعال از مفهوم اميد اعتقاد دارد که در برگيرنده ي داشتن هدف، برنامه ريزي و داشتن اراده براي دست يابي به هدف و مقابله با اين موانع است. به طور کلي در ادبيات پژوهشي تعريف و توصيف هاي متعددي از اميد ارائه شده است که در برخي از اميد به عنوان يک سازه ي شناختي و در برخي ديگر از آن به عنوان يک مفهوم عاطفي ياد کرده اند. مثلاً نان (1996) اميد را تمايلي کلي فرد به ساختن آينده و نوعي پاسخ مثبت به آينده ي ادراک شده مي داند. از نگاه مک اينيس و چان (2007) اکثريت مردم اميد را به عنوان يک هيجان توصيف مي کنند؛ هيجان هايي که از هيجان هاي ترس، خشم يا عشق بالاتر است و در موجودات غير انساني وجود ندارد (به نقل از سماوي، 1391).
نزديک به سازه ي اميد، مفاهيمي چون خوش بيني، ايمان، آرزو کردن و خودکارآمدي مطرح شده است. اگر چه بين اين مفاهيم و اميد همپوشي زيادي وجود دارد اما تفاوت هاي مهمي بين اين مفاهيم و سازه ي اميد به چشم مي خورد که بر مفهوم سازي نظري و نيز مداخله هاي مبتني بر اميد تاًثير مي گذارد. در مورد اميد و خوش بيني به نظر مي رسد که دو مفهوم با معناي يکسان هستند اما اشنايدر (2000) باور دارد که اين دو مفهوم متفاوتند. خوش بيني و اميد از اين نظر که هر دو مفاهيمي مربوط به آينده هستند وجه اشتراک دارند، اما افراد خوش بين اگر چه باور دارند که چيزهاي مثبتي براي آن ها رخ خواهد داد اما لزوماً برنامه ريزي روشني براي دست يابي به هدف هاي خود ندارند. علاوه بر آن، افراد خوش بين در برخورد با موانع به راحتي ناکام شده، دست از تلاش بر مي دارند، اما افراد پر اميد هم داراي هدف هستند و هم با قدرت اراده، موانع دست يابي به هدف را تشخيص مي دهند و از سر راه خود بر مي دارند (پترسون، 2006).
بين اميد و ايمان نيز تفاوت وجود دارد. وجه اشتراک اميد وايمان نيز نگاه به آينده است. اما بر خلاف اميد که ماهيتي احتمالي دارد، ايمان از قطعيت بيشتري برخوردار است.افراد با ايمان، اعتقاد راسخ دارند که نتيجه ي مثبت رخ خواهد داد، اما افراد پر اميد به درجه اي از عدم قطعيت نيز باور دارند (بهاري، 1390). اميد و آرزو کردن نيز هر دو در نگاه به آينده شباهت دارند. تفاوت اين دو در آن است که اميد به روشني با انگيزش و تمايل به عمل پيوند خورده است اما براي آرزو کردن چنين ماهيتي وجود ندارد. از ديگر سو، اميد با پيامدهايي سر و کار دارد که احتمال وقوع آن ممکن خواهد بود اما همه ي ما مي توانيم آرزوي چيزهايي داشته باشيم که غير ممکن باشند. در همين راستا، افراد بر پيامدهاي اميد بيش از پيامدهاي آرزو کنترل و تسلط دارند. به اين دليل آرزو کردن بيشتر با مفهوم خيال پردازي گره خورده است (بهاري، 1390).
مبانی وپیشینه نظری پژوهش امید وامید واری به زندگی دارای 19 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد