مبانی نظری و پیشینه پژوهش مدیریت سود و چسبندگی هزینه
دارای 48 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
مقدمه
2-1. مبانی نظری
2-1-1. تحلیل رفتار هزینهها
2-1-2. چسبندگی هزینهها
2-1-2-1. مفهوم چسبندگی هزینهها
2-1-2-2. تئوریهای چسبندگی هزینهها
2-1-3. مدیریت سود
2-1-3-1. تئوری نمایندگی
2-1-3-2. مفهوم مدیریت سود
2-1-3-3. روشهای مدیریت سود
2-1-3-3-1. مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری
2-1-3-3-2. مدیریت سود از طریق فعالیتهای واقعی
2-1-3-3-3. فعالیتها و عوامل مؤثر بر دستکاری سود از طریق فعالیتهای واقعی:
2-1-3-4.انگیزههای مدیریت سود
2-1-4. چسبندگی هزینه و انگیزههای مدیریت سود
2-2. پیشینه پژوهش
2-2-1. مروری بر تحقیقات خارجی
2-2-2. مروری بر تحقیقات داخلی
2-2-3. خلاصهای از پژوهشهای انجام شده
مقدمه
آگاهی از رفتار هزینه برای حسابداران، محققین و تمام کسانی که با حوزهی مدیریت در ارتباطند و تغییرات در هزینه ها را برحسب تغییرات در درآمد ارزیابی میکنند، دارای اهمیت است. درک رفتار هزینه همچنین برای استفادهکنندگان بیرونی (برای مثال تحلیلگران مالی) که تمایل به ارزیابی عملکرد شرکت دارند، حائز اهمیت است. فرایند معمول مورد استفادهی تحلیلگران مالی جهت ارزیابی این عملکرد میتواند شامل مقایسهی اجزاء هزینه به عنوان درصدی از درآمدهای خالص فروش شرکتها یا یک شرکت در زمانهای متفاوت باشد. این تحلیل ممکن است نادرست باشد اگر که رفتار هزینه در ارتباط با کاهش یا افزایش درآمدها مدنظر قرار نگیرد و زمانی اصلاح میشود که تحلیلگر چگونگی تغییر هزینه ها بر حسب درآمد را درک کند.
امروزه مسائل مرتبط با هزینه و رفتار آن بیشتر در حوزهی حسابداری مدیریت مطرح میشود و مدیران به منظور تصمیمگیری در خصوص مسائلی چون برنامهریزی و بودجهبندی، قیمتگذاری محصولات، تعیین نقطه سربه سر و سایر موارد مدیریتی، نیازمند درک و کسب اطلاعاتی در مورد رفتار هزینه ها مخصوصاً نسبت به تغییرات سطح فعالیت و یا سطح فروش خواهند بود. در مدل رایج و سنتی رفتار هزینه ها، که در ادبیات حسابداری به طور عمومی پذیرفته شده است، بهطورمعمول، تغییرات هزینه ها نسبت به تغییرات در سطح فعالیت، متقارن در نظر گرفته میشد. اما یکی از مباحثی که در طول دهه ی گذشته به سرعت در حسابداری مدیریت گسترش یافته، مربوط به عدم تقارن واکنش هزینه ها به تغییرات سطح فعالیت در کوتاه مدت میباشد، این عدم تقارن در رفتار هزینه برای اولین بار توسط آندرسون و همکارانش (2003) "چسبندگی هزینه ها" نامیده شد. چسبندگی هزینه به این معنی است که نسبت کاهش هزینهها در هنگام کاهش سطح فروش کمتر از نسبت افزایش هزینه ها در هنگام افزایش سطح فروش است. از آن زمان تا کنون این بحث توجه زیادی را به خود جلب کرده است.
طبق پژوهشهای گذشته، از مواردی که باعث ایجاد چسبندگی هزینه میشود، تصمیمات سنجیدهی مدیران در مورد منابع و هزینه ها در واکنش به محرکهای خارجی و داخلی است. به عنوان مثال، هنگامی که سطح تقاضا و متعاقباً سطح فروش شرکت کاهش مییابد، منابع و هزینههایی در شرکت بلااستفاده میماند که مدیر باید در مورد حذف و یا نگهداری آنها تصمیم گیری کند. اگر هزینه ی نگهداری منابع مذکور کمتر از هزینهی حذف و کسب مجدد این منابع، هنگام افزایش دوبارهی سطح فروش، در بلندمدت برآورد شود، مدیر جهت افزایش ارزش شرکت در بلندمدت، تصمیم به نگهداری منابع میگیرد. این تصمیم باعث میشود که چسبندگی هزینه ایجاد شود. و سود شرکت در کوتاهمدت کاهش یابد.
در این تحقیق به دنبال بررسی این مسئله هستیم که اگر مدیران انگیزهای برای مدیریت سود و ارائهی تصویر مناسبی از عملکرد واحد تجاری داشته باشند، آیا این مسئله میتواند بر تصمیم آنها دربارهی چگونگی تعدیل منابع و به تبع آن بر میزان چسبندگی هزینهها مؤثر باشد یا خیر؟ تقریباً تمام مباحثی که تاکنون در رابطه با موضوع چسبندگی هزینه مطرح شده، به مواردی اشاره داشتهاند که باعث ایجاد چسبندگی هزینه میشود اما در این پژوهش هدف، بررسی تأثیر انگیزههای مدیریت سود بر کاهش چسبندگی هزینه خواهد بود.
2-1. مبانی نظری
مبانی نظری از مراحل اساسی موضوع پژوهش است. تا زماني که مبانی نظري هر موضوع علمي مورد توجه و بررسي قرار نگيرد، فرايند پيشبرد تدريجي اهداف آن نيز داراي ابهام است.
در فصل اول کلیات پژوهش مطرح شد، بدین صورت که پس از بیان موضوع پژوهش که «بررسی تأثیر انگیزههای مدیریت سود بر چسبندگی هزینه در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران» است، اهمیت و اهداف پژوهش، فرضیههای پژوهش، محدودیتهای پژوهش، تعریف برخی از واژگان کلیدی و ساختار پژوهش مطرح شد. در اين فصل ابتدا، به تشریح مبانی نظری مسأله پژوهش پرداخته میشود و سپس پیشینه پژوهشهای داخلی و خارجی موضوع بیان میشود.
2-1-1. تحلیل رفتار هزینه ها
شاید کلمهای یافت نشود که به وسعت کلمه هزینه مورد استفاده قرار گرفته و در عین حال بیشتر از هر کلمه و مفهوم دیگر دچار سوء تعبیر شده باشد. زمانی که منظور، قیمت یک خدمت به خصوص است مصرفکنندگان از عبارت هزینههای خدمت استفاده میکنند.
تحلیل گران خطیمشیها، زمانی که مجموع مخارج خدمات بهداشتی- درمانی را مدنظر دارند از هزینه های خدمات بهداشتی ملی سخن میگویند. تمام این لغزشهای کلامی اشتباه برانگیز بوده و درک معنی هزینه را آنچنان که توسط حسابداران، اقتصاددانان و مدیران به کار برده میشود، دچار ابهام میکند. در حسابداری، اقتصاد و تصمیمگیری در سطح مدیریت، منظور از کلمه هزینه یک کالا یا خدمت، هزینه تولید آن است. هزینه های تولید یک خدمت لزوماً معادل بهای پرداخت شده توسط مصرفکنندگان (یا بیمهای که او را تحت پوشش قرار داده) نیست. هزینه، شامل مقداری از منابع محروممانده یا قربانی شده برای تحصیل اهدافی ویژه است؛ مانند دستیابی به سرویس خوب، که به شکل واحد پولی بیان میشود. مدیران موفق تلاش زیادی برای کمتر کردن هرچه بیشتر هزینه ها از قیمت فروش به خرج میدهند (پوررضا، 1380).
مدل های سنتی رفتار هزینه
دستیابی به دانش رفتار هزینه ها در تمامی سطوح هزینه و فعالیتهای حسابداری مدیریت، به ویژه در سطح کنترل هزینه ها، برنامه ریزی و تصمیمگیری ضروری است. با وجود سازههای زیادی که بر مقدار هزینه اثر میگذارند، سطح فعالیت تاثیر بسزایی در مقدار هزینه ها دارد. سطح فعالیت به روشهای مختلفی مانند تن واحد تولیدی، ساعات کار، ساعات استاندارد، فروش و غیره بیان میشود. مطابق با نظریه سنتی رفتار هزینه ها، هزینه ها متناسب با سطح فعالیت تغییر میکنند و پیشبینی رفتار هزینه ها بر مبنای اطلاعات گذشته انجام میشود. به طور کلی، تحلیل رفتار هزینه ها برای برنامه ریزی و تصمیم گیری با استفاده از اطلاعات کوتاه مدت مانند سه ماهه، شش ماهه و یک ساله، انجام میشود. دلیل این امر آن است که در بلند مدت، روش، تکنولوژی، محیط و شرایط دگرگون شده و نمیتوان برآورد دقیقی از ماهیت رفتار هزینه ها داشت (لوسی[3]، 2002).
بر اساس مدلهای سنتی رفتار هزینه، گرایش هزینهها به چگونگی واکنش هزینهها در برابر تغییرات در یک شاخص مناسب سطح فعالیت اشاره دارد. به بیان دیگر مقصود از گرایش هزینهها مدلی است که بر اساس آن یک هزینه مشخص نسبت به تغییر در سطح فعالیت واکنش نشان میدهد. در این مدل از یک سو هزینه های متغیر قرار میگیرند که تقریبا متناسب با سطح فعالیت نوسان دارند و از سوی دیگر هزینه های ثابت قرار دارند که در یک دامنه معین از فعالیت تغییر نمیکنند. بین این دو هزینههای مختلط (نیمه متغیر) قرار دارند که با تغییر در سطح فعالیت تغییر میکنند، اما تغییر آنها مستقیما متناسب با تغییر در سطح فعالیت نیست.
هزینه متغیر کوتاه مدت مشابه تعریف هزینه متغیر در طبقهبندی اول است. تفاوت در هزینه متغیر بلندمدت در مقایسه با هزینه متغیر در طبقه بندی پیشین است (که در آن هزینه متغیر با تغییر در سطح فعالیت تغییر میکند و هزینه ثابت در سطح فعالیت مشخص، طی دوره ثابت میماند). در مدل قبل بعضی از هزینه های متغیر در این تقسیم بندی به عنوان هزینه ثابت در نظر گرفته میشوند. ضمناً هزینه ثابت در هر دو مدل مشابه است (لوسی، 2002: 284).
بنابراین، در مدل رایج و سنتی رفتار هزینهها، که در ادبیات حسابداری بهطور عمومی پذیرفته شده است، بهطورمعمول، هزینه ها برحسب تغییرات در سطح فعالیت، به دو دستهی ثابت و متغیر طبقهبندی میشوند. در این مدل، هزینه های متغیر به نسبت تغییرات در محرک فعالیت، تغییر میکنند؛ یعنی میزان تغییر در هزینه ها به میزان تغییر در سطح فعالیت بستگی دارد، نه به جهت تغییر (نورن، 1991: 160؛ بالاکریشنان و جروکا، 2008: 3).
2-1-2. چسبندگی هزینه ها
رفتار هزینه ها بیشتر در حوزهی حسابداری مدیریت مطرح میشود. این شاخه از حسابداری در جهت مقاصد داخلی سازمانها و واحدهای انتفاعی خدمت میکند و بر خلاف حسابداری مالی که از طریق اصول و ضوابطی مشخص و از پیش تعیین شده با محدودیت مواجه است، از یک رشته قواعد ثابت و غیر قابل تغییر تشکیل نشده است. روشها و قواعد حسابداری مدیریت برای کمک به سازمان در جهت دستیابی به هدفهای مورد نظر، از طریق تصمیمگیریهای مطلوب تدوین و اتخاذ میشود. به همین دلیل، روشهای حسابداری مدیریت باید برای هر یک از سازمانها متناسب با اوضاع و احوالی که دارند، طراحی و به کار گرفته شود. در واقع حسابداری مدیریت باید خود را با ویژگیها و نیازمندیهای سازمان مربوط تطبیق دهد.
جوهره مدیریت، تصمیمگیری است و تصمیمگیری ذاتاً با رویدادهای آتی سروکار دارد. به همین دلیل، حسابداری مدیریت برخلاف حسابداری مالی که اساساً بر اطلاعات گذشته تمرکز دارد، عمدتاً فراهمکننده اطلاعاتی با ماهیت جاری و آتی است. علاوه بر این، اطلاعات حسابداری مدیریت برای آنکه بتواند مدیران سطوح مختلف سازمان را در تصمیمگیریها و ارزیابیها کمک کند، ناگزیر باید به شکل تفصیلی و در اسرع وقت در دسترس قرار گیرد. نهایت اینکه اطلاعات حسابداری مدیریت هنگامی سودمند واقع میشود که مربوط، صحیح، قابلاعتماد و در صورت برآوردی بودن، بر رویههای صحیح برآورد مبتنی باشد. تاکید اساسی حسابداری مدیریت بر عرضه اطلاعات برای برنامهریزی و کنترل توسط مدیریت است.
دارای 48 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
مقدمه
2-1. مبانی نظری
2-1-1. تحلیل رفتار هزینهها
2-1-2. چسبندگی هزینهها
2-1-2-1. مفهوم چسبندگی هزینهها
2-1-2-2. تئوریهای چسبندگی هزینهها
2-1-3. مدیریت سود
2-1-3-1. تئوری نمایندگی
2-1-3-2. مفهوم مدیریت سود
2-1-3-3. روشهای مدیریت سود
2-1-3-3-1. مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری
2-1-3-3-2. مدیریت سود از طریق فعالیتهای واقعی
2-1-3-3-3. فعالیتها و عوامل مؤثر بر دستکاری سود از طریق فعالیتهای واقعی:
2-1-3-4.انگیزههای مدیریت سود
2-1-4. چسبندگی هزینه و انگیزههای مدیریت سود
2-2. پیشینه پژوهش
2-2-1. مروری بر تحقیقات خارجی
2-2-2. مروری بر تحقیقات داخلی
2-2-3. خلاصهای از پژوهشهای انجام شده
مقدمه
آگاهی از رفتار هزینه برای حسابداران، محققین و تمام کسانی که با حوزهی مدیریت در ارتباطند و تغییرات در هزینه ها را برحسب تغییرات در درآمد ارزیابی میکنند، دارای اهمیت است. درک رفتار هزینه همچنین برای استفادهکنندگان بیرونی (برای مثال تحلیلگران مالی) که تمایل به ارزیابی عملکرد شرکت دارند، حائز اهمیت است. فرایند معمول مورد استفادهی تحلیلگران مالی جهت ارزیابی این عملکرد میتواند شامل مقایسهی اجزاء هزینه به عنوان درصدی از درآمدهای خالص فروش شرکتها یا یک شرکت در زمانهای متفاوت باشد. این تحلیل ممکن است نادرست باشد اگر که رفتار هزینه در ارتباط با کاهش یا افزایش درآمدها مدنظر قرار نگیرد و زمانی اصلاح میشود که تحلیلگر چگونگی تغییر هزینه ها بر حسب درآمد را درک کند.
امروزه مسائل مرتبط با هزینه و رفتار آن بیشتر در حوزهی حسابداری مدیریت مطرح میشود و مدیران به منظور تصمیمگیری در خصوص مسائلی چون برنامهریزی و بودجهبندی، قیمتگذاری محصولات، تعیین نقطه سربه سر و سایر موارد مدیریتی، نیازمند درک و کسب اطلاعاتی در مورد رفتار هزینه ها مخصوصاً نسبت به تغییرات سطح فعالیت و یا سطح فروش خواهند بود. در مدل رایج و سنتی رفتار هزینه ها، که در ادبیات حسابداری به طور عمومی پذیرفته شده است، بهطورمعمول، تغییرات هزینه ها نسبت به تغییرات در سطح فعالیت، متقارن در نظر گرفته میشد. اما یکی از مباحثی که در طول دهه ی گذشته به سرعت در حسابداری مدیریت گسترش یافته، مربوط به عدم تقارن واکنش هزینه ها به تغییرات سطح فعالیت در کوتاه مدت میباشد، این عدم تقارن در رفتار هزینه برای اولین بار توسط آندرسون و همکارانش (2003) "چسبندگی هزینه ها" نامیده شد. چسبندگی هزینه به این معنی است که نسبت کاهش هزینهها در هنگام کاهش سطح فروش کمتر از نسبت افزایش هزینه ها در هنگام افزایش سطح فروش است. از آن زمان تا کنون این بحث توجه زیادی را به خود جلب کرده است.
طبق پژوهشهای گذشته، از مواردی که باعث ایجاد چسبندگی هزینه میشود، تصمیمات سنجیدهی مدیران در مورد منابع و هزینه ها در واکنش به محرکهای خارجی و داخلی است. به عنوان مثال، هنگامی که سطح تقاضا و متعاقباً سطح فروش شرکت کاهش مییابد، منابع و هزینههایی در شرکت بلااستفاده میماند که مدیر باید در مورد حذف و یا نگهداری آنها تصمیم گیری کند. اگر هزینه ی نگهداری منابع مذکور کمتر از هزینهی حذف و کسب مجدد این منابع، هنگام افزایش دوبارهی سطح فروش، در بلندمدت برآورد شود، مدیر جهت افزایش ارزش شرکت در بلندمدت، تصمیم به نگهداری منابع میگیرد. این تصمیم باعث میشود که چسبندگی هزینه ایجاد شود. و سود شرکت در کوتاهمدت کاهش یابد.
در این تحقیق به دنبال بررسی این مسئله هستیم که اگر مدیران انگیزهای برای مدیریت سود و ارائهی تصویر مناسبی از عملکرد واحد تجاری داشته باشند، آیا این مسئله میتواند بر تصمیم آنها دربارهی چگونگی تعدیل منابع و به تبع آن بر میزان چسبندگی هزینهها مؤثر باشد یا خیر؟ تقریباً تمام مباحثی که تاکنون در رابطه با موضوع چسبندگی هزینه مطرح شده، به مواردی اشاره داشتهاند که باعث ایجاد چسبندگی هزینه میشود اما در این پژوهش هدف، بررسی تأثیر انگیزههای مدیریت سود بر کاهش چسبندگی هزینه خواهد بود.
2-1. مبانی نظری
مبانی نظری از مراحل اساسی موضوع پژوهش است. تا زماني که مبانی نظري هر موضوع علمي مورد توجه و بررسي قرار نگيرد، فرايند پيشبرد تدريجي اهداف آن نيز داراي ابهام است.
در فصل اول کلیات پژوهش مطرح شد، بدین صورت که پس از بیان موضوع پژوهش که «بررسی تأثیر انگیزههای مدیریت سود بر چسبندگی هزینه در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران» است، اهمیت و اهداف پژوهش، فرضیههای پژوهش، محدودیتهای پژوهش، تعریف برخی از واژگان کلیدی و ساختار پژوهش مطرح شد. در اين فصل ابتدا، به تشریح مبانی نظری مسأله پژوهش پرداخته میشود و سپس پیشینه پژوهشهای داخلی و خارجی موضوع بیان میشود.
2-1-1. تحلیل رفتار هزینه ها
شاید کلمهای یافت نشود که به وسعت کلمه هزینه مورد استفاده قرار گرفته و در عین حال بیشتر از هر کلمه و مفهوم دیگر دچار سوء تعبیر شده باشد. زمانی که منظور، قیمت یک خدمت به خصوص است مصرفکنندگان از عبارت هزینههای خدمت استفاده میکنند.
تحلیل گران خطیمشیها، زمانی که مجموع مخارج خدمات بهداشتی- درمانی را مدنظر دارند از هزینه های خدمات بهداشتی ملی سخن میگویند. تمام این لغزشهای کلامی اشتباه برانگیز بوده و درک معنی هزینه را آنچنان که توسط حسابداران، اقتصاددانان و مدیران به کار برده میشود، دچار ابهام میکند. در حسابداری، اقتصاد و تصمیمگیری در سطح مدیریت، منظور از کلمه هزینه یک کالا یا خدمت، هزینه تولید آن است. هزینه های تولید یک خدمت لزوماً معادل بهای پرداخت شده توسط مصرفکنندگان (یا بیمهای که او را تحت پوشش قرار داده) نیست. هزینه، شامل مقداری از منابع محروممانده یا قربانی شده برای تحصیل اهدافی ویژه است؛ مانند دستیابی به سرویس خوب، که به شکل واحد پولی بیان میشود. مدیران موفق تلاش زیادی برای کمتر کردن هرچه بیشتر هزینه ها از قیمت فروش به خرج میدهند (پوررضا، 1380).
مدل های سنتی رفتار هزینه
دستیابی به دانش رفتار هزینه ها در تمامی سطوح هزینه و فعالیتهای حسابداری مدیریت، به ویژه در سطح کنترل هزینه ها، برنامه ریزی و تصمیمگیری ضروری است. با وجود سازههای زیادی که بر مقدار هزینه اثر میگذارند، سطح فعالیت تاثیر بسزایی در مقدار هزینه ها دارد. سطح فعالیت به روشهای مختلفی مانند تن واحد تولیدی، ساعات کار، ساعات استاندارد، فروش و غیره بیان میشود. مطابق با نظریه سنتی رفتار هزینه ها، هزینه ها متناسب با سطح فعالیت تغییر میکنند و پیشبینی رفتار هزینه ها بر مبنای اطلاعات گذشته انجام میشود. به طور کلی، تحلیل رفتار هزینه ها برای برنامه ریزی و تصمیم گیری با استفاده از اطلاعات کوتاه مدت مانند سه ماهه، شش ماهه و یک ساله، انجام میشود. دلیل این امر آن است که در بلند مدت، روش، تکنولوژی، محیط و شرایط دگرگون شده و نمیتوان برآورد دقیقی از ماهیت رفتار هزینه ها داشت (لوسی[3]، 2002).
بر اساس مدلهای سنتی رفتار هزینه، گرایش هزینهها به چگونگی واکنش هزینهها در برابر تغییرات در یک شاخص مناسب سطح فعالیت اشاره دارد. به بیان دیگر مقصود از گرایش هزینهها مدلی است که بر اساس آن یک هزینه مشخص نسبت به تغییر در سطح فعالیت واکنش نشان میدهد. در این مدل از یک سو هزینه های متغیر قرار میگیرند که تقریبا متناسب با سطح فعالیت نوسان دارند و از سوی دیگر هزینه های ثابت قرار دارند که در یک دامنه معین از فعالیت تغییر نمیکنند. بین این دو هزینههای مختلط (نیمه متغیر) قرار دارند که با تغییر در سطح فعالیت تغییر میکنند، اما تغییر آنها مستقیما متناسب با تغییر در سطح فعالیت نیست.
هزینه متغیر کوتاه مدت مشابه تعریف هزینه متغیر در طبقهبندی اول است. تفاوت در هزینه متغیر بلندمدت در مقایسه با هزینه متغیر در طبقه بندی پیشین است (که در آن هزینه متغیر با تغییر در سطح فعالیت تغییر میکند و هزینه ثابت در سطح فعالیت مشخص، طی دوره ثابت میماند). در مدل قبل بعضی از هزینه های متغیر در این تقسیم بندی به عنوان هزینه ثابت در نظر گرفته میشوند. ضمناً هزینه ثابت در هر دو مدل مشابه است (لوسی، 2002: 284).
بنابراین، در مدل رایج و سنتی رفتار هزینهها، که در ادبیات حسابداری بهطور عمومی پذیرفته شده است، بهطورمعمول، هزینه ها برحسب تغییرات در سطح فعالیت، به دو دستهی ثابت و متغیر طبقهبندی میشوند. در این مدل، هزینه های متغیر به نسبت تغییرات در محرک فعالیت، تغییر میکنند؛ یعنی میزان تغییر در هزینه ها به میزان تغییر در سطح فعالیت بستگی دارد، نه به جهت تغییر (نورن، 1991: 160؛ بالاکریشنان و جروکا، 2008: 3).
2-1-2. چسبندگی هزینه ها
رفتار هزینه ها بیشتر در حوزهی حسابداری مدیریت مطرح میشود. این شاخه از حسابداری در جهت مقاصد داخلی سازمانها و واحدهای انتفاعی خدمت میکند و بر خلاف حسابداری مالی که از طریق اصول و ضوابطی مشخص و از پیش تعیین شده با محدودیت مواجه است، از یک رشته قواعد ثابت و غیر قابل تغییر تشکیل نشده است. روشها و قواعد حسابداری مدیریت برای کمک به سازمان در جهت دستیابی به هدفهای مورد نظر، از طریق تصمیمگیریهای مطلوب تدوین و اتخاذ میشود. به همین دلیل، روشهای حسابداری مدیریت باید برای هر یک از سازمانها متناسب با اوضاع و احوالی که دارند، طراحی و به کار گرفته شود. در واقع حسابداری مدیریت باید خود را با ویژگیها و نیازمندیهای سازمان مربوط تطبیق دهد.
جوهره مدیریت، تصمیمگیری است و تصمیمگیری ذاتاً با رویدادهای آتی سروکار دارد. به همین دلیل، حسابداری مدیریت برخلاف حسابداری مالی که اساساً بر اطلاعات گذشته تمرکز دارد، عمدتاً فراهمکننده اطلاعاتی با ماهیت جاری و آتی است. علاوه بر این، اطلاعات حسابداری مدیریت برای آنکه بتواند مدیران سطوح مختلف سازمان را در تصمیمگیریها و ارزیابیها کمک کند، ناگزیر باید به شکل تفصیلی و در اسرع وقت در دسترس قرار گیرد. نهایت اینکه اطلاعات حسابداری مدیریت هنگامی سودمند واقع میشود که مربوط، صحیح، قابلاعتماد و در صورت برآوردی بودن، بر رویههای صحیح برآورد مبتنی باشد. تاکید اساسی حسابداری مدیریت بر عرضه اطلاعات برای برنامهریزی و کنترل توسط مدیریت است.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش مدیریت سود و چسبندگی هزینه دارای 48 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد