فایل مبانی نظری و پیشینه پژوهش کم توانی ذهنی و نمایش درمانی
دارای 89 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
-2کم توانی ذهنی 15
1-1-2شیوع 17
2-1-2طبقه بندی کم توانی ذهنی 18
1-2-1-2طبقه بندی انجمن امریکایی کم توانی ذهنی18
2-2-1-2طبقه بندی بر اساس انتظارهای آموزش پذیری20
3-1-2ویژگی های شناختی دانش آموز کم توان ذهنی21
4-1-2ویژگی های عاطفی و روانی کودکان کم توان ذهنی24
2-2 فراخنای توجه26
1-2-2فیزیولوژی توجه27
2-2-2عوامل موثر در توجه30
3-2-2انواع توجه31
4-2-2عملکردهای توجه33
5-2-2کمبود توجه38
6-2-2درمان 40
7-2-2کم توانی ذهنی و اهمیت توجه42
3-2نمایش درمانی44
1-3-2تاریخچه نمایش درمانی 45
1-2-3-2انجمن نمایش درمانگران بریتانیا47
2-2-3-2انجمن ملی نمایش درمانی امریکا50
3-3-2ابزار نمایش درمانی52
4-3-2اهداف نمایش درمانی58
5-3-2رویکردهای نمایش درمانی58
1-5-3-2دیدگاه انسان شناسی/آیینی جنینگز59
2-5-3-2نظریه نقش رابرت لندی60
3-5-3-2دیدگاه پنج مرحله ای امونا61
6-3-2روان نمایش درمانی و نمایش درمانی62
7-3-2نمایش درمانی برای کودکان64
8-3-2نمایش درمانی در آموزش ویژه65
9-3-2استفاده از نمایش درمانی برای افراد دارای مشکلات یادگیری67
10-3-2توجه در نمایش درمانی68
11-3-2اجزاء جلسات نمایش درمانی69
4-2بررسی متون72
1-4-2تحقیقات انجام شده داخلی72
2-4-2تحقیقات انجام شده خارجی73
1-2کمتوانیذهنی
هم اکنون تعاریف متعددی برای کمتوانیذهنی وجود دارد که جامعترین آنها توسط انجمن کمتوانی ذهنی امریکا ارائه شده است تعریفی که این انجمن در سال 1983 ارائه کرد چنین است: کمتوانیذهنی به کارکرد هوش عمومی اطلاق میگردد که به طور قابل ملاحظهای زیر متوسط است و منجر به اختلالاتی در رفتار انطباقی شده یا با چنین اختلالاتی همراه است و در جریان دوره تحول ظاهر میشود (اسکلاک، لوکاسون، شوگرن و همکاران، 2007 به نفل از AAIDD).
کارکرد هوش عمومی، به عنوان نتایج حاصل از اجرای آزمونهای استاندارد شده هوش عمومی که به این منظور تهیه شده و با شرایط منطقهای یا کشوری، منطبق شده اند، تعریف میشود.
به طور قابل ملاحظهای زیر متوسط به عنوان هوشبهر 70 یا پایینتر از 70 در مقیاسهای استاندارد شده هوش تعریف میشود، حد بالای هوشبهر به عنوان یک رهنمود است و برحسب پایایی آزمون هوش استفاده شده میتوان تا 75 یا بیش از 75 منظور شود.
رفتار انطباقی عبارت است از آن مقدار از معیارهای استقلال شخصی و مسئولیت اجتماعی مربوط به گروه همسن و هم فرهنگ را که فرد برآورده میکند. انتظارات مربوط به رفتار انطباقی با تغییر سن تقویمی متفاوت است.
نقایص در رفتار انطباقی ممکن است در حوزههای زیر ظاهر شود:
1- در خلال نوزادی و اوایل کودکی در حوزههای: تحول مهارتهای حسی و حرکتی، مهارتهای ارتباطی، مهارتهای خودیاری و اجتماعی شدن.
2- در خلال کودکی و نوجوانی در حوزههای: کاربرد مهارت های تحصیلی پایه در فعالیتهای روزانه زندگی، کاربرد استدلال و قضاوت مناسب در غلبه بر محیط.
3- در خلال اواخر نوجوانی و بزرگسالی در حوزه مسئولیتهای شغلی و اجتماعی.
دوره تحول به عنوان دوره زمانی بین حاملگی و 18 سالگی تعریف میشود (سیف نراقی و نادری،1386).
دال (1941) فرد کمتوانذهنی را با ویژگیهای زیر توصیف میکند.
1- از نظر ذهنی ناهنجار است.
2- کمتوانیذهنی از بدو تولد یا سالهای اولیه رشد وجود دارد.
3- در بلوغ کمتوانیذهنی او قابل تشخیص است.
4- نقص ذهنی ناشی از یک عامل اساسی مانند ارث یا بیماری است.
5- در روابط اجتماعی، شایستگی و صلاحیت لازم را ندارد و نمیتواند امور خود را مستقل اداره کند.
6- نقص ذهنی قابل درمان نیست
تعریف جدید انجمن کمتوانیذهنی آمریکا (2007) به این صورت است:
"کمتوانی ذهنی عبارت است از کارکرد هوشی زیر متوسط معنیدار و وجود محدودیتهای همزمان در دو یا چند حوزه از حوزههای مهارتهای اجتماعی، کاربرد منابع جامعه، خود راهبری، سلامت و ایمنی، عملکردهای تحصیلی، اوقات فراغت و اشتغال. کمتوانیذهنی پیش از هجده سالگی آشکار میشود." هوش پایین تر از متوسط معمولاً با نحوه عملکرد آزمودنی در آزمونهای هوشی تعیین میشود که در واقع تعیین آن با کوشش آلفردبینه انجام شد. وی قصد شناسایی کودکانی را داشت که توانایی استفاده از برنامه تعلیم و تربیت صنعتی فرانسه در آغاز قرن بیستم را نداشتند (سیف نراقی و نادری، 1386).
از نیمه قرن بیستم، اصطلاح کفایت اجتماعی شامل مهارتهای اجتماعی و رفتار سازشی به عنوان عاملی در تشخیص کمتوانیذهنی مطرح شده است. اهمیت رفتار اجتماعی در تشخیص کمتوانیذهنی را میتوان در نظریه بیولوژیک درباره هوش بوضوح مشاهده کرد. ثرندایک هوش را متشکل از هوش انتزاعی، هوش عینی و هوش اجتماعی دانست (هاردمن، درو و اگن، 1388).
دارای 89 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
-2کم توانی ذهنی 15
1-1-2شیوع 17
2-1-2طبقه بندی کم توانی ذهنی 18
1-2-1-2طبقه بندی انجمن امریکایی کم توانی ذهنی18
2-2-1-2طبقه بندی بر اساس انتظارهای آموزش پذیری20
3-1-2ویژگی های شناختی دانش آموز کم توان ذهنی21
4-1-2ویژگی های عاطفی و روانی کودکان کم توان ذهنی24
2-2 فراخنای توجه26
1-2-2فیزیولوژی توجه27
2-2-2عوامل موثر در توجه30
3-2-2انواع توجه31
4-2-2عملکردهای توجه33
5-2-2کمبود توجه38
6-2-2درمان 40
7-2-2کم توانی ذهنی و اهمیت توجه42
3-2نمایش درمانی44
1-3-2تاریخچه نمایش درمانی 45
1-2-3-2انجمن نمایش درمانگران بریتانیا47
2-2-3-2انجمن ملی نمایش درمانی امریکا50
3-3-2ابزار نمایش درمانی52
4-3-2اهداف نمایش درمانی58
5-3-2رویکردهای نمایش درمانی58
1-5-3-2دیدگاه انسان شناسی/آیینی جنینگز59
2-5-3-2نظریه نقش رابرت لندی60
3-5-3-2دیدگاه پنج مرحله ای امونا61
6-3-2روان نمایش درمانی و نمایش درمانی62
7-3-2نمایش درمانی برای کودکان64
8-3-2نمایش درمانی در آموزش ویژه65
9-3-2استفاده از نمایش درمانی برای افراد دارای مشکلات یادگیری67
10-3-2توجه در نمایش درمانی68
11-3-2اجزاء جلسات نمایش درمانی69
4-2بررسی متون72
1-4-2تحقیقات انجام شده داخلی72
2-4-2تحقیقات انجام شده خارجی73
1-2کمتوانیذهنی
هم اکنون تعاریف متعددی برای کمتوانیذهنی وجود دارد که جامعترین آنها توسط انجمن کمتوانی ذهنی امریکا ارائه شده است تعریفی که این انجمن در سال 1983 ارائه کرد چنین است: کمتوانیذهنی به کارکرد هوش عمومی اطلاق میگردد که به طور قابل ملاحظهای زیر متوسط است و منجر به اختلالاتی در رفتار انطباقی شده یا با چنین اختلالاتی همراه است و در جریان دوره تحول ظاهر میشود (اسکلاک، لوکاسون، شوگرن و همکاران، 2007 به نفل از AAIDD).
کارکرد هوش عمومی، به عنوان نتایج حاصل از اجرای آزمونهای استاندارد شده هوش عمومی که به این منظور تهیه شده و با شرایط منطقهای یا کشوری، منطبق شده اند، تعریف میشود.
به طور قابل ملاحظهای زیر متوسط به عنوان هوشبهر 70 یا پایینتر از 70 در مقیاسهای استاندارد شده هوش تعریف میشود، حد بالای هوشبهر به عنوان یک رهنمود است و برحسب پایایی آزمون هوش استفاده شده میتوان تا 75 یا بیش از 75 منظور شود.
رفتار انطباقی عبارت است از آن مقدار از معیارهای استقلال شخصی و مسئولیت اجتماعی مربوط به گروه همسن و هم فرهنگ را که فرد برآورده میکند. انتظارات مربوط به رفتار انطباقی با تغییر سن تقویمی متفاوت است.
نقایص در رفتار انطباقی ممکن است در حوزههای زیر ظاهر شود:
1- در خلال نوزادی و اوایل کودکی در حوزههای: تحول مهارتهای حسی و حرکتی، مهارتهای ارتباطی، مهارتهای خودیاری و اجتماعی شدن.
2- در خلال کودکی و نوجوانی در حوزههای: کاربرد مهارت های تحصیلی پایه در فعالیتهای روزانه زندگی، کاربرد استدلال و قضاوت مناسب در غلبه بر محیط.
3- در خلال اواخر نوجوانی و بزرگسالی در حوزه مسئولیتهای شغلی و اجتماعی.
دوره تحول به عنوان دوره زمانی بین حاملگی و 18 سالگی تعریف میشود (سیف نراقی و نادری،1386).
دال (1941) فرد کمتوانذهنی را با ویژگیهای زیر توصیف میکند.
1- از نظر ذهنی ناهنجار است.
2- کمتوانیذهنی از بدو تولد یا سالهای اولیه رشد وجود دارد.
3- در بلوغ کمتوانیذهنی او قابل تشخیص است.
4- نقص ذهنی ناشی از یک عامل اساسی مانند ارث یا بیماری است.
5- در روابط اجتماعی، شایستگی و صلاحیت لازم را ندارد و نمیتواند امور خود را مستقل اداره کند.
6- نقص ذهنی قابل درمان نیست
تعریف جدید انجمن کمتوانیذهنی آمریکا (2007) به این صورت است:
"کمتوانی ذهنی عبارت است از کارکرد هوشی زیر متوسط معنیدار و وجود محدودیتهای همزمان در دو یا چند حوزه از حوزههای مهارتهای اجتماعی، کاربرد منابع جامعه، خود راهبری، سلامت و ایمنی، عملکردهای تحصیلی، اوقات فراغت و اشتغال. کمتوانیذهنی پیش از هجده سالگی آشکار میشود." هوش پایین تر از متوسط معمولاً با نحوه عملکرد آزمودنی در آزمونهای هوشی تعیین میشود که در واقع تعیین آن با کوشش آلفردبینه انجام شد. وی قصد شناسایی کودکانی را داشت که توانایی استفاده از برنامه تعلیم و تربیت صنعتی فرانسه در آغاز قرن بیستم را نداشتند (سیف نراقی و نادری، 1386).
از نیمه قرن بیستم، اصطلاح کفایت اجتماعی شامل مهارتهای اجتماعی و رفتار سازشی به عنوان عاملی در تشخیص کمتوانیذهنی مطرح شده است. اهمیت رفتار اجتماعی در تشخیص کمتوانیذهنی را میتوان در نظریه بیولوژیک درباره هوش بوضوح مشاهده کرد. ثرندایک هوش را متشکل از هوش انتزاعی، هوش عینی و هوش اجتماعی دانست (هاردمن، درو و اگن، 1388).
مبانی نظری و پیشینه پژوهش کم توانی ذهنی و نمایش درمانی دارای 89 صفحه وبا فرمت وردو قابل ویرایش می باشد