مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدیریت روستایی، مدیریت روستایی ایران قبل وبعد از انقلاب اسلامی، نقش شوراها در مدیریت روستا
دارای 47 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
2-1- مفهوم مدیریت روستایی 8
2-2- مدیریت روستایی ایران قبل از انقلاب اسلامی 8
2-3- مدیریت روستایی پس از انقلاب اسلامی 10
2-3-1- ایجاد استقلال مالی: 14
2-3-2- معرفی سیستم مدیریت مشارکتی: 14
2-3-3- تشویق اقتصاد مشترک: 14
2-3-4- هماهنگی ابعاد توسعۀ روستایی: 15
2-4- نقش شوراها در مدیریت روستایی 15
2-5- جایگاه مدیریت روستایی در برنامه های توسعه کشور 17
2-6- دلایل تشکیل دهیاری ها 22
2-6-1- عوامل سیاسی 22
2-6-1-1- عوامل ساختاری سیاسی 22
2-6-1-1-1- تمرکزگرایی در تصمیم و اجرا 22
2-6-1-2- رابطه بهره کشی شهر از روستا در نتیجه تعامل سیاسی محلی 23
2-6-1-3- اولویت های توسعه 23
2-7- عوامل مدیریتی 23
2-7-1- مدیریت تولید نابسامان 23
2-7-2- ناکافی بودن افراد متخصص 24
2-7-3- نارسایی نظام کنترل 24
2-7-4- مدیریت با ماهیت برونزا 24
2-8- عوامل دولتی 24
2-8-1- مسأله امنیت و نبود آن 25
2-8-2- تداخل وظایف سازمان های دولتی و وزارتخانه ها در روستاها 25
2-8-3- عدم هماهنگی و تبعیض میان سازمان های محلی و مرکزی 25
2-8-4- کمبود ابزارها و سازوکارهای دولتی 26
2-8-5-حمایت ناکافی از افراد خلاق و نوآور از سوی دولت 26
2-9- عوامل اجتماعی ـ فرهنگی و تاریخی 26
2-9-1- پیشینه و تجارب تاریخی روستاییان 26
2-9-2- مقاومت در برابر تغییر و نوآوری 26
2-9-3- بی سوادی و نارسایی های آموزشی 26
2-9-4- جامعه مطرود و سرکوب شده روستایی 26
2-9-5- مهاجرت به شهرها 27
2-10- عوامل اقتصادی و نتایج ساختاری 27
2-10-1- عقب ماندگی اقتصادی روستایی 27
2-10-2- رواج خرده مالکی و تعدد اراضی کشاورزی با مساحت های کوچک 28
2-10-3- نبود تنوع شغلی 28
2-10-4- تغییر کاربری روستاها 28
2-10-5- عوامل تکنولوژیکی 28
2-10-5-1- کمبود امکانات تکنولوژیک 28
2-10-5-2- بهره دهی ناچیز کار 28
2-10-6- روش های نامناسب بازاریابی 29
2-10-7- نارسایی کمّی و کیفی عملکرد تعاونی های روستایی 29
2-11- مدیریت روستایی و توسعه 30
2-12-تحولات مدیریت روستایی 30
2-13-وظایف مدیریت در سازمآنهای محلی چیست؟ 31
2-14- مدیریت نوین روستایی 34
2-15-تحولات کالبدی روستاها 35
2-16-برنامه ریزی فضایی 37
2-17-دهیاری و تحولات اجتماعی ، اقتصادی ، کالبدی و زیست محیطی روستا 38
2-18- نقش دهیاریها در تغییرات کالبدی روستاها 40
2-19-پیشینه تحقیق 42
2-1- مفهوم مدیریت روستایی
پارادایم جدید مدیریت روستایی در ایران در محورهای مدیریت زمین و تولید کشاورزی، مدیریت زیرساخت ها و خدمات زیربنایی، مدیریت مالی و نظام درآمد هزینه برای روستاها، مدیریت محیط زیست و توسعۀ پایدار و مدیریت برای کاهش فقر و عدالت اجتماعی قابل بررسی است. هر یک از محورهای فوق در دهه های قبل دارای شدت و ضعف در عملکرد و اجراء حتی گاه به عنوان راهبرد اساسی در برنامه های کلان مطرح بوده است. بررسی جنبه های مختلف این محورها بیان کنندۀ گستردگی مفهوم مدیریت روستایی در ایران است.
مدیریت روستایی به مفهوم مجموعه ای اعم از دولتی یا مردمی، فردی یا گروهی و در اشکال کلان و خرد است که به عنوان متولیان امور مربوط به روستاها و عمدتاً در محورهای فوق به فعالیت می پردازند. گستردگی مفهوم مدیریت روستایی علاوه بر این که مشکلات رسیدگی به امور مزبور به روستاها را بیان می کند؛ چگونگی مواجهۀ مطلوب با روستا و برنامه ریزی روستایی را برای کارشناسان و متخصصین در محورهای یاد شده آشکار می سازد. یکی از نکات مهم در مفهوم مدیریت روستایی، درک مناسب از روستا است. بدین معنی که شناخت روستا و تمیز آن از شهرک ها و مکان های حاشیه ای رهنمون مؤثری است که برای روستا و درک مدیریت یک واحد سکونتگاهی مؤثر است.
2-2- مدیریت روستایی ایران قبل از انقلاب اسلامی
مدیریت روستایی ایران در گذشته به صورت سنتی وجود داشته و در دوره های مختلف تاریخی، به اشکال مختلف و گاهی مشابه بوده است. در دوره قاجاریه و بالاخص در اواخر این دوره که اعمال حکومت به پایتخت و شهرهای مرکزی ایالات محدود می شد، دو ویژگی بارز بافت سنتی روستاها و نوع حکومت موجب می شد که در امور مربوط به روستاها بجز در موارد خاصی مانند اخذ مالیات، دخالت چندانی وجود نداشته باشد. در این دوره نقش عمده در مدیریت روستایی بر عهدۀ عناصری مانند کدخدا، سربنه و به طور کلی بر عهدۀ مالکین بود و نظام درآمد ـ هزینه در روستا نیز عمدتاً بر عهدۀ روستائیان از یک سو و مالکین یا کدخدا از سوی دیگر قرار داشت؛ بدین معنی که تأمین نیازهای مالی روستایی از طریق اخذ اعتبارات و مالیات از زارعین و روستانشینان انجام می شد و اجرای برنامه متأثر از اعتبارات فوق از طریق کدخداها یا مالکین صورت می گرفت (طالب، 1372: 6). به طور کلی اشکال سنتی مدیریت و شیوه های اعمال نفوذ سنتی در امورات روستا از طریق کدخداها که گاهی نقش واسطه (میان مالکان و رعایا) و ادارۀ امور جمعی بر عهده داشتند، در اواخر دورۀ قاجار حائز اهمیت است.
با روی کار آمدن رضاخان در سال 1304 هـ .ش، علیرغم این که تحولات قابل توجهی در جامعۀ روستایی و مدیریت ده انجام نشده، قوانینی به تصویب رسیده که اگرچه دارای زمینه های مربوط به دورۀ قاجاریه است، در نوع خود قابل توجه و تأمل است. یکی از قوانین مهم درباره مدیریت روستایی این دوره قانون کدخدایی است. براساس این قانون که طی سال های 1314 تا 1318 به تصویب و مرحلۀ اجرا رسیده است، کدخدا در یک روستا به معنای داشتن وظائف و کارکردهایی برای انجام خدمات دولتی آمده است (طالب، 1372، 13). در 16 آبان ماه 1316 نیز براساس قانون نخستین تقسیمات نوین کشوری، برای هر دهستان یک دهدار و برای یک یا چند ده یک کدخدا به عنوان نمایندۀ دولت ذکر شده است (قانون تقسیمات کشوری 1316: 4-2). کیفیت و چگونگی انتخاب کدخدا و وظائف و اختیارات وی اگرچه موضوعات قابل توجهی اند، در این مقاله قابل بررسی نیستند. نکتۀ مهمتر این که روش مدیریت روستایی و سیستمی که برای روستاهای ایران در نظر گرفته شده بود، با دوره های قبل از آن تفاوت چندانی نداشت.
دارای 47 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
2-1- مفهوم مدیریت روستایی 8
2-2- مدیریت روستایی ایران قبل از انقلاب اسلامی 8
2-3- مدیریت روستایی پس از انقلاب اسلامی 10
2-3-1- ایجاد استقلال مالی: 14
2-3-2- معرفی سیستم مدیریت مشارکتی: 14
2-3-3- تشویق اقتصاد مشترک: 14
2-3-4- هماهنگی ابعاد توسعۀ روستایی: 15
2-4- نقش شوراها در مدیریت روستایی 15
2-5- جایگاه مدیریت روستایی در برنامه های توسعه کشور 17
2-6- دلایل تشکیل دهیاری ها 22
2-6-1- عوامل سیاسی 22
2-6-1-1- عوامل ساختاری سیاسی 22
2-6-1-1-1- تمرکزگرایی در تصمیم و اجرا 22
2-6-1-2- رابطه بهره کشی شهر از روستا در نتیجه تعامل سیاسی محلی 23
2-6-1-3- اولویت های توسعه 23
2-7- عوامل مدیریتی 23
2-7-1- مدیریت تولید نابسامان 23
2-7-2- ناکافی بودن افراد متخصص 24
2-7-3- نارسایی نظام کنترل 24
2-7-4- مدیریت با ماهیت برونزا 24
2-8- عوامل دولتی 24
2-8-1- مسأله امنیت و نبود آن 25
2-8-2- تداخل وظایف سازمان های دولتی و وزارتخانه ها در روستاها 25
2-8-3- عدم هماهنگی و تبعیض میان سازمان های محلی و مرکزی 25
2-8-4- کمبود ابزارها و سازوکارهای دولتی 26
2-8-5-حمایت ناکافی از افراد خلاق و نوآور از سوی دولت 26
2-9- عوامل اجتماعی ـ فرهنگی و تاریخی 26
2-9-1- پیشینه و تجارب تاریخی روستاییان 26
2-9-2- مقاومت در برابر تغییر و نوآوری 26
2-9-3- بی سوادی و نارسایی های آموزشی 26
2-9-4- جامعه مطرود و سرکوب شده روستایی 26
2-9-5- مهاجرت به شهرها 27
2-10- عوامل اقتصادی و نتایج ساختاری 27
2-10-1- عقب ماندگی اقتصادی روستایی 27
2-10-2- رواج خرده مالکی و تعدد اراضی کشاورزی با مساحت های کوچک 28
2-10-3- نبود تنوع شغلی 28
2-10-4- تغییر کاربری روستاها 28
2-10-5- عوامل تکنولوژیکی 28
2-10-5-1- کمبود امکانات تکنولوژیک 28
2-10-5-2- بهره دهی ناچیز کار 28
2-10-6- روش های نامناسب بازاریابی 29
2-10-7- نارسایی کمّی و کیفی عملکرد تعاونی های روستایی 29
2-11- مدیریت روستایی و توسعه 30
2-12-تحولات مدیریت روستایی 30
2-13-وظایف مدیریت در سازمآنهای محلی چیست؟ 31
2-14- مدیریت نوین روستایی 34
2-15-تحولات کالبدی روستاها 35
2-16-برنامه ریزی فضایی 37
2-17-دهیاری و تحولات اجتماعی ، اقتصادی ، کالبدی و زیست محیطی روستا 38
2-18- نقش دهیاریها در تغییرات کالبدی روستاها 40
2-19-پیشینه تحقیق 42
2-1- مفهوم مدیریت روستایی
پارادایم جدید مدیریت روستایی در ایران در محورهای مدیریت زمین و تولید کشاورزی، مدیریت زیرساخت ها و خدمات زیربنایی، مدیریت مالی و نظام درآمد هزینه برای روستاها، مدیریت محیط زیست و توسعۀ پایدار و مدیریت برای کاهش فقر و عدالت اجتماعی قابل بررسی است. هر یک از محورهای فوق در دهه های قبل دارای شدت و ضعف در عملکرد و اجراء حتی گاه به عنوان راهبرد اساسی در برنامه های کلان مطرح بوده است. بررسی جنبه های مختلف این محورها بیان کنندۀ گستردگی مفهوم مدیریت روستایی در ایران است.
مدیریت روستایی به مفهوم مجموعه ای اعم از دولتی یا مردمی، فردی یا گروهی و در اشکال کلان و خرد است که به عنوان متولیان امور مربوط به روستاها و عمدتاً در محورهای فوق به فعالیت می پردازند. گستردگی مفهوم مدیریت روستایی علاوه بر این که مشکلات رسیدگی به امور مزبور به روستاها را بیان می کند؛ چگونگی مواجهۀ مطلوب با روستا و برنامه ریزی روستایی را برای کارشناسان و متخصصین در محورهای یاد شده آشکار می سازد. یکی از نکات مهم در مفهوم مدیریت روستایی، درک مناسب از روستا است. بدین معنی که شناخت روستا و تمیز آن از شهرک ها و مکان های حاشیه ای رهنمون مؤثری است که برای روستا و درک مدیریت یک واحد سکونتگاهی مؤثر است.
2-2- مدیریت روستایی ایران قبل از انقلاب اسلامی
مدیریت روستایی ایران در گذشته به صورت سنتی وجود داشته و در دوره های مختلف تاریخی، به اشکال مختلف و گاهی مشابه بوده است. در دوره قاجاریه و بالاخص در اواخر این دوره که اعمال حکومت به پایتخت و شهرهای مرکزی ایالات محدود می شد، دو ویژگی بارز بافت سنتی روستاها و نوع حکومت موجب می شد که در امور مربوط به روستاها بجز در موارد خاصی مانند اخذ مالیات، دخالت چندانی وجود نداشته باشد. در این دوره نقش عمده در مدیریت روستایی بر عهدۀ عناصری مانند کدخدا، سربنه و به طور کلی بر عهدۀ مالکین بود و نظام درآمد ـ هزینه در روستا نیز عمدتاً بر عهدۀ روستائیان از یک سو و مالکین یا کدخدا از سوی دیگر قرار داشت؛ بدین معنی که تأمین نیازهای مالی روستایی از طریق اخذ اعتبارات و مالیات از زارعین و روستانشینان انجام می شد و اجرای برنامه متأثر از اعتبارات فوق از طریق کدخداها یا مالکین صورت می گرفت (طالب، 1372: 6). به طور کلی اشکال سنتی مدیریت و شیوه های اعمال نفوذ سنتی در امورات روستا از طریق کدخداها که گاهی نقش واسطه (میان مالکان و رعایا) و ادارۀ امور جمعی بر عهده داشتند، در اواخر دورۀ قاجار حائز اهمیت است.
با روی کار آمدن رضاخان در سال 1304 هـ .ش، علیرغم این که تحولات قابل توجهی در جامعۀ روستایی و مدیریت ده انجام نشده، قوانینی به تصویب رسیده که اگرچه دارای زمینه های مربوط به دورۀ قاجاریه است، در نوع خود قابل توجه و تأمل است. یکی از قوانین مهم درباره مدیریت روستایی این دوره قانون کدخدایی است. براساس این قانون که طی سال های 1314 تا 1318 به تصویب و مرحلۀ اجرا رسیده است، کدخدا در یک روستا به معنای داشتن وظائف و کارکردهایی برای انجام خدمات دولتی آمده است (طالب، 1372، 13). در 16 آبان ماه 1316 نیز براساس قانون نخستین تقسیمات نوین کشوری، برای هر دهستان یک دهدار و برای یک یا چند ده یک کدخدا به عنوان نمایندۀ دولت ذکر شده است (قانون تقسیمات کشوری 1316: 4-2). کیفیت و چگونگی انتخاب کدخدا و وظائف و اختیارات وی اگرچه موضوعات قابل توجهی اند، در این مقاله قابل بررسی نیستند. نکتۀ مهمتر این که روش مدیریت روستایی و سیستمی که برای روستاهای ایران در نظر گرفته شده بود، با دوره های قبل از آن تفاوت چندانی نداشت.
مبانی نظری مدیریت روستایی، مدیریت روستایی ایران قبل وبعد از انقلاب اسلامی، نقش شوراها در مدیریت روستایی دارای47 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد