تحقيق مديريت دانش ضمني
متشکل از 12 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
ايجاد و تكامل دانش ضمني شرايط خاصي را مي طلبد ، در اين زمينه «نوناكا» در سال 2000 مدل حلزوني دانش را مطرح كرد و چنين بيان مي دارد كه «دانش ضمني هميشه با شخص همراه است . به عنوان مثال يك محقق باهوش داراي بينشي است كــــه به ثبت اختراع جديدي منجر مي شود ، يا يك كفاش بعد از كسب سالها تجـربه فرايند خلاقيت جديدي را مطـرح مي سازد .» به عقيده «نوناكا» دانش سازماني از طريق تعامل اجتماعي ميان دانش ضمني و تصريحي، توسعه مييابد. وي با توجه به اين فرض اساسي كه دانش به عنوان سرمايه اصلي سازمان، مستلزم هماهنگي و يكپارچه سازي است و با ايجاد تعاملي پويا بين اين دو نوع از دانش به چهار راهبرد اساسي اجتماعي كردن ( از دانش ضمني به دانش ضمني )، بيرونيسازي ( از دانش ضمني به دانش تصريحي)، تركيب ( از دانش تصريحي به دانش تصريحي )، دروني سازي (از دانش تصريحي به دانش ضمني) در فرايند تبديل دانش اشــــاره مي كند. از اين طريق سازمان قادر خواهد بود به خلق و توسعه دانش جديد اقدام كند .
دانش ايجاد شده از طريق اين فرايند حلزوني در سطوح افقي و عمودي سازمان توسعه پيدا كرده و خود سبب ايجاد حلقه جديدي از دانش مي شود. اين فرايند تعاملي در سطح داخلي سازماني اتفاق مي افتد. رفتار مشتريان با پذيرش، خريد، استفاده يا عدم تمايل آنها به استعمال كالا و يا خدمات سازمان سبب ايجاد مفهوم در محصول شده؛ آنگاه مانند محركي جهت استخراج دانش ضمني آن عمل مي كند، سپس اين دانش در فرايند خلاقيت سازمان منعكس شده و حلقه جديد ايجاد دانش سازماني مجددا آغاز مي گردد . ((سنگه)) بر اين اعتقاد است كه در قرن بيست و يكم كدگذاري دانش در تبديل دانش ضمني به خلاقيت كمكي نمي كند و اجزا ضمني خلاقيت فقط از طريق تجارب عملي يا تعاملات شخصي در داخل يا خارج از سازمان و شبكه هاي اجتماعي با خبرگاني كه تجارب و دانش مرتبط را دارند، مي تواند تكامل پيدا كند ، كه آن را فوت و فن يا يادگيري از طريق انجام يك عمل ميناميم. وجود فرهنگ سازماني باز كه در آن از خلاقيت حمايت و پشتيباني مي گردد از جمله پيش نيازهاي تكامل دانش ضمني به حساب مي آيد. «روديجر» و «وانيني» تنها راه شناسايي دانش ضمني را برقراري ارتباط افراد با سازمانهاي خارجي يا درون سازمان دانسته و حمايت و تلاش براي ايجاد چنين فضاي ارتباطاتي را از وظايف مديريت مي دانند. بنابراين، ازجمله شرايط اساسي ايجاد، تسهيم و استفاده از دانش ضمني در فرايند خلاقيت، اعتماد بين اعضاي سازمان است.
متشکل از 12 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
ايجاد و تكامل دانش ضمني شرايط خاصي را مي طلبد ، در اين زمينه «نوناكا» در سال 2000 مدل حلزوني دانش را مطرح كرد و چنين بيان مي دارد كه «دانش ضمني هميشه با شخص همراه است . به عنوان مثال يك محقق باهوش داراي بينشي است كــــه به ثبت اختراع جديدي منجر مي شود ، يا يك كفاش بعد از كسب سالها تجـربه فرايند خلاقيت جديدي را مطـرح مي سازد .» به عقيده «نوناكا» دانش سازماني از طريق تعامل اجتماعي ميان دانش ضمني و تصريحي، توسعه مييابد. وي با توجه به اين فرض اساسي كه دانش به عنوان سرمايه اصلي سازمان، مستلزم هماهنگي و يكپارچه سازي است و با ايجاد تعاملي پويا بين اين دو نوع از دانش به چهار راهبرد اساسي اجتماعي كردن ( از دانش ضمني به دانش ضمني )، بيرونيسازي ( از دانش ضمني به دانش تصريحي)، تركيب ( از دانش تصريحي به دانش تصريحي )، دروني سازي (از دانش تصريحي به دانش ضمني) در فرايند تبديل دانش اشــــاره مي كند. از اين طريق سازمان قادر خواهد بود به خلق و توسعه دانش جديد اقدام كند .
دانش ايجاد شده از طريق اين فرايند حلزوني در سطوح افقي و عمودي سازمان توسعه پيدا كرده و خود سبب ايجاد حلقه جديدي از دانش مي شود. اين فرايند تعاملي در سطح داخلي سازماني اتفاق مي افتد. رفتار مشتريان با پذيرش، خريد، استفاده يا عدم تمايل آنها به استعمال كالا و يا خدمات سازمان سبب ايجاد مفهوم در محصول شده؛ آنگاه مانند محركي جهت استخراج دانش ضمني آن عمل مي كند، سپس اين دانش در فرايند خلاقيت سازمان منعكس شده و حلقه جديد ايجاد دانش سازماني مجددا آغاز مي گردد . ((سنگه)) بر اين اعتقاد است كه در قرن بيست و يكم كدگذاري دانش در تبديل دانش ضمني به خلاقيت كمكي نمي كند و اجزا ضمني خلاقيت فقط از طريق تجارب عملي يا تعاملات شخصي در داخل يا خارج از سازمان و شبكه هاي اجتماعي با خبرگاني كه تجارب و دانش مرتبط را دارند، مي تواند تكامل پيدا كند ، كه آن را فوت و فن يا يادگيري از طريق انجام يك عمل ميناميم. وجود فرهنگ سازماني باز كه در آن از خلاقيت حمايت و پشتيباني مي گردد از جمله پيش نيازهاي تكامل دانش ضمني به حساب مي آيد. «روديجر» و «وانيني» تنها راه شناسايي دانش ضمني را برقراري ارتباط افراد با سازمانهاي خارجي يا درون سازمان دانسته و حمايت و تلاش براي ايجاد چنين فضاي ارتباطاتي را از وظايف مديريت مي دانند. بنابراين، ازجمله شرايط اساسي ايجاد، تسهيم و استفاده از دانش ضمني در فرايند خلاقيت، اعتماد بين اعضاي سازمان است.
تحقيق مديريت دانش ضمني
متشکل از 12 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
متشکل از 12 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت