تحقيق تأثير تجارت خارجي و سرمايه انساني بر بهره وري عوامل توليد و رشد اقتصادي در كشورهاي عضو سازمان
متشکل از 44 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
بيشتر اقتصاددانان معتقدند كه تجارت، موتور رشد و توسعه در جوامع امروزي است. تجارت خارجي با فرآهم آوردن امكان بهره گيري از صرفه هاي مقياس، تكنولوژي هاي پيشرفته، امكان تخصيص بهينه منابع و افزايش رقابت در توليد محصولات، مي تواند موجبات افزايش بهره وري عوامل توليد و رسيدن به رشد اقتصادي را فرآهم آورد. اما جذب تكنولوژي ها و فناوري هاي مدرن و پيشرفته در جريان تجارت و انطباق آنها با شرايط داخلي توليد نياز به سرمايه گذاري در منابع انساني و تربيت نيروي انساني ماهر، متخصص و كارآمد دارد. لذا تجارت خارجي و سرمايه انساني و اثر تركيبي اين دو عامل مي توانند بر ارتقاي بهره وري عوامل توليد و افزايش رشد اقتصادي اثر گذار باشند.
هدف ازاين پژوهش، بررسي تأثير تجارت خارجي و سرمايه انساني بر بهره وري عوامل توليد و رشد اقتصادي است. اين تحقيق با استفاده از مدل لوپز و سرانو (2002) به بررسي تاثير تجارت خارجي و سرمايه انساني بر بهره وري عوامل توليد پرداخته و با استفاده از مدل سدربم و تيل (2003) به بررسي نقش اين دو عامل در رشد اقتصادي كشورهاي منتخب عضو سازمان كنفرانس اسلامي طي سال هاي 2003-1980 پرداخته است.
نتايج حاصله بيانگر تأثير مثبت سرمايه انساني بر بهره وري كل عوامل توليد و رشد اقتصادي است. اما به دلايل مختلف نظيرفقدان ساختارهاي مناسب و يا سوء مديريت اقتصادي در بخش تجارت خارجي در اين كشورها، تاثير صادرات صنعتي، واردات صنعتي و تجارت صنعتي (مجموع صادرات و واردات صنعتي) بر بهره وري عوامل توليد و رشد معني دار نبوده است. تأثير متغيرهاي صادرات مواد خام و اوليه و واردات مصرفي نيز بر بهره وري كل عوامل توليد و رشد منفي بوده است. اما اثر تركيبي هر يك از شاخص هاي مربوط به تجارت خارجي توانسته است بر بهره وري عوامل توليد و رشد اقتصادي كشورهاي منتخب عضو سازمان كنفرانس اسلامي تاثير مثبت و معناداري را ايجاد نمايد. در مجموع، يافته هاي اين تحقيق بر اين واقعيت استوار است كه چنانچه كشورهاي منتخب به دنبال توسعه ي بازارهاي تجاري و بهره مندي از مناسبات بين المللي هستند، بايد به توسعه سرمايه انساني ، ارتقاء مهارت ها و تحقيق و توسعه نگاه استراتژيك داشته باشند.
اثر تجارت خارجی ( صادرات و واردات, به تفکیک واردات کالاهای سرمایهای, واسطهای و مصرفی) بر رشد اقتصادی ایران(1338-1380)
327
چکیده:
ازجمله عواملی که تأثیر به سزایی در رشد اقتصادی اکثر کشورهای در حال توسعه داشته، اتکا به تجارت خارجی بوده است و بعلت وابستگی شدید این کشورها به درآمدهای صادراتی و واردات مورد نیاز جهت پی ریزی صنعتی، تجارت خارجی نقشی اساسی و انکارناپذیر در رشد اقتصادی این کشورها دارد. هدف مقاله حاضر، تعیین جایگاه صادرات و واردات (به تفکیک کالاهای سرمایهای، واسطهای و مصرفی) بر رشد اقتصادی ایران در دوره (1380-1338) است که در برآورد الگوها از بسته نرم افزار Eviews.3 استفاده شده است.
نتایج حاصل از بررسیها نشان میدهند که با افزایش 1درصد در رشد صادرات کالاها و خدمات به نرخ رشد GDP به اندازه 19. درصد اضافه میشود و همچنین با افزایش 1درصد در رشد واردات کالاها و خدمات به نرخ رشدGDP به اندازه 1. اضافه میشود. همانطور که ملاحظه میکنیم اهمیت ضریب صادرات بیشتر از واردات میباشد.
بعلاوه در تفکیک واردات به سه گروه کالاهای سرمایه ای، واسطهای و مصرفی، نتایج برآورد نشان میدهند که با افزایش 1درصد در واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای به ترتیب به رشد GDP، 03.و04.درصد اضافه میشود. تأثیر کالاهای سرمایه ای ـ با وجود اینکه کالاهای واسطهای سهم بیشتری را از کالاهای سرمایهای در کل واردات دارند ـ کمی بیشتر از کالاهای واسطهای میباشد، و این موضوع اهمیت کالاهای سرمایهای را نسبت به کالاهای واسطهای در رشد اقتصادی مشخص میسازد. در نهایت نتایج حاصل از تخمین نشان میدهد که کالاهای مصرفی اثر منفی روی رشد GDP دارند.
متشکل از 44 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
بيشتر اقتصاددانان معتقدند كه تجارت، موتور رشد و توسعه در جوامع امروزي است. تجارت خارجي با فرآهم آوردن امكان بهره گيري از صرفه هاي مقياس، تكنولوژي هاي پيشرفته، امكان تخصيص بهينه منابع و افزايش رقابت در توليد محصولات، مي تواند موجبات افزايش بهره وري عوامل توليد و رسيدن به رشد اقتصادي را فرآهم آورد. اما جذب تكنولوژي ها و فناوري هاي مدرن و پيشرفته در جريان تجارت و انطباق آنها با شرايط داخلي توليد نياز به سرمايه گذاري در منابع انساني و تربيت نيروي انساني ماهر، متخصص و كارآمد دارد. لذا تجارت خارجي و سرمايه انساني و اثر تركيبي اين دو عامل مي توانند بر ارتقاي بهره وري عوامل توليد و افزايش رشد اقتصادي اثر گذار باشند.
هدف ازاين پژوهش، بررسي تأثير تجارت خارجي و سرمايه انساني بر بهره وري عوامل توليد و رشد اقتصادي است. اين تحقيق با استفاده از مدل لوپز و سرانو (2002) به بررسي تاثير تجارت خارجي و سرمايه انساني بر بهره وري عوامل توليد پرداخته و با استفاده از مدل سدربم و تيل (2003) به بررسي نقش اين دو عامل در رشد اقتصادي كشورهاي منتخب عضو سازمان كنفرانس اسلامي طي سال هاي 2003-1980 پرداخته است.
نتايج حاصله بيانگر تأثير مثبت سرمايه انساني بر بهره وري كل عوامل توليد و رشد اقتصادي است. اما به دلايل مختلف نظيرفقدان ساختارهاي مناسب و يا سوء مديريت اقتصادي در بخش تجارت خارجي در اين كشورها، تاثير صادرات صنعتي، واردات صنعتي و تجارت صنعتي (مجموع صادرات و واردات صنعتي) بر بهره وري عوامل توليد و رشد معني دار نبوده است. تأثير متغيرهاي صادرات مواد خام و اوليه و واردات مصرفي نيز بر بهره وري كل عوامل توليد و رشد منفي بوده است. اما اثر تركيبي هر يك از شاخص هاي مربوط به تجارت خارجي توانسته است بر بهره وري عوامل توليد و رشد اقتصادي كشورهاي منتخب عضو سازمان كنفرانس اسلامي تاثير مثبت و معناداري را ايجاد نمايد. در مجموع، يافته هاي اين تحقيق بر اين واقعيت استوار است كه چنانچه كشورهاي منتخب به دنبال توسعه ي بازارهاي تجاري و بهره مندي از مناسبات بين المللي هستند، بايد به توسعه سرمايه انساني ، ارتقاء مهارت ها و تحقيق و توسعه نگاه استراتژيك داشته باشند.
اثر تجارت خارجی ( صادرات و واردات, به تفکیک واردات کالاهای سرمایهای, واسطهای و مصرفی) بر رشد اقتصادی ایران(1338-1380)
327
چکیده:
ازجمله عواملی که تأثیر به سزایی در رشد اقتصادی اکثر کشورهای در حال توسعه داشته، اتکا به تجارت خارجی بوده است و بعلت وابستگی شدید این کشورها به درآمدهای صادراتی و واردات مورد نیاز جهت پی ریزی صنعتی، تجارت خارجی نقشی اساسی و انکارناپذیر در رشد اقتصادی این کشورها دارد. هدف مقاله حاضر، تعیین جایگاه صادرات و واردات (به تفکیک کالاهای سرمایهای، واسطهای و مصرفی) بر رشد اقتصادی ایران در دوره (1380-1338) است که در برآورد الگوها از بسته نرم افزار Eviews.3 استفاده شده است.
نتایج حاصل از بررسیها نشان میدهند که با افزایش 1درصد در رشد صادرات کالاها و خدمات به نرخ رشد GDP به اندازه 19. درصد اضافه میشود و همچنین با افزایش 1درصد در رشد واردات کالاها و خدمات به نرخ رشدGDP به اندازه 1. اضافه میشود. همانطور که ملاحظه میکنیم اهمیت ضریب صادرات بیشتر از واردات میباشد.
بعلاوه در تفکیک واردات به سه گروه کالاهای سرمایه ای، واسطهای و مصرفی، نتایج برآورد نشان میدهند که با افزایش 1درصد در واردات کالاهای واسطهای و سرمایهای به ترتیب به رشد GDP، 03.و04.درصد اضافه میشود. تأثیر کالاهای سرمایه ای ـ با وجود اینکه کالاهای واسطهای سهم بیشتری را از کالاهای سرمایهای در کل واردات دارند ـ کمی بیشتر از کالاهای واسطهای میباشد، و این موضوع اهمیت کالاهای سرمایهای را نسبت به کالاهای واسطهای در رشد اقتصادی مشخص میسازد. در نهایت نتایج حاصل از تخمین نشان میدهد که کالاهای مصرفی اثر منفی روی رشد GDP دارند.
تحقيق تأثير تجارت خارجي و سرمايه انساني بر بهره وري عوامل توليد و رشد اقتصادي در كشورهاي عضو سازمان
متشکل از 44 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
متشکل از 44 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت