مبانی نظری پیمان های استراتژیک و امنیتی افغانستان - آمریکا از منظر حقوق بین الملل
دارای 38 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
بررسی پیمانهای استراتژیک و امنیتی افغانستان - آمریکا از منظر حقوق بینالملل، قوانین داخلی دو کشور، تعارض آن با قوانین داخلی و تعهدات بین المللی افغانستان
مقدمه
اولین اقدام برای برقراری مناسبات رسمی افغانستان و ایالاتمتحده آمریکا بعد از به قدرت رسیدن محمد ظاهر شاه در سال 1933 میلادی شروع شد. محمد ظاهر شاه با فرستادن نامه¬ای به رئیسجمهور آمریکا فران کلن روزولت ، از شروع پادشاهی خود و آرزوی تقویت روابط میان دو کشور نگاشته بود. سه سال بعد از ارسال این نامه، آمریکا تصمیم به برقراری روابط رسمی با افغانستان گرفت و در اواخر جولای 1942 میلادی، اولین وزیرمختار آمریکا آقای «وان اچ انگرت » اعتمادنامه خود را به شاه افغانستان تقدیم نمود .
آمریکا قبل از تجاوز شوروی به این کشور، توجه چندانی به افغانستان نداشت و حضور این کشور در افغانستان در حد اجرای طرحهای اقتصادی خلاصه می¬شد. ازنظر سیاسی جایگاهی خاص در سیاست خارجی خود، برای افغانستان قائل نبود. بعد از تجاوز شوروی به افغانستان در 27 دسامبر 1979، آمریکا از نفوذ شوروی در منطقه احساس خطر نمود و سیاست خود با محکوم کردن تجاوز شوروی به افغانستان را تغییر داد. این کشور برای اولین مرتبه به حمایت از مجاهدین پرداخته و آنها را برای مقابله با شوروی کمکهای نظامی و اقتصادی نمود. پس از پیروزی مجاهدین و شکست شوروی دوباره سیاست قبلی خویش را در پیش گرفت و در قبال جنگهای داخلی افغانستان، بیطرفی خود را اعلان نمود. بعد از روی کار آمدن طالبان آمریکا دولت طالبان در افغانستان را مورد شناسایی قرار نداد. در قبال جنایت ارتکابی این گروه نیز سکوت اختیار نمود .
...................
مبحث اول: جایگاه¬ی حقوقی پیمانهای استراتژیک و امنیتی افغانستان – آمریکا از منظر حقوق بینالملل و قوانین داخلی افغانستان و آمریکا
گفتار اول: اعتبار و ماهیت پیمانهای استراتژیک و امنیتی افغانستان-آمریکا در حقوق بینالملل
(الف) اعتبار پیمان¬های استراتژیک و امنیتی افغانستان – امریکا در حقوق بینالملل
معاهدات بینالمللی حاصل توافق اراده دولتها است، هرچند عبارت فوق بدیهی به نظر می¬رسد و توافق ارادهها در معاهدات بینالمللی عموماً مشهور و محرزاست؛ اما برای اینکه توافق اراده دولتها دارای اثر حقوقی گردد، حقوق بینالملل شرایطی را برای آن بیان داشته که در صورت عدم رعایت این شرایط، هرچند که توافق ارادهها به میان آمده باشد، اثر حقوقی به بار نخواهد آورد و
...............
(ب) پیمان¬های استراتژیک و امنیتی افغانستان – آمریکا و انواع پیمانهای امنیتی
بحث برسر ماهیت و نوعیت پیمان¬های استراتژیک و¬ امنیتی افغانستان و آمریکا بیشتر بر محوریت پیمان امنیتی متمرکز است. فقط در مواردی که موضوعی به پیمان استراتژیک محول شده باشد، به آن پیمان مراجعه خواهد شد. درغیر این صورت این بحث روی پیمان امنیتی افغانستان و آمریکا متمرکز است؛ زیرا پیمان استراتژیک بیشتر روابط غیر نظامی را پوشش میدهد.
در حقوق بینالملل پیمانهای امنیتی می¬توانند ماهیت تدافعی– تهاجمی داشته، یا صرفاً یک قرارداد وضعیت نیرو باشند. چنانچه قبلاً نیز بیان گردید پیمانهای دفاعی، پیمانهای است که بر اساس آن طرفین متعهد می¬شود که در صورت حملهبر هریک از اعضای آن، دفاع از طرف مورد تجاوز را میپذیرند. اکثر پیمانهای که در قالب سازمانهای دفاعی شکلگرفته مانند سنتو و سیتو و ورشو از نوع پیمانهایی تدافعیاند .
..................
گفتار دوم: جایگاه پیمانهای استراتژیک و امنیتی از منظر حقوق اساسی افغانستان و آمریکا
(الف) حقوق افغانستان
برای تحقق تئوری تفکیک قوا که یک اصل پذیرفتهشده حقوقی و تضمینی برای ایجاد دمکراسی و جلوگیری از استبداد است دو اندیشه متفاوت وجود دارد. یک اندیشه تفکیک مطلق قوا است. بر اساس این اندیشه قوای سهگانه دولتی بهطور کامل از همدیگر..............
......................
(ب) حقوق آمریکا
در حقوق داخلی آمریکا، معاهدات که ایالاتمتحده عضو آن است معادل قوانین فدرال این کشور بوده و بخشی از قانون اساسی و قوانین برتر این سرزمین را تشکیل میدهند. بااینحال، کلمه معاهده معنای مشابه در ایالاتمتحده و قوانین بینالمللی ندارد. بر اساس قوانین بینالمللی، معاهده هر توافق قانونی الزامآور بین ملتها است. در ایالاتمتحده، کلمه معاهده برای توافقهایی که توسط و با پیشنهاد و موافقت مجلس سنا ایجادشده باشد اطلاق میشود .
.................
مبحث دوم: تعارض پیمانهای استراتژیک و امنیتی با قوانین داخلی و تعهدات بینالمللی افغانستان
گفتار اول: قوانین داخلی افغانستان
در ذیل این بحث بیشتر هدف بررسی پیمان امنیتی افغانستان و آمریکا است که در برگیرنده مصونیت قضایی و اسقرار پایگاه¬های نظامی است. پیمان استراتژیک به دلیل اینکه تنظیم کننده روابط غیر نظامی است، مشکل خاصی از این منظر در آن دیده نمی¬شود.
.................
گفتار دوم: تعهدات بینالمللی افغانستان
افغانستان با کشورها و سازمان¬های مختلف منطقه¬ای و فرا منطقهای دارای روابط سیاسی و حقوقی است. تعهداتی را در مقابل آنها پذیرفته است. یکی از این سازمان¬ها، دیوان کیفری بینالمللی است که مسئولیت رسیدگی به جنایات بینالمللی را دارد. افغانستان در 10 فوریه سال 2003 به این دیوان ملحق شد. صلاحیت این دیوان در رسیدگی به جرائم داخل صلاحیت آن که از سوی اتباع افغانستان یا داخل در قلمرو این کشور ارتکاب یافته باشند پذیرفت .
.................
دارای 38 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع :انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل:WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
بخش هایی از محتوای فایل پیشینه ومبانی نظری::
بررسی پیمانهای استراتژیک و امنیتی افغانستان - آمریکا از منظر حقوق بینالملل، قوانین داخلی دو کشور، تعارض آن با قوانین داخلی و تعهدات بین المللی افغانستان
مقدمه
اولین اقدام برای برقراری مناسبات رسمی افغانستان و ایالاتمتحده آمریکا بعد از به قدرت رسیدن محمد ظاهر شاه در سال 1933 میلادی شروع شد. محمد ظاهر شاه با فرستادن نامه¬ای به رئیسجمهور آمریکا فران کلن روزولت ، از شروع پادشاهی خود و آرزوی تقویت روابط میان دو کشور نگاشته بود. سه سال بعد از ارسال این نامه، آمریکا تصمیم به برقراری روابط رسمی با افغانستان گرفت و در اواخر جولای 1942 میلادی، اولین وزیرمختار آمریکا آقای «وان اچ انگرت » اعتمادنامه خود را به شاه افغانستان تقدیم نمود .
آمریکا قبل از تجاوز شوروی به این کشور، توجه چندانی به افغانستان نداشت و حضور این کشور در افغانستان در حد اجرای طرحهای اقتصادی خلاصه می¬شد. ازنظر سیاسی جایگاهی خاص در سیاست خارجی خود، برای افغانستان قائل نبود. بعد از تجاوز شوروی به افغانستان در 27 دسامبر 1979، آمریکا از نفوذ شوروی در منطقه احساس خطر نمود و سیاست خود با محکوم کردن تجاوز شوروی به افغانستان را تغییر داد. این کشور برای اولین مرتبه به حمایت از مجاهدین پرداخته و آنها را برای مقابله با شوروی کمکهای نظامی و اقتصادی نمود. پس از پیروزی مجاهدین و شکست شوروی دوباره سیاست قبلی خویش را در پیش گرفت و در قبال جنگهای داخلی افغانستان، بیطرفی خود را اعلان نمود. بعد از روی کار آمدن طالبان آمریکا دولت طالبان در افغانستان را مورد شناسایی قرار نداد. در قبال جنایت ارتکابی این گروه نیز سکوت اختیار نمود .
...................
مبحث اول: جایگاه¬ی حقوقی پیمانهای استراتژیک و امنیتی افغانستان – آمریکا از منظر حقوق بینالملل و قوانین داخلی افغانستان و آمریکا
گفتار اول: اعتبار و ماهیت پیمانهای استراتژیک و امنیتی افغانستان-آمریکا در حقوق بینالملل
(الف) اعتبار پیمان¬های استراتژیک و امنیتی افغانستان – امریکا در حقوق بینالملل
معاهدات بینالمللی حاصل توافق اراده دولتها است، هرچند عبارت فوق بدیهی به نظر می¬رسد و توافق ارادهها در معاهدات بینالمللی عموماً مشهور و محرزاست؛ اما برای اینکه توافق اراده دولتها دارای اثر حقوقی گردد، حقوق بینالملل شرایطی را برای آن بیان داشته که در صورت عدم رعایت این شرایط، هرچند که توافق ارادهها به میان آمده باشد، اثر حقوقی به بار نخواهد آورد و
...............
(ب) پیمان¬های استراتژیک و امنیتی افغانستان – آمریکا و انواع پیمانهای امنیتی
بحث برسر ماهیت و نوعیت پیمان¬های استراتژیک و¬ امنیتی افغانستان و آمریکا بیشتر بر محوریت پیمان امنیتی متمرکز است. فقط در مواردی که موضوعی به پیمان استراتژیک محول شده باشد، به آن پیمان مراجعه خواهد شد. درغیر این صورت این بحث روی پیمان امنیتی افغانستان و آمریکا متمرکز است؛ زیرا پیمان استراتژیک بیشتر روابط غیر نظامی را پوشش میدهد.
در حقوق بینالملل پیمانهای امنیتی می¬توانند ماهیت تدافعی– تهاجمی داشته، یا صرفاً یک قرارداد وضعیت نیرو باشند. چنانچه قبلاً نیز بیان گردید پیمانهای دفاعی، پیمانهای است که بر اساس آن طرفین متعهد می¬شود که در صورت حملهبر هریک از اعضای آن، دفاع از طرف مورد تجاوز را میپذیرند. اکثر پیمانهای که در قالب سازمانهای دفاعی شکلگرفته مانند سنتو و سیتو و ورشو از نوع پیمانهایی تدافعیاند .
..................
گفتار دوم: جایگاه پیمانهای استراتژیک و امنیتی از منظر حقوق اساسی افغانستان و آمریکا
(الف) حقوق افغانستان
برای تحقق تئوری تفکیک قوا که یک اصل پذیرفتهشده حقوقی و تضمینی برای ایجاد دمکراسی و جلوگیری از استبداد است دو اندیشه متفاوت وجود دارد. یک اندیشه تفکیک مطلق قوا است. بر اساس این اندیشه قوای سهگانه دولتی بهطور کامل از همدیگر..............
......................
(ب) حقوق آمریکا
در حقوق داخلی آمریکا، معاهدات که ایالاتمتحده عضو آن است معادل قوانین فدرال این کشور بوده و بخشی از قانون اساسی و قوانین برتر این سرزمین را تشکیل میدهند. بااینحال، کلمه معاهده معنای مشابه در ایالاتمتحده و قوانین بینالمللی ندارد. بر اساس قوانین بینالمللی، معاهده هر توافق قانونی الزامآور بین ملتها است. در ایالاتمتحده، کلمه معاهده برای توافقهایی که توسط و با پیشنهاد و موافقت مجلس سنا ایجادشده باشد اطلاق میشود .
.................
مبحث دوم: تعارض پیمانهای استراتژیک و امنیتی با قوانین داخلی و تعهدات بینالمللی افغانستان
گفتار اول: قوانین داخلی افغانستان
در ذیل این بحث بیشتر هدف بررسی پیمان امنیتی افغانستان و آمریکا است که در برگیرنده مصونیت قضایی و اسقرار پایگاه¬های نظامی است. پیمان استراتژیک به دلیل اینکه تنظیم کننده روابط غیر نظامی است، مشکل خاصی از این منظر در آن دیده نمی¬شود.
.................
گفتار دوم: تعهدات بینالمللی افغانستان
افغانستان با کشورها و سازمان¬های مختلف منطقه¬ای و فرا منطقهای دارای روابط سیاسی و حقوقی است. تعهداتی را در مقابل آنها پذیرفته است. یکی از این سازمان¬ها، دیوان کیفری بینالمللی است که مسئولیت رسیدگی به جنایات بینالمللی را دارد. افغانستان در 10 فوریه سال 2003 به این دیوان ملحق شد. صلاحیت این دیوان در رسیدگی به جرائم داخل صلاحیت آن که از سوی اتباع افغانستان یا داخل در قلمرو این کشور ارتکاب یافته باشند پذیرفت .
.................
مبانی نظری پیمان های استراتژیک و امنیتی افغانستان - آمریکا از منظر حقوق بین الملل دارای 38 صفحه وبا فرمت ورد وقابل ویرایش می باشد.