تحقيق فرخی
متشکل از 90 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
در مدح يمين الدوله سلطان محمود بن ناصرالدين سبكتگين غزنوي
برآمد پيلگون ابري زروي نيلگون دريا چو راي عاشقان گردان چوطبع بيدلان شيدا
تشبيه
چو گردان گشته سيلابي ميان آب آسوده چو گردان گردباد تندگردي تيره اندروا
تشبيه
تو گفتي گرد زنگارست بر آيينة چيني توگفتي موي سنجابست بر پيروزه گون ديبا
مجاز
بسان مرغزار سبزرنگ اندر شده گردش به يك ساعت ملون كرده روي گنبد خضرا
كنايه
تو گفتي آسمان درياست از سبزي و بر رويش به پرواز اندر آورده ست ناگه بچگان عنقا
تشبيه
بسان چندن سوهان زده بر لوح پيروزه بكردار عبير بيخته بر صفحة مينا
تشبيه مركب
هواي روشن ازرنگش مغبر گشت و شد تيره چو جان كافر كشته زتيغ خسرو والا
حُسن تخلص
يمين دولت و دولت بدو آراسته گيتي امين ملت و ملت بدو پيراسته دنيا
سجع متوازي
شهنشاهي كه شاهان را زديده خواب بربايد زبيم نُه مني گرزش به جابلقا و جابلسا
كنايه
گر اسكندر چنو بودي به ملك و لشكر و بازو نگشتي عاصي اندر امر او داراي بن دارا
تلميح
چومدحش خواند نتواني چه گويا و چه ناگويا چو رويش ديد نتواني چه بينا و چه نابينا
تضاد
نه آتش را بود گرمي، نه آهن را بود قوت نه دريا را بود رادي، نه گردون را بود بالا
اغراق
زخشمش تلخ تر چيزي نباشد در جهان هرگز زتلخي خشم او نشگفت اگر الوا شد حلوا
سجع متوازي
همي تا در شب تاري ستاره تابد از گردون چو بر ديباي فيروزه فشانده لؤلؤ لالا
شروع ابيات تأييد و شريعه قصيده
گهي چون آينة چيني نمايد ماه دو هفته گهي چون مهرة سيمين نمايد زهرة زهرا
شروع ابيات تأييد و شريعه قصيده
متشکل از 90 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
در مدح يمين الدوله سلطان محمود بن ناصرالدين سبكتگين غزنوي
برآمد پيلگون ابري زروي نيلگون دريا چو راي عاشقان گردان چوطبع بيدلان شيدا
تشبيه
چو گردان گشته سيلابي ميان آب آسوده چو گردان گردباد تندگردي تيره اندروا
تشبيه
تو گفتي گرد زنگارست بر آيينة چيني توگفتي موي سنجابست بر پيروزه گون ديبا
مجاز
بسان مرغزار سبزرنگ اندر شده گردش به يك ساعت ملون كرده روي گنبد خضرا
كنايه
تو گفتي آسمان درياست از سبزي و بر رويش به پرواز اندر آورده ست ناگه بچگان عنقا
تشبيه
بسان چندن سوهان زده بر لوح پيروزه بكردار عبير بيخته بر صفحة مينا
تشبيه مركب
هواي روشن ازرنگش مغبر گشت و شد تيره چو جان كافر كشته زتيغ خسرو والا
حُسن تخلص
يمين دولت و دولت بدو آراسته گيتي امين ملت و ملت بدو پيراسته دنيا
سجع متوازي
شهنشاهي كه شاهان را زديده خواب بربايد زبيم نُه مني گرزش به جابلقا و جابلسا
كنايه
گر اسكندر چنو بودي به ملك و لشكر و بازو نگشتي عاصي اندر امر او داراي بن دارا
تلميح
چومدحش خواند نتواني چه گويا و چه ناگويا چو رويش ديد نتواني چه بينا و چه نابينا
تضاد
نه آتش را بود گرمي، نه آهن را بود قوت نه دريا را بود رادي، نه گردون را بود بالا
اغراق
زخشمش تلخ تر چيزي نباشد در جهان هرگز زتلخي خشم او نشگفت اگر الوا شد حلوا
سجع متوازي
همي تا در شب تاري ستاره تابد از گردون چو بر ديباي فيروزه فشانده لؤلؤ لالا
شروع ابيات تأييد و شريعه قصيده
گهي چون آينة چيني نمايد ماه دو هفته گهي چون مهرة سيمين نمايد زهرة زهرا
شروع ابيات تأييد و شريعه قصيده
تحقيق فرخی
متشکل از 90 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
متشکل از 90 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت