تحقيق اضطراب خود را دور بریزیم
متشکل از 23 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
ذهن و روان ما انسانها همواره گوش به زنگ علائم خطر است كه پيرامون ما وجود دارند بعد از وقوع رخدادهاي نا خوشايند يا آسيب زننده به ما آگهي مي دهند.
اضطراب عبارتست از ترس از يك عامل ناشناخته و نامعلوم كه موجب پريشاني فكر و گاه بروز علايم احساس خطر از جمله تپش قلب و رنگ پريدگي نيز مي شود. بنابراين در فرآيند اضطراب بر خلاف ترس طبيعي و واقعي يك عامل حقيقي ترس آور يا خطر ناك يا آسيب زننده وجود ندارد بلكه فقط به طور خودكار ذهن آدمي دچار احساس خطر مي شود. حالت اضطراب غالبا در هنگام شب تشديد مي شود و فرد را از خوابيدن باز مي دارد و شايد بدين علت كه در شب به علت تاريكي خود بخود ذهن انسان حساس تر و حواس او تيز تر مي شوند و لذا مغز آمادگي بيشتري براي توليد فرآيند احساس خطر پيدا مي كند.
نگراني را مي توان يك حالت مزمن و منتشر به شمار آورد كه پيش درآمد اضطراب است. هر گاه ذهن ما در اثر تنشهاي رواني و استرسهاي عصبي و حوادث نا خوشايند و ناگواري كه در زندگي مكررا برايمان رخ مي دهد از روال عادي خارج شودو حساسيت بيش از حد به رخدادهاي آتي و احتمالي پيدا نمايد، دچار اضطراب مي شويم و كم كم به حالتي مي رسيم كه فكرمان فقط بر اتفاقات ناگوار يا بيماريهاي لا علاج و كشنده گواهي مي دهد و آرامش و امنيت در اين ميان گم و فراموش مي شود. هرچه بيشتر نگران مي شويم بيشتر احساسهاي خطر و هراس به سراغمان مي آيد و در نتيجه بيشتر در جهت افكار مضطربانه مي انديشيم. در گفته هاي بزرگان مي بينيم كه نگراني به ندرت به آدمي كمك كرده است، حتي در همان موارد اندك نيز كه ترس ما بي مورد نبوده نگراني پيشاپيش مدد چنداني نتوانسته بكند. فيلسوف بزرگ فرانسوي مونتين در اين زمينه
بيان كرده است:( زندگي من سرشار از نگون بختي ها و بد اقبالي هاي دهشتناكي بود كه غالب آنها هرگز اتفاق نيفتاد! )
نگراني براي ما مضر است
نگران بودن از حوادث نا خوشايند يا خطرناكي كه احنمال دارد به وقوع بپيوندند و هنوز در محيط پيرامون ما نمود ندارد نه تنها براي روح و جسم ما مضر و آسيب زننده است بلكه وقت و انرژي ما را نيز هدر مي دهد و آثار سوء بر تن و روان ما مي گذارد.
اثرات مخرب بر احساسات
- احساس گيجي منگي و سر در گمي مي كنيد.
- بيش از حد احساسات شما گوش به زنگ نشانه هاي يا دردهاي جسماني مي شوند و احساس ترس منتشر، وجودتان را فرا مي گيرد.
- احساس تسليم و ناتواني مي كنيد و قدرت مقابله با مشكلات يا بيماريها را در خود نمي بينيد.
- احساس مرگ قريب الوقوع به علتي نا معلوم در وجودتان رخنه مي كند.
اثرات مخرب بر جسم
- قادر به آرامش و خواب راحت نيستيد.
- احساس خستگي و كوبيدگي و ضعف جسماني داريد.
- تنيده و برانگيخته هستيد
- سر درد، درد قفسه سينه درد پا يا دست، درد شكم، سوء هاضمه و كم اشتهايي به سراغتان مي آيد.
متشکل از 23 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
ذهن و روان ما انسانها همواره گوش به زنگ علائم خطر است كه پيرامون ما وجود دارند بعد از وقوع رخدادهاي نا خوشايند يا آسيب زننده به ما آگهي مي دهند.
اضطراب عبارتست از ترس از يك عامل ناشناخته و نامعلوم كه موجب پريشاني فكر و گاه بروز علايم احساس خطر از جمله تپش قلب و رنگ پريدگي نيز مي شود. بنابراين در فرآيند اضطراب بر خلاف ترس طبيعي و واقعي يك عامل حقيقي ترس آور يا خطر ناك يا آسيب زننده وجود ندارد بلكه فقط به طور خودكار ذهن آدمي دچار احساس خطر مي شود. حالت اضطراب غالبا در هنگام شب تشديد مي شود و فرد را از خوابيدن باز مي دارد و شايد بدين علت كه در شب به علت تاريكي خود بخود ذهن انسان حساس تر و حواس او تيز تر مي شوند و لذا مغز آمادگي بيشتري براي توليد فرآيند احساس خطر پيدا مي كند.
نگراني را مي توان يك حالت مزمن و منتشر به شمار آورد كه پيش درآمد اضطراب است. هر گاه ذهن ما در اثر تنشهاي رواني و استرسهاي عصبي و حوادث نا خوشايند و ناگواري كه در زندگي مكررا برايمان رخ مي دهد از روال عادي خارج شودو حساسيت بيش از حد به رخدادهاي آتي و احتمالي پيدا نمايد، دچار اضطراب مي شويم و كم كم به حالتي مي رسيم كه فكرمان فقط بر اتفاقات ناگوار يا بيماريهاي لا علاج و كشنده گواهي مي دهد و آرامش و امنيت در اين ميان گم و فراموش مي شود. هرچه بيشتر نگران مي شويم بيشتر احساسهاي خطر و هراس به سراغمان مي آيد و در نتيجه بيشتر در جهت افكار مضطربانه مي انديشيم. در گفته هاي بزرگان مي بينيم كه نگراني به ندرت به آدمي كمك كرده است، حتي در همان موارد اندك نيز كه ترس ما بي مورد نبوده نگراني پيشاپيش مدد چنداني نتوانسته بكند. فيلسوف بزرگ فرانسوي مونتين در اين زمينه
بيان كرده است:( زندگي من سرشار از نگون بختي ها و بد اقبالي هاي دهشتناكي بود كه غالب آنها هرگز اتفاق نيفتاد! )
نگراني براي ما مضر است
نگران بودن از حوادث نا خوشايند يا خطرناكي كه احنمال دارد به وقوع بپيوندند و هنوز در محيط پيرامون ما نمود ندارد نه تنها براي روح و جسم ما مضر و آسيب زننده است بلكه وقت و انرژي ما را نيز هدر مي دهد و آثار سوء بر تن و روان ما مي گذارد.
اثرات مخرب بر احساسات
- احساس گيجي منگي و سر در گمي مي كنيد.
- بيش از حد احساسات شما گوش به زنگ نشانه هاي يا دردهاي جسماني مي شوند و احساس ترس منتشر، وجودتان را فرا مي گيرد.
- احساس تسليم و ناتواني مي كنيد و قدرت مقابله با مشكلات يا بيماريها را در خود نمي بينيد.
- احساس مرگ قريب الوقوع به علتي نا معلوم در وجودتان رخنه مي كند.
اثرات مخرب بر جسم
- قادر به آرامش و خواب راحت نيستيد.
- احساس خستگي و كوبيدگي و ضعف جسماني داريد.
- تنيده و برانگيخته هستيد
- سر درد، درد قفسه سينه درد پا يا دست، درد شكم، سوء هاضمه و كم اشتهايي به سراغتان مي آيد.
تحقيق اضطراب خود را دور بریزیم
متشکل از 23 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
متشکل از 23 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت