تحقيق تمايزهاي بين مشاوره و روان درماني
متشکل از 18 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
فصل هشتم ضمائم تمايزهاي بين مشاوره و روان درماني
كوشش هايي كه به منظور مجزا كردن مشاوره از روان درماني به عمل مي آيد در جهان مورد تأييد همگان قرار نگرفته است گروهي را عقيده بر آن است كه بايد دو اصطلاح مشاوره و روان درماني را به صورت مترادف مورد استفاده قرار داد و از فكر جدا سازي آنها احتراز جست.
صاحب نظران ديگر و مخصوصا كساني كه كارشان تربيت مشاوران دبيرستان است با اين طرز فكر موافق نبوده و معتقدند كه حتما بايد دو واژه مذكور را از هم جدا دانست . به عقيده اين گروه، حتي در صورت عدم تفاوت در ماهيت مشاوره و روان درماني، لازم است ميان آنها تفاوتي هرچند مصنوعي به وجود آورد. بر اساس استدلال اين دسته از صاحب نظران اگر مجزا كردن مشاوره از روان درماني امكان پذير نباشد، قطعا همه برنامه هاي مربوط به تربيت مشاور در سطح فوق ليسانس متوقف مانده و بيست هزار از كاركنان دبيرستانها كه به عنوان مشاور استخدام شده اند بيكار خواهند ماند، زيرا تنها عده معدودي از مردم به چشم روان-درمانگر به آنها نگاه خواهند كرد . بنابراين بايد در صدد پيدا كردن فرقي ميان مشاوره و روان درماني بر آمد، هر چند كه ممكن است حد فاصل اين دو نا محسوس و توافق درباره همه جزئيات آن غير ممكن باشد . “ هاهن” از زمره كساني است كه مشكل جدا سازي مشاوره از روان درماني را مورد بررسي قرار داده و مي نويسد :
“ من بعضي از مشاوران و روان شناسان را مي شناسم كه به جهت تفاوتي كه ميان مشاوره و روان درماني پيدا كرده اند كاملا راضي بنظر مي رسند ... شايد توافق هاي عمده آنها بر سر آن است كه :
1. مشاوره و روان درماني را نمي توان كاملا از هم جدا ساخت .
2. مشاوران كارهايي انجام مي دهند كه روان درمانگران آنها را وظيفه خود مي دانند.
متشکل از 18 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
فصل هشتم ضمائم تمايزهاي بين مشاوره و روان درماني
كوشش هايي كه به منظور مجزا كردن مشاوره از روان درماني به عمل مي آيد در جهان مورد تأييد همگان قرار نگرفته است گروهي را عقيده بر آن است كه بايد دو اصطلاح مشاوره و روان درماني را به صورت مترادف مورد استفاده قرار داد و از فكر جدا سازي آنها احتراز جست.
صاحب نظران ديگر و مخصوصا كساني كه كارشان تربيت مشاوران دبيرستان است با اين طرز فكر موافق نبوده و معتقدند كه حتما بايد دو واژه مذكور را از هم جدا دانست . به عقيده اين گروه، حتي در صورت عدم تفاوت در ماهيت مشاوره و روان درماني، لازم است ميان آنها تفاوتي هرچند مصنوعي به وجود آورد. بر اساس استدلال اين دسته از صاحب نظران اگر مجزا كردن مشاوره از روان درماني امكان پذير نباشد، قطعا همه برنامه هاي مربوط به تربيت مشاور در سطح فوق ليسانس متوقف مانده و بيست هزار از كاركنان دبيرستانها كه به عنوان مشاور استخدام شده اند بيكار خواهند ماند، زيرا تنها عده معدودي از مردم به چشم روان-درمانگر به آنها نگاه خواهند كرد . بنابراين بايد در صدد پيدا كردن فرقي ميان مشاوره و روان درماني بر آمد، هر چند كه ممكن است حد فاصل اين دو نا محسوس و توافق درباره همه جزئيات آن غير ممكن باشد . “ هاهن” از زمره كساني است كه مشكل جدا سازي مشاوره از روان درماني را مورد بررسي قرار داده و مي نويسد :
“ من بعضي از مشاوران و روان شناسان را مي شناسم كه به جهت تفاوتي كه ميان مشاوره و روان درماني پيدا كرده اند كاملا راضي بنظر مي رسند ... شايد توافق هاي عمده آنها بر سر آن است كه :
1. مشاوره و روان درماني را نمي توان كاملا از هم جدا ساخت .
2. مشاوران كارهايي انجام مي دهند كه روان درمانگران آنها را وظيفه خود مي دانند.
تحقيق تمايزهاي بين مشاوره و روان درماني
متشکل از 18 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
متشکل از 18 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت