تحقيق رشد اجتماعي
متشکل از 16 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
رشد اجتماعي
چگونگي تحول شخصيت ورشد اجتماعي ازنظراريك اريكسون:
نظريه اريك اريكسون:
من كيستم اين سوالي است كه ذهن هر نوجواني را به خود مشغول مي كند و به دنبال همين
سوال است كه در جستجوي خويشتن وكسب هويت تلاش مي كند.
البته اين سوال به يكباره درنوجواني ظاهر نمي شود بلكه ريشه هاي ان از دوران طفوليت
وجود داشته است.در جريان رشد،اطفال و كودكان به تدريج وجود خود را ازديگران وبه
ويژه مادر متمايز مي كنند و وجود خود را كم وبيش مستقل جدا از ديگران مي بينند.
اين روند از سالهاي كودكي اغاز مي شود.هويت يابيدر دوران نوجواني وبه موازات رشد
فيزيكي شنا ختي اجتماعي وعاطفي اهمييت خاص مي يابد بسياري ازنوجوانان با شور زيادي
ازخود سوال مي كنند كه جا يگاه اجتماعي من كجاست؟ شغل آينده من چيست؟رشته تحصيلي
من چه خواهد بود؟سرانجام با چه كسي ازدواج خواهم كرد و...
انتخاب راهها براي نوجوانان چندان ساده نيست چرا كه آنها با طيف گستردهاي مواجه
مي شوند و با توجه به تنوع انتخاب،بايد تصميم بگيرند.
يكي از روانشناسان معروف كه نام اوبا (هويت يابي) در دوره نوجواني تداعي مي شود ،
اريكسون است. همان گونه كه پيشتر اشاره شد اريكسون معتقد است كه عمده ترين تكليف يك
نوجوان حل بحران«هويت در برابر سر در گمي نقش»است. براي رسيدن به هويتي كم و
بيش با ثبات،نوجوانان بايد نيازها،آرزوها و توانايي ها خود را به شكل تازهاي سازمان دهي
كند،تا از اين طريق بتواند خود را با انتظارات موجود در جامعه وفق دهد.
تلاش براي رسيدن به هويت فرايندي دائمي است و حتي در بزرگسالي نيز گهگاه در ذهن ما
مطرح مي شود. يكي از مهمترين جنبه هاي رسيدن به هويت تصميم گيري درباره شغل
است. اريكسون معتقد است كه در آخرين مرحله كودكي (كارايي در برابر احساس حقارت)
كودكان مهارتهاي لازم در فرهنگ خود را به طور رسمي يا غير رسمي فرا گيرند،و در
دوران نوجواني آن ها را به كار مي برند به اعتقاد اريكسون خطر عمده اين مرحله ابهام يا
سردرگمي در نقش است. سر در گرمي ممكن است براي مدت طولاني، يعني حتي تا سن
30 سالگي ادامه يابد.
يكي از شيوه هاي اجتناب از سر در گرمي و ابهام هويت،پيوستن به گروه ها يا
«دارو دسته هاي» همسن است.راه ديگر، بازگشت واپس روي به دوران گذشته است. گاهي
نوجوانان با اتخاذ شخصيتي كودكانه از مواجه شدن با تعارض هاي واقعي متناسب با سن
خود اجتناب مي كنند.گاهي نيز نوجوانان براي گريز از شرايط دشوار مربوط به اين سن،
درگير فعا ليت هايي مي شوند كه ممكن است از لحاظ اجتماعي براي آنان زيانبار باشد.از
نظر اريكسون ايجاد نوعي تعهد فكري يا عقيدتي نسبت به اهداف به خصوص ممكن است
عامل موثري در رشد و تحول باشد؛يعني ماهيتي سازنده داشته باشد.
متشکل از 16 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
رشد اجتماعي
چگونگي تحول شخصيت ورشد اجتماعي ازنظراريك اريكسون:
نظريه اريك اريكسون:
من كيستم اين سوالي است كه ذهن هر نوجواني را به خود مشغول مي كند و به دنبال همين
سوال است كه در جستجوي خويشتن وكسب هويت تلاش مي كند.
البته اين سوال به يكباره درنوجواني ظاهر نمي شود بلكه ريشه هاي ان از دوران طفوليت
وجود داشته است.در جريان رشد،اطفال و كودكان به تدريج وجود خود را ازديگران وبه
ويژه مادر متمايز مي كنند و وجود خود را كم وبيش مستقل جدا از ديگران مي بينند.
اين روند از سالهاي كودكي اغاز مي شود.هويت يابيدر دوران نوجواني وبه موازات رشد
فيزيكي شنا ختي اجتماعي وعاطفي اهمييت خاص مي يابد بسياري ازنوجوانان با شور زيادي
ازخود سوال مي كنند كه جا يگاه اجتماعي من كجاست؟ شغل آينده من چيست؟رشته تحصيلي
من چه خواهد بود؟سرانجام با چه كسي ازدواج خواهم كرد و...
انتخاب راهها براي نوجوانان چندان ساده نيست چرا كه آنها با طيف گستردهاي مواجه
مي شوند و با توجه به تنوع انتخاب،بايد تصميم بگيرند.
يكي از روانشناسان معروف كه نام اوبا (هويت يابي) در دوره نوجواني تداعي مي شود ،
اريكسون است. همان گونه كه پيشتر اشاره شد اريكسون معتقد است كه عمده ترين تكليف يك
نوجوان حل بحران«هويت در برابر سر در گمي نقش»است. براي رسيدن به هويتي كم و
بيش با ثبات،نوجوانان بايد نيازها،آرزوها و توانايي ها خود را به شكل تازهاي سازمان دهي
كند،تا از اين طريق بتواند خود را با انتظارات موجود در جامعه وفق دهد.
تلاش براي رسيدن به هويت فرايندي دائمي است و حتي در بزرگسالي نيز گهگاه در ذهن ما
مطرح مي شود. يكي از مهمترين جنبه هاي رسيدن به هويت تصميم گيري درباره شغل
است. اريكسون معتقد است كه در آخرين مرحله كودكي (كارايي در برابر احساس حقارت)
كودكان مهارتهاي لازم در فرهنگ خود را به طور رسمي يا غير رسمي فرا گيرند،و در
دوران نوجواني آن ها را به كار مي برند به اعتقاد اريكسون خطر عمده اين مرحله ابهام يا
سردرگمي در نقش است. سر در گرمي ممكن است براي مدت طولاني، يعني حتي تا سن
30 سالگي ادامه يابد.
يكي از شيوه هاي اجتناب از سر در گرمي و ابهام هويت،پيوستن به گروه ها يا
«دارو دسته هاي» همسن است.راه ديگر، بازگشت واپس روي به دوران گذشته است. گاهي
نوجوانان با اتخاذ شخصيتي كودكانه از مواجه شدن با تعارض هاي واقعي متناسب با سن
خود اجتناب مي كنند.گاهي نيز نوجوانان براي گريز از شرايط دشوار مربوط به اين سن،
درگير فعا ليت هايي مي شوند كه ممكن است از لحاظ اجتماعي براي آنان زيانبار باشد.از
نظر اريكسون ايجاد نوعي تعهد فكري يا عقيدتي نسبت به اهداف به خصوص ممكن است
عامل موثري در رشد و تحول باشد؛يعني ماهيتي سازنده داشته باشد.
تحقيق رشد اجتماعي
متشکل از 16 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
متشکل از 16 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت