تحقيق موسيقي درماني
متشکل از 17 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
موسيقي درماني
طبق تحقيقات انجام گرفته توسط دانشمندان ثابت شده است که نوع تفکر انسان در ساخت بيوشيمي مولکولهاي بدن تأثير مستقيم دارد . در واقع بنا به گفته برخي از دانشمندان ، انسان آناتومي مغز خود را توسط نوع و نحوه انديشه اي که طي ساليان زياد دارد شکل مي دهد و همين معني را مي توان از اين مطلب استنباط کرد که : با شنيدن صداها چه به آنها توجه داشته باشيم يا خير ، تغييراتي در بيوشيمي بدن خود خواهيم داشت و اين امر به صورت خود به خود صورت مي گيرد . بدين معني که يک نظام بسيار پيچيده در بدن وجود دارد که هر نوع تأثير خارجي را در بدن اعم از صوتي ، حرارتي يا صورت هاي ديگر را به شکل پيامي به مغز انتقال داده و مغز متأثر از اطلاعاتي که دريافت کرده است آنزيمهايي را در بدن براي حفظ و بقاي ارگانيزم ترشح مي کند .
حال اگر بخواهيم اين موضوع را با دقت بيشتري مورد توجه قرار دهيم متوجه مي شويم که تأثيرات عوامل خارجي مثل تأثيرات شنوايي در بدن انسان ، مي تواند موجب تغييرات بيوشيمي بدن شود . اگر موسيقي يا صدايي که مي شنويم نابهنجار باشد ، بدين معنا که نسبتهاي صوتي موجود در کل هستي در آن موسيقي يافت نشود ، در چنين شرايطي به علت هماهنگ نبودن موسيقي با وجود انسان که جزئي از هستي است آنزيمهايي که براي مقابله و حفظ بقاي ارگانيسم ترشح مي شود مي تواند مخرب جسم او باشد .
حال تأثير درماني موسيقي را مي توان از چند وجه مورد بررسي قرار داد :
1- تأثيرات رواني و ايجاد تعادل در آنزيمها .
2- تأثير مستقيم فرکانس ايجادشده از طريق موسيقي .
در هر موجود زنده و غير زنده بنابر شکل و اندازه اي که دارد فرکانس صوتي نهفته است . حال اگر جسمي فرکانس خاصي داشته باشد و فرکانس مشابه او توليد شود آن جسم هم با فرکانس توليد شده مرتعش مي شود . به عنوان مثال فردي روي صداها و فرکانس ها تحقيق مي کرد ،
متشکل از 17 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
موسيقي درماني
طبق تحقيقات انجام گرفته توسط دانشمندان ثابت شده است که نوع تفکر انسان در ساخت بيوشيمي مولکولهاي بدن تأثير مستقيم دارد . در واقع بنا به گفته برخي از دانشمندان ، انسان آناتومي مغز خود را توسط نوع و نحوه انديشه اي که طي ساليان زياد دارد شکل مي دهد و همين معني را مي توان از اين مطلب استنباط کرد که : با شنيدن صداها چه به آنها توجه داشته باشيم يا خير ، تغييراتي در بيوشيمي بدن خود خواهيم داشت و اين امر به صورت خود به خود صورت مي گيرد . بدين معني که يک نظام بسيار پيچيده در بدن وجود دارد که هر نوع تأثير خارجي را در بدن اعم از صوتي ، حرارتي يا صورت هاي ديگر را به شکل پيامي به مغز انتقال داده و مغز متأثر از اطلاعاتي که دريافت کرده است آنزيمهايي را در بدن براي حفظ و بقاي ارگانيزم ترشح مي کند .
حال اگر بخواهيم اين موضوع را با دقت بيشتري مورد توجه قرار دهيم متوجه مي شويم که تأثيرات عوامل خارجي مثل تأثيرات شنوايي در بدن انسان ، مي تواند موجب تغييرات بيوشيمي بدن شود . اگر موسيقي يا صدايي که مي شنويم نابهنجار باشد ، بدين معنا که نسبتهاي صوتي موجود در کل هستي در آن موسيقي يافت نشود ، در چنين شرايطي به علت هماهنگ نبودن موسيقي با وجود انسان که جزئي از هستي است آنزيمهايي که براي مقابله و حفظ بقاي ارگانيسم ترشح مي شود مي تواند مخرب جسم او باشد .
حال تأثير درماني موسيقي را مي توان از چند وجه مورد بررسي قرار داد :
1- تأثيرات رواني و ايجاد تعادل در آنزيمها .
2- تأثير مستقيم فرکانس ايجادشده از طريق موسيقي .
در هر موجود زنده و غير زنده بنابر شکل و اندازه اي که دارد فرکانس صوتي نهفته است . حال اگر جسمي فرکانس خاصي داشته باشد و فرکانس مشابه او توليد شود آن جسم هم با فرکانس توليد شده مرتعش مي شود . به عنوان مثال فردي روي صداها و فرکانس ها تحقيق مي کرد ،
تحقيق موسيقي درماني
متشکل از 17 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
متشکل از 17 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت