تحقيق اخلاق و فقه
متشکل از 7 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
علم اخلاق، درباره نفس و رفتار برخاسته از آنها سخن مىگويد و علم فقه، به كارهاى مكلفان مىپردازد. بنابراين، اين دو علم، به گونهاى اشتراك دارند.
متشکل از 7 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
علم اخلاق، درباره نفس و رفتار برخاسته از آنها سخن مىگويد و علم فقه، به كارهاى مكلفان مىپردازد. بنابراين، اين دو علم، به گونهاى اشتراك دارند.
در علم اخلاق، «رفتار» از آن جهت كه بار ارزشى دارد و آشكار كننده سرشت فرد است، مورد بررسى قرار مىگيرد و اگر عملى، گاهى اتفاق بيفتد، از جهت علم اخلاق مورد توجه نيست. اما در فقه، رفتارى مورد توجه است كه دستور بر انجام و بيا ترك آن رسيده باشد، حتى اگر عملى يك بار شخصى آن را انجام دهد، از جهت حقوقى و فقهى، به ارزيابى گذارده مىشود با اين كه مشتركاتى بين فقه و اخلاق وجود دارد، ولى هر يك از دو علم، از حيثيت و جهت يكسانى بحث نمىكنند. در فقه، بحث از افعال مكلفان است، از جهت تشخيص وظيفه و تعيين حدود و حقوق افراد؛ ولى دراخلاق، موضوع اصلى ارزشهاى اخلاقى و فضايل انسانى، مورد توجه است. آداب مستحبى از نظر فقهى، هيچ گونه الزامى ندارند، امّا همانها رادر رابطه بااصلاح و تهذيب نفس در نظر بگيريم، به گونهاى بايستگى در پى دارند؛ چرا كه بار ارزشى دارند. ممكن است عملى از نظر حقوقى ممنوع نباشد، ليكن در چهار چوب علم اخلاق، ناپسند باشند. نيت بد در فقه و حقوق كيفرى ندارد، و ليك در اخلاق، نيت اصالت دارد و تفاوت كارهاى انسانها به نيتهاى آنان بستگى دارد. چه بسا، عملى روى مصالح اجتماعى يا نيازهاى فردى، صحيح و در فقه مباح باشد، امّا پيامدهاى ناگوار اخلاقى داشته باشد. گاهى انسان، ناگزير است كه دروغ بگويد و غيبت كند. اين، بى گمان اثر روحى بدى روى شخص مىگذارد، هر چند در فقه رواست.
و از اين روى، انسان اگر بتواند در موارد ضرورت نيز دروغ نگويد، بهتر است.
سفارش علماى اخلاق در عمل به تو ريه، براى پرهيز از آثار بد دروغ است. تجرّى اگر خلاف شرع هم نباشد، پيامدهاى ناگوارى در روح و روان آدمى به جاى مىگذارد.
امير المؤمنين على(ع) حتى به خاطر مصلحت نيز، دروغ نمىگفت. زمانى كه عبد الرحمان بن عوف، پيشنهاد كرد كه خلافت را بپذيرد به شرط اين كه برابر سيره دو خليفه پيش عمل كند، امير المؤمنين (ع) اين شرط را نپذيرفت (۲۰) و خلافت به عثمان واگذار شد.
برخى ضد ارزشها، مانند: دروغ، غيبت، تهمت و فحش در فقه و اخلاق منع شدهاند، ليكن، ملاك بحث در اين دو يكسان نيست. علم فقه جنبه حقوقى موضوع را به عهده دارد و علم اخلاق، بعد ارزشى آن را. غيبت، در فقه حرام و موجب هتك حرمت است و در اخلاق، نوعى بيمارى روحى به حساب مىآيد كه جلو تعالى انسان را مىگيرد. تهمت و فحش و نسبتهاى ناروا در فقه، سبب تعزير و حد است و در اخلاق، شخص را بى قيد و بند و غير مهذب بار مىآورد.
در آن بخش از مسائل فقهى كه جنبه عبادى دارند، همانندى بيشترى بين فقه و اخلاق وجود دارد. همان گونه كه نيت در اخلاق اصالت دارد، در عبادات نيز از اركان اصلى عمل است. نمازى كه ريائى باشد بى ارزش است؛ چرا كه وسيله نزديك شدن به حق ارزش است، بلكه دورى از حق را به دنبال دارد.
برخى كارها كه جنبه حقوقى دارند و انجام آن در روان انسان تأثير مثبت يا منفى مىگذارند، عنوان اخلاقى و ارزشى نيز پيدا مىكنند و به گونهاى تلازم بين جنبه حقوقى و جنبه اخلاقى آن وجود دارد. در چنين مواردى براى از بين بردن بعد حقوقى موضوع، در آغاز بعد ارزشى و اخلاقى آن را دگر گون مىسازند. اين مسأله، در موضوعات اجتماعى و اخلاق عمومى، بيشتر محسوس است.(۲۱)
غرب، كه امروز گرفتار بحران اخلاقى شده، از آن جهت است كه ارزشها را وارونه ساخته است.
تحقيق اخلاق و فقه
متشکل از 7 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
متشکل از 7 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت