تحقيق اصول تربيت از ديدگاه اسلام
متشکل از 16 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
اصول تربيت از ديدگاه اسلام
چكيده
اين مقاله، پس از تعريف اصل و بيان ضرورت آن در مباحث تعليم و تربيت، به ويژگىهاى حاكم بر اصول تربيتى مىپردازد، و سپس اصولى از قبيل: خدامحورى، تعبدمدارى، متربىمحورى، زندگى محورى، فردمحورى، عملگرايى، اخلاقمدارى، سعىمحورى، اعتدالگرايى، محبتمحورى، نظارتمدارى، خوف و رجا، مرگانديشى، آخرتانديشى و آرمانگرايى را مورد بررسى قرار مىدهد و در پايان به دستآوردهاى تربيتى اين اصول مىپردازد.
واژههاى كليدى: اصول تربيتى، تعليم و تربيت اسلامى، اخلاق، فطرت، انسانشناسى.
مقدمه
وجود اصول و قواعد كلّى در مناسبات انسانى و مرجعيت آن براى تفسير رفتارها آنچنان آشكار است كه غالباً نيازى به بيان تشريحى آن وجود ندارد. بديهى است كه هيچ كنش و واكنش انسانى نمىتواند در خلأ و بدون ضابطهاى مشخص آغاز، و بىهدف پايان پذيرد. رفتارهاى يكسان زيادى مىتوان يافت كه خاستگاه واحدى ندارند؛ به منظور متفاوتى انجام مىشوند و احتمالاً نتايج مختلفى نيز به بار مىآورند.
امر تربيت كه يكى از زمينههاى مهم در مناسبات انسانى است نيز از اين قاعده مستثنا نيست. نحلهها و مكاتب تربيتى هيچگاه خود را فارغ از چارچوبهاى بنيادين و اصول نظرى معرفى نمىكنند. حتى مكتبهايى چون رفتارگرايى، كه بر رفتار تأكيد مىكنند و اهداف كلى و آرمانى را چندان قابل مطالعه و تحقيق نمىدانند، نيز هرگز ادعايى در شكستن حصر قواعد و اصول كلى حاكم بر رفتار را ندارند؛ چرا كه پذيرش همين قواعد و اصول كلى سبب امتياز و تشخيص مكاتب تربيتى و جدايى آنها از يكديگر مىشود. آنچه همه، بر سر آن اتفاق نظر دارند داشتن هدف و روشهاى متناسب با آن است. انتخاب هدفهاى تربيتى ريشه در نوع انسانشناسى مختلف دارد و هدفها، تعيينكننده نوع روشهاى تربيتىاند. بنابراين، مىتوان هماهنگى اصول را با مبانى انسانشناسى از طريق هدف و غايتشناسى كاملاً توجيه كرد. به بيانى واضحتر منشأ انشقاق اصول، اهدافى است كه همواره از زواياى درك موقعيت انسان در جهان بر اساس رويكردهاى گوناگون به او و جهان دريافت شده است. با توجه به آنچه بيان شد، حداقل مفاهيمى كه در دستور كار هر مكتب تربيتى قرار مىگيرد عبارت است از: مبنا، هدف، اصل و روش. شناخت مفاهيم مزبور و درك نحوه ارتباط آنها نسبت به يكديگر و كاركرد متمايز هر يك در زمينهى تربيت، ما را به ساخت چارچوب يا نظام تربيتىِ مشخص رهنمون مىسازد؛ چارچوبى كه فرايند تربيت در آن آغاز، و به سرانجامى متناسب با شاخصهاى آن، نايل مىشود.
متشکل از 16 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
اصول تربيت از ديدگاه اسلام
چكيده
اين مقاله، پس از تعريف اصل و بيان ضرورت آن در مباحث تعليم و تربيت، به ويژگىهاى حاكم بر اصول تربيتى مىپردازد، و سپس اصولى از قبيل: خدامحورى، تعبدمدارى، متربىمحورى، زندگى محورى، فردمحورى، عملگرايى، اخلاقمدارى، سعىمحورى، اعتدالگرايى، محبتمحورى، نظارتمدارى، خوف و رجا، مرگانديشى، آخرتانديشى و آرمانگرايى را مورد بررسى قرار مىدهد و در پايان به دستآوردهاى تربيتى اين اصول مىپردازد.
واژههاى كليدى: اصول تربيتى، تعليم و تربيت اسلامى، اخلاق، فطرت، انسانشناسى.
مقدمه
وجود اصول و قواعد كلّى در مناسبات انسانى و مرجعيت آن براى تفسير رفتارها آنچنان آشكار است كه غالباً نيازى به بيان تشريحى آن وجود ندارد. بديهى است كه هيچ كنش و واكنش انسانى نمىتواند در خلأ و بدون ضابطهاى مشخص آغاز، و بىهدف پايان پذيرد. رفتارهاى يكسان زيادى مىتوان يافت كه خاستگاه واحدى ندارند؛ به منظور متفاوتى انجام مىشوند و احتمالاً نتايج مختلفى نيز به بار مىآورند.
امر تربيت كه يكى از زمينههاى مهم در مناسبات انسانى است نيز از اين قاعده مستثنا نيست. نحلهها و مكاتب تربيتى هيچگاه خود را فارغ از چارچوبهاى بنيادين و اصول نظرى معرفى نمىكنند. حتى مكتبهايى چون رفتارگرايى، كه بر رفتار تأكيد مىكنند و اهداف كلى و آرمانى را چندان قابل مطالعه و تحقيق نمىدانند، نيز هرگز ادعايى در شكستن حصر قواعد و اصول كلى حاكم بر رفتار را ندارند؛ چرا كه پذيرش همين قواعد و اصول كلى سبب امتياز و تشخيص مكاتب تربيتى و جدايى آنها از يكديگر مىشود. آنچه همه، بر سر آن اتفاق نظر دارند داشتن هدف و روشهاى متناسب با آن است. انتخاب هدفهاى تربيتى ريشه در نوع انسانشناسى مختلف دارد و هدفها، تعيينكننده نوع روشهاى تربيتىاند. بنابراين، مىتوان هماهنگى اصول را با مبانى انسانشناسى از طريق هدف و غايتشناسى كاملاً توجيه كرد. به بيانى واضحتر منشأ انشقاق اصول، اهدافى است كه همواره از زواياى درك موقعيت انسان در جهان بر اساس رويكردهاى گوناگون به او و جهان دريافت شده است. با توجه به آنچه بيان شد، حداقل مفاهيمى كه در دستور كار هر مكتب تربيتى قرار مىگيرد عبارت است از: مبنا، هدف، اصل و روش. شناخت مفاهيم مزبور و درك نحوه ارتباط آنها نسبت به يكديگر و كاركرد متمايز هر يك در زمينهى تربيت، ما را به ساخت چارچوب يا نظام تربيتىِ مشخص رهنمون مىسازد؛ چارچوبى كه فرايند تربيت در آن آغاز، و به سرانجامى متناسب با شاخصهاى آن، نايل مىشود.
تحقيق اصول تربيت از ديدگاه اسلام
متشکل از 16 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
متشکل از 16 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت