تحقيق اعتقادات اسلامى از نظر شيعه دوازده امامى
متشکل از 28 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
خدا شناسى
1 - نظرى بجهان از راه هستى و واقعيت - ضرورت وجود خدا .
2 - نظرى ديگر از راه ارتباط انسان و جهان - خاتمه فصل وحدانيت خدا .
3 - ذات و صفت .
4 - معنى صفات خداوندى 5 - توضيح بيشترى در معنى صفات 6 - صفات فعل 7 - قضا و قدر 8 - انسان و اختيار
1 - نظرى بجهان از راه هستى و واقعيت - ضرورت وجود خدا
درك و شعور انسان كه با پيدايش او توأ م است در نخستين گامى كه برميدارد هستى خداى جهان و جهانيان را بر وى روشن ميسازد .
زيرا برغم آنان كه در هستى خود و در همه چيز اظهار شك و ترديد ميكنند و جهان هستى را خيال و پندارمينامند ما ميدانيم يكفرد انسان در آغازپيدايش خود كه با درك و شعور توأ م است , خود و جهان را مييابد يعنى شك ندارد كه ( او هست و چيزهاى ديگرى جز او هست ) و تا انسان انسان است اين درك و علم در او هست و هيچگونه ترديدى بر نميدارد و تغيير نميپذيرد .
اين واقعيت و هستى كه انسان در برابر سوفسطى و شكاك اثبات ميكند ثابت است و هرگز بطلان نميپذيرد يعنى سخن سوفسطى و شكاك كه در حقيقت نفى واقعيت ميكند هرگز و هيچگاه درست نيست پس جهان هستى واقعيت ثابتى دربر دارد .
ولى هر يك از اين پديده هاى واقعيت دار كه در جهان ميبينيم دير يا زودواقعيت را از دست ميدهد و نابود ميشود و از اينجا روشن ميشود كه جهان مشهود و اجزاء آن خودشان عين واقعيت ( كه بطلان پذير نيست ) نيستند بلكه بواقعيتى ثابت تكيه داده با آن واقعيت , واقعيتدار ميشوند و بواسطه آن داراى هستى ميگردند و تا با آن ارتباط و اتصال دارند با هستى آن هستند و همين كه از آن بريدند نابود ميشوند ما اين واقعيت ثابت بطلان ناپذير را ( واجب الوجود ) خدا ميناميم .
متشکل از 28 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
خدا شناسى
1 - نظرى بجهان از راه هستى و واقعيت - ضرورت وجود خدا .
2 - نظرى ديگر از راه ارتباط انسان و جهان - خاتمه فصل وحدانيت خدا .
3 - ذات و صفت .
4 - معنى صفات خداوندى 5 - توضيح بيشترى در معنى صفات 6 - صفات فعل 7 - قضا و قدر 8 - انسان و اختيار
1 - نظرى بجهان از راه هستى و واقعيت - ضرورت وجود خدا
درك و شعور انسان كه با پيدايش او توأ م است در نخستين گامى كه برميدارد هستى خداى جهان و جهانيان را بر وى روشن ميسازد .
زيرا برغم آنان كه در هستى خود و در همه چيز اظهار شك و ترديد ميكنند و جهان هستى را خيال و پندارمينامند ما ميدانيم يكفرد انسان در آغازپيدايش خود كه با درك و شعور توأ م است , خود و جهان را مييابد يعنى شك ندارد كه ( او هست و چيزهاى ديگرى جز او هست ) و تا انسان انسان است اين درك و علم در او هست و هيچگونه ترديدى بر نميدارد و تغيير نميپذيرد .
اين واقعيت و هستى كه انسان در برابر سوفسطى و شكاك اثبات ميكند ثابت است و هرگز بطلان نميپذيرد يعنى سخن سوفسطى و شكاك كه در حقيقت نفى واقعيت ميكند هرگز و هيچگاه درست نيست پس جهان هستى واقعيت ثابتى دربر دارد .
ولى هر يك از اين پديده هاى واقعيت دار كه در جهان ميبينيم دير يا زودواقعيت را از دست ميدهد و نابود ميشود و از اينجا روشن ميشود كه جهان مشهود و اجزاء آن خودشان عين واقعيت ( كه بطلان پذير نيست ) نيستند بلكه بواقعيتى ثابت تكيه داده با آن واقعيت , واقعيتدار ميشوند و بواسطه آن داراى هستى ميگردند و تا با آن ارتباط و اتصال دارند با هستى آن هستند و همين كه از آن بريدند نابود ميشوند ما اين واقعيت ثابت بطلان ناپذير را ( واجب الوجود ) خدا ميناميم .
تحقيق اعتقادات اسلامى از نظر شيعه دوازده امامى
متشکل از 28 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
متشکل از 28 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت