تحقيق الهيات فلسفي اسلامي
متشکل از 51 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
الهيات فلسفي اسلامي
ميخواهم آثار دشوار سيد حسين نصر را بر اساس سخنرانيهاي گيفورد(lecture Gifford) ، با عنوان معرفت و امر قدسي(Knooleadge and the Sacred) بررسي كنم كه در تكملهِ آن چند سخنراني بِجا در باب ملاصدرا و مولاي روم افزوده شده، اين دو شخصيت، وجوه تفكري را مجسم ميكنند، كه نصر در قبولاندن آن به ما اصرار ميورزد، اما وي با توجه به بحث گستردهِ سخنرانيهاي گيفورد، همراه با حوزهِ طرح آن، تصميم گرفت كه گفتار خود را آشكارا در جهتي تطبيقي پيش ببرد. بدين ترتيب وجه تفكر اشراقي نيز كه نصر مدتها در جلب مخاطبان غربياش به آن با دشواري هايي مواجه بود، اينك خاستگاهي براي گفتگوئي روشني بخش و متقابل به شمار ميآيد. من قريب بيست سال به جستجوي آثاري از تفاهمات متقابل در ميان انديشمندان يهودي، مسيحي و مسلمان، مشغول بودهام -- به ويژه در قروني كه پژوهشهاي فكري آنها با هم تلاقي پيدا كردهاند. سخنرانيهاي نصر دقيقاً همين تفاهمات را به من القا ميكنند. با اين همه انديشههاي گستردهاي كه سيد حسين نصر به مدد آنها به اين امر دست مييابد، از سنت ايراني (يا اشراقي) خاص وي سرچشمه ميگيرد، و به او اجازه ميدهد كه لبهِ تيز انتقاد خود را از سرنوشت فلسفه غرب تيزتر كند - اين انتقاد توازي چشمگيري با انتقادهاي پير هادت(Pierre Hadot) دارد كه من ضمن اداي دين به او، در قرائت انتقادي خود از اثر نصر مواضع آن را به كار خواهم گرفت. افزون بر آن، فرصت ورود به اين گونه گفتگو را بايد خوشامد گفت، زيرا اين فرصت با پرداختن به دانش پژوهي مسلمان كه صريحاً از نگرگاه ايمان يك مسلمان ما را مخاطب ميسازد، كار تطبيقي مرا به فرجام خوشي ميرساند. با اين همه ترديد دارم كه اگر به شركت در اين همايش دعوت نميشدم، به طريق ديگري جرات ميكردم از عهده اين مهم برآيم. زيرا تا كنون احترام من به اثر نصر و شخصيت خود او باعث شده تا از نوشتههاي گوناگون ايشان بهره فراواني ببرم و به همين دليل در پرداخت انتقادي به اين نوشتهها مسامحه كردهام.
به علاوه، وقتي نخستين بار سخنرانيهاي گيفورد منتشر شدند، حالت گفتمان آنها چنان بود كه مرا به درنگ و تأخير واداشت و از آنجا به علت همان احترام و گرامي داشت تمايلي به در افتادن با اين نوشتهها نداشتم.
متشکل از 51 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
الهيات فلسفي اسلامي
ميخواهم آثار دشوار سيد حسين نصر را بر اساس سخنرانيهاي گيفورد(lecture Gifford) ، با عنوان معرفت و امر قدسي(Knooleadge and the Sacred) بررسي كنم كه در تكملهِ آن چند سخنراني بِجا در باب ملاصدرا و مولاي روم افزوده شده، اين دو شخصيت، وجوه تفكري را مجسم ميكنند، كه نصر در قبولاندن آن به ما اصرار ميورزد، اما وي با توجه به بحث گستردهِ سخنرانيهاي گيفورد، همراه با حوزهِ طرح آن، تصميم گرفت كه گفتار خود را آشكارا در جهتي تطبيقي پيش ببرد. بدين ترتيب وجه تفكر اشراقي نيز كه نصر مدتها در جلب مخاطبان غربياش به آن با دشواري هايي مواجه بود، اينك خاستگاهي براي گفتگوئي روشني بخش و متقابل به شمار ميآيد. من قريب بيست سال به جستجوي آثاري از تفاهمات متقابل در ميان انديشمندان يهودي، مسيحي و مسلمان، مشغول بودهام -- به ويژه در قروني كه پژوهشهاي فكري آنها با هم تلاقي پيدا كردهاند. سخنرانيهاي نصر دقيقاً همين تفاهمات را به من القا ميكنند. با اين همه انديشههاي گستردهاي كه سيد حسين نصر به مدد آنها به اين امر دست مييابد، از سنت ايراني (يا اشراقي) خاص وي سرچشمه ميگيرد، و به او اجازه ميدهد كه لبهِ تيز انتقاد خود را از سرنوشت فلسفه غرب تيزتر كند - اين انتقاد توازي چشمگيري با انتقادهاي پير هادت(Pierre Hadot) دارد كه من ضمن اداي دين به او، در قرائت انتقادي خود از اثر نصر مواضع آن را به كار خواهم گرفت. افزون بر آن، فرصت ورود به اين گونه گفتگو را بايد خوشامد گفت، زيرا اين فرصت با پرداختن به دانش پژوهي مسلمان كه صريحاً از نگرگاه ايمان يك مسلمان ما را مخاطب ميسازد، كار تطبيقي مرا به فرجام خوشي ميرساند. با اين همه ترديد دارم كه اگر به شركت در اين همايش دعوت نميشدم، به طريق ديگري جرات ميكردم از عهده اين مهم برآيم. زيرا تا كنون احترام من به اثر نصر و شخصيت خود او باعث شده تا از نوشتههاي گوناگون ايشان بهره فراواني ببرم و به همين دليل در پرداخت انتقادي به اين نوشتهها مسامحه كردهام.
به علاوه، وقتي نخستين بار سخنرانيهاي گيفورد منتشر شدند، حالت گفتمان آنها چنان بود كه مرا به درنگ و تأخير واداشت و از آنجا به علت همان احترام و گرامي داشت تمايلي به در افتادن با اين نوشتهها نداشتم.
تحقيق الهيات فلسفي اسلامي
متشکل از 51 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
متشکل از 51 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت