تحقيق انقلاب اسلامي
متشکل از 28 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
فروپاشي اتحاد شوروي و تاسيس جمهوريهاي تازه استقلال يافته قفقاز (گرجستان ، آذربايجان و ارمنستان ) و آسياي مركزي ( تركمنستان ، ازبكستان ، قرقيزستان ، تاجيكستان و قزاقستان ) بيش از گذشته پرسشهايي را برانگيخت؛ خاورميانه دقيقا از كجا آغاز مي شود و به كجا پايان مي يابد و اين كه آيا مي توان تعريف جامع و فراگير دائمي از آن به دست داد ؟ با توجه به تاكيد اين پژوهش بر جنبه استراتژيكي موضوع ما بر اين باوريم كه تعريف اين منطقه بايد شامل ان دسته از كشورهايي شود كه به طور مستقيم درگير مناقشات چهار گانه مهم منطقه هستند، يعني مناقشه اعرب و اسراييل ، مناقشه خليج فارس ، حوزه درياي خزر و جنوب آسيا .
حال ما خاورميانه را چگونه تعريف مي كنيم ؟ يك گزينه استفاده از عبارت خاورميانه بزرگ است كه تا حدودي نيز رايج شده و در برگيرنده مناطقي است كه براي نظريه اصلي ما مهمترين مناطق است . در عين حال كه اين گونه تعيين حدود رسمي متضمن درجه اي از دقت است اما ما مدعي نيستيم كه اين تعريف در حال حاضر خالي از ايراد است ، اما در بر گيرنده بيشتر كشورهايي است كه ما در اين تحقيق به بررسي آن مي پردازيم . فرض بر اين است كه در اين مورد اجماع نظر وجود دارد كه خاورميانه كدام كشورها را در بر مي يگرد و كدام يك را در بر نمي گيرد از جمله در مورد شمول كشورهاي آسيايي يا آفريقايي . گزينش ما تا كنون بيطرفانه بوده است زيرا عاقلانه آن است كه اگر يك كشور در داخل و يا بيرون از تعريف قرار گيرد تنها بر پايه اين داوري باشد كه كدام يك از آنها متغيرهاي تعييين كننده اي هستند . از آن جا كه قبل از هر چيز علاقه مند به جغرافياي استراتژيك هستيم تا اتحاديه هاي مذهبي يا سياسي گزينش ما براي مطالعه خاورميانه ضرورتا از كساني كه كشورهاي جهان اسلام يا دولتهاي رويارو در جنگ سرد را مشمول تعريف خاورميانه مي دانند متفاوت است . در حالي كه محور بحث ما بر اهمتي استراتژيك منابع انرژي كمبود اب و گسترش تسليحات است بايد گفت كه تمامي اينها زا عناصر جغرافيايي حساس و مهمي برخوردار هستند .
حال بايد ديد چه كشورهايي در گروه بندي مورد نظر ما جاي مي گيرند ؟ نخست كشورهاي موجود در فعرست سنتي وزارت خرجه امريكا ( يعني كشورهاي مراكش ، الجزاير ، تونس ، ليبي ، مصر ، اسراييل ، سوريه ، لبنان ، اردن ، ايران ، عراق ، كشورهاي عضو شوراي همكاري و يمن ) .معتقديم كشورهاي سودان ، اتيوپي و سومالي نيز مي بايد هر چند به طور خلاصه ، مورد بحث و تحليل واقع شوند ، زيرا اهميت استراتژيك و سياسي انها همان طور كه اشاره شد عمدتا از چنبه جغرافياي نظامي است . نظر هب تحولات استراتيژك واقع در مديرتانه شرقي ، قفقاز و آسياي مركزي ، يونان ، روسيه و چين همگي بازيگران مهمي هستند اما اين كه آنها را در محدوده شمول تعريف خاورميانه قرار دهيم ، درست نيست . افغانستان ، هند ، پاكستان ، سودان و تركيه مي بايد
متشکل از 28 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
فروپاشي اتحاد شوروي و تاسيس جمهوريهاي تازه استقلال يافته قفقاز (گرجستان ، آذربايجان و ارمنستان ) و آسياي مركزي ( تركمنستان ، ازبكستان ، قرقيزستان ، تاجيكستان و قزاقستان ) بيش از گذشته پرسشهايي را برانگيخت؛ خاورميانه دقيقا از كجا آغاز مي شود و به كجا پايان مي يابد و اين كه آيا مي توان تعريف جامع و فراگير دائمي از آن به دست داد ؟ با توجه به تاكيد اين پژوهش بر جنبه استراتژيكي موضوع ما بر اين باوريم كه تعريف اين منطقه بايد شامل ان دسته از كشورهايي شود كه به طور مستقيم درگير مناقشات چهار گانه مهم منطقه هستند، يعني مناقشه اعرب و اسراييل ، مناقشه خليج فارس ، حوزه درياي خزر و جنوب آسيا .
حال ما خاورميانه را چگونه تعريف مي كنيم ؟ يك گزينه استفاده از عبارت خاورميانه بزرگ است كه تا حدودي نيز رايج شده و در برگيرنده مناطقي است كه براي نظريه اصلي ما مهمترين مناطق است . در عين حال كه اين گونه تعيين حدود رسمي متضمن درجه اي از دقت است اما ما مدعي نيستيم كه اين تعريف در حال حاضر خالي از ايراد است ، اما در بر گيرنده بيشتر كشورهايي است كه ما در اين تحقيق به بررسي آن مي پردازيم . فرض بر اين است كه در اين مورد اجماع نظر وجود دارد كه خاورميانه كدام كشورها را در بر مي يگرد و كدام يك را در بر نمي گيرد از جمله در مورد شمول كشورهاي آسيايي يا آفريقايي . گزينش ما تا كنون بيطرفانه بوده است زيرا عاقلانه آن است كه اگر يك كشور در داخل و يا بيرون از تعريف قرار گيرد تنها بر پايه اين داوري باشد كه كدام يك از آنها متغيرهاي تعييين كننده اي هستند . از آن جا كه قبل از هر چيز علاقه مند به جغرافياي استراتژيك هستيم تا اتحاديه هاي مذهبي يا سياسي گزينش ما براي مطالعه خاورميانه ضرورتا از كساني كه كشورهاي جهان اسلام يا دولتهاي رويارو در جنگ سرد را مشمول تعريف خاورميانه مي دانند متفاوت است . در حالي كه محور بحث ما بر اهمتي استراتژيك منابع انرژي كمبود اب و گسترش تسليحات است بايد گفت كه تمامي اينها زا عناصر جغرافيايي حساس و مهمي برخوردار هستند .
حال بايد ديد چه كشورهايي در گروه بندي مورد نظر ما جاي مي گيرند ؟ نخست كشورهاي موجود در فعرست سنتي وزارت خرجه امريكا ( يعني كشورهاي مراكش ، الجزاير ، تونس ، ليبي ، مصر ، اسراييل ، سوريه ، لبنان ، اردن ، ايران ، عراق ، كشورهاي عضو شوراي همكاري و يمن ) .معتقديم كشورهاي سودان ، اتيوپي و سومالي نيز مي بايد هر چند به طور خلاصه ، مورد بحث و تحليل واقع شوند ، زيرا اهميت استراتژيك و سياسي انها همان طور كه اشاره شد عمدتا از چنبه جغرافياي نظامي است . نظر هب تحولات استراتيژك واقع در مديرتانه شرقي ، قفقاز و آسياي مركزي ، يونان ، روسيه و چين همگي بازيگران مهمي هستند اما اين كه آنها را در محدوده شمول تعريف خاورميانه قرار دهيم ، درست نيست . افغانستان ، هند ، پاكستان ، سودان و تركيه مي بايد
تحقيق انقلاب اسلامي
متشکل از 28 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
متشکل از 28 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت