تحقيق رابطه انسان و خدا
متشکل از 8 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
اولين و شايد مهمترين سوالي كه درذهن شما خطور مي كند، اينست كه چرا ما نياز به بحث و گفتگو و تحليل مسئله ( رابطه خدا و انسان) درقرن حاضر داريم؟! دلايل زيادي را مي توان نام برد، اما ٣ دليلي را كه شايد پررنگ تر نسبت به دلايل ديگر به نظر مي رسند در اينجا يادآور مي شويم. لازم به ذكر است كه دراين بحث تا حد ممكن سعي شده است مطالب بصورت ساده و خلاصه بيان شود
الف ـ فقدان معنويت در جهان كنوني
ب ـ سو استفاده از اديان
ج ـ پيشرفت علم
پس از شرح و توضيح مختصری درباره سه دليلی که در بالا نام برده شده است، به مسئله اثبات خدا و برهان ها و دلايل وجود خدا می پردازيم. سپس به مسئله جبر و اختيار انسان در اديان پرداخته و تا حد مختصری آن را تحليل می کنيم. اميد انكه اين مقاله براي شما مفيد واقع شود.
الف ـ فقدان معنويت در جهان کنونی
همانطور كه مي دانيم قرن 21 ، قرن فضا ، قرن علم و قرن مشينيزم مي باشد ، كه در آن احساسات ، عواطف ومعنويات جاي خود را به سيستم هاي كامپيوتري و انسان هاي آهني داده اند و هـرروز اين مسئله پررنگ تر مي شود.
مكتبهاي فلسفي نو با طرح ريزي ايديالوژي و راه و رسم زندگي بشر سعي كرده اند تا مسير زنده گي انسان را به سوي ايده آلها سمت و سو بدهند. سوال اينست كه آيا براستي نوع بشر مي تواند براي موجودي همسان خود راه و روش زنده گي را طرح ريزي كند و او را به كمال برساند يا نه؟ آيا انسان مي تواند به جاي ‹ من › كل تصميم بگيرد و هنجارها و ناهنجارها را معين ساخته و تمام خواسته هاي بشر را كشف كرده و آن را درسيستمي قانون مند ارائه كند؟!
در واقيعت هيچ علمي نتوانسته است ثابت كند كه امكان حدس زدن لحظه بعدي انسان وجود دارد يا چه عملي از بشرسر خواهد زد و چه تصميمي دارد. درعصر امروز همچنان كه مي بينيم به علت فقدان معنويت ، روابط انساني و عاطفي روز به روز سرد تر شده و رو به زوا ل مي باشد. اين زوا ل و كاستي نتيجه توجه بيش از حد مكتب هاي فلسفي به مادي گرايي و يا بهتر بگوييم مكتب متريالزيم است.
اغلب اين مكتبها با كشيدن خط بطلاني برمسائل الهي و وجود اديان و يا ايجاد سفسطه و نقد نادرست اديان، بشر را به ترك معنويات دعوت كرده و او را به زرق و برق دنيوي و ماده گرايي علاقه مند مي كنند. گاهي بشرچنان غرق دراين مسائل مي شود كه حتي فرصت فكر كردن درباره زنده گي خويش را نيزپيدا نمي كند و پيوسته در اين تلاش است كه مبادا چيزي ازاين دنيا را از دست بدهد و به همين علت است كه گاهي حاضر مي شود هر عملي را براي رسيدن به اهداف دنياي خود انجام دهد و ذهن مشوش خود را تسكين بخشد. بنابراين براي بشر امروزي ، معنويت و اعتقاد به وجود نيروئي ماوراي ذهن بشري، فكتوري مهم و ضروري به شمارمي رود.
ب ـ سؤ استفاده از اديان و تبليغ نادرست
موضوع ديگری که امروزه متأسفانه باعث پيدايش نگرشی منفی به اديان شده است مسئله سوءاستفاده از اديان است. در زمانی که اروپا به نام اروپای سياه (دوران پيش از رنسانس) ياد می شد، کشيشان مسيحی به مردم قطعه های بهشت را می فروختند. در آن دوران کسی حق اکتشاف و اختراع نداشت و پيشرفت علم را مبارزه با نيروی خداوندی تبليغ می کردند.
امروزه نيز بهره برداری های سياسی – شخصی و اجتماعی از اديان می شود و چهره ای نا خوشايند را از معنويات و الهيات ترسيم می کند که باعث بد بينی و به کناری گزاردن اديان می شود.
متشکل از 8 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
اولين و شايد مهمترين سوالي كه درذهن شما خطور مي كند، اينست كه چرا ما نياز به بحث و گفتگو و تحليل مسئله ( رابطه خدا و انسان) درقرن حاضر داريم؟! دلايل زيادي را مي توان نام برد، اما ٣ دليلي را كه شايد پررنگ تر نسبت به دلايل ديگر به نظر مي رسند در اينجا يادآور مي شويم. لازم به ذكر است كه دراين بحث تا حد ممكن سعي شده است مطالب بصورت ساده و خلاصه بيان شود
الف ـ فقدان معنويت در جهان كنوني
ب ـ سو استفاده از اديان
ج ـ پيشرفت علم
پس از شرح و توضيح مختصری درباره سه دليلی که در بالا نام برده شده است، به مسئله اثبات خدا و برهان ها و دلايل وجود خدا می پردازيم. سپس به مسئله جبر و اختيار انسان در اديان پرداخته و تا حد مختصری آن را تحليل می کنيم. اميد انكه اين مقاله براي شما مفيد واقع شود.
الف ـ فقدان معنويت در جهان کنونی
همانطور كه مي دانيم قرن 21 ، قرن فضا ، قرن علم و قرن مشينيزم مي باشد ، كه در آن احساسات ، عواطف ومعنويات جاي خود را به سيستم هاي كامپيوتري و انسان هاي آهني داده اند و هـرروز اين مسئله پررنگ تر مي شود.
مكتبهاي فلسفي نو با طرح ريزي ايديالوژي و راه و رسم زندگي بشر سعي كرده اند تا مسير زنده گي انسان را به سوي ايده آلها سمت و سو بدهند. سوال اينست كه آيا براستي نوع بشر مي تواند براي موجودي همسان خود راه و روش زنده گي را طرح ريزي كند و او را به كمال برساند يا نه؟ آيا انسان مي تواند به جاي ‹ من › كل تصميم بگيرد و هنجارها و ناهنجارها را معين ساخته و تمام خواسته هاي بشر را كشف كرده و آن را درسيستمي قانون مند ارائه كند؟!
در واقيعت هيچ علمي نتوانسته است ثابت كند كه امكان حدس زدن لحظه بعدي انسان وجود دارد يا چه عملي از بشرسر خواهد زد و چه تصميمي دارد. درعصر امروز همچنان كه مي بينيم به علت فقدان معنويت ، روابط انساني و عاطفي روز به روز سرد تر شده و رو به زوا ل مي باشد. اين زوا ل و كاستي نتيجه توجه بيش از حد مكتب هاي فلسفي به مادي گرايي و يا بهتر بگوييم مكتب متريالزيم است.
اغلب اين مكتبها با كشيدن خط بطلاني برمسائل الهي و وجود اديان و يا ايجاد سفسطه و نقد نادرست اديان، بشر را به ترك معنويات دعوت كرده و او را به زرق و برق دنيوي و ماده گرايي علاقه مند مي كنند. گاهي بشرچنان غرق دراين مسائل مي شود كه حتي فرصت فكر كردن درباره زنده گي خويش را نيزپيدا نمي كند و پيوسته در اين تلاش است كه مبادا چيزي ازاين دنيا را از دست بدهد و به همين علت است كه گاهي حاضر مي شود هر عملي را براي رسيدن به اهداف دنياي خود انجام دهد و ذهن مشوش خود را تسكين بخشد. بنابراين براي بشر امروزي ، معنويت و اعتقاد به وجود نيروئي ماوراي ذهن بشري، فكتوري مهم و ضروري به شمارمي رود.
ب ـ سؤ استفاده از اديان و تبليغ نادرست
موضوع ديگری که امروزه متأسفانه باعث پيدايش نگرشی منفی به اديان شده است مسئله سوءاستفاده از اديان است. در زمانی که اروپا به نام اروپای سياه (دوران پيش از رنسانس) ياد می شد، کشيشان مسيحی به مردم قطعه های بهشت را می فروختند. در آن دوران کسی حق اکتشاف و اختراع نداشت و پيشرفت علم را مبارزه با نيروی خداوندی تبليغ می کردند.
امروزه نيز بهره برداری های سياسی – شخصی و اجتماعی از اديان می شود و چهره ای نا خوشايند را از معنويات و الهيات ترسيم می کند که باعث بد بينی و به کناری گزاردن اديان می شود.
تحقيق رابطه انسان و خدا
متشکل از 8 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
متشکل از 8 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت