تحقيق روايتي از پيامبران {حضرت لوط (ع) - حضرت سليمان (ع)}
متشکل از 23 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
ابراهيم (عليه السلام) از مصر كوچ كرد و لوط را به همراه خود برد. در مدّتيكه درمصر اقامت داشت خداوند مال بسياري از گوسفندان و غير آن روزيش فرموده بود. بههمين جهت آن بقعه از سرزمين بيتالمقدس گنجايش گوسفندان ويرا نداشت. ناچار لوطاز عمويش جدا شد و با قسمتي از گوسفندان بشهر سدوم رهسپار گشت. اهل سدوم بدمردمي بودند و چنان فساد اخلاق در آنها رخنه كرده بود كه از هيچ گناهي روي گرداننبودند و در اثر آلودگي دلها شرم و حيا نداشت. هيچ عمل زشتي را ترك نميكردند و نيز ازجهت رفتار و پندار پستترين مردم عصر خود بودند. با راهزني روزگار ميگذرانيدند وخيانت را حتّي بر رفيق روا ميداشتند. بر سر راهها كمين كرده مزاحم مسافرين ميشدندو ناله و زاري هيچكس در دلهايشان اثر نميكردند. داراي ديني بودند كه آن دين ايشان رااز تبه كاريها باز دارد و نه شرمي و آزرمي، نه موعظه واعظي را ميپذيرفتند و نه بهنصيحت عاقلي توجه ميكردند و گرما اين همه انواع گناه دلهاي سياه ايشان را اشباع نكردو عطش قلبهاي تشنة بجنايت و خيانت ايشان را ننشانيد و به همين جهت گناه جديد ديگرياز خود اختراع گناهي كه تا آنروز سابقه نداشت و كسي بفكر ارتكاب آن نيافتاده بود، زنانو همسران را گذاشته و با پسران خود شهوت ميباختند. و اي كاش اين ننگ و عار وزشتكاريرا پنهان ميكردند و يا درصدد خلاصي از آن بودند. هرگز، بلكه با گستاخيهرچه تمامتر مردم را نيز با ارتكاب آن تشويق و دعوت ميكردند و خلاصه در بدبختي وضلالت خود سخت پافشاري هم داشتند تا آنجا كه منكرات در ميان آنان كاملاً شايع شد ودلها دوستدار گناه و فاحشه گرديد و چون كارشان بدينجا كشيده شد كه ضلالت را برهدايت ترجيح دادند و شيطان برايشان مسلط و شهوات را در نظر ايشان جلوه داد، خداوندسبحان به لوط (ع) وحي فرستاد تا ايشان را براه راست
متشکل از 23 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
بخشی از محتوا ::
ابراهيم (عليه السلام) از مصر كوچ كرد و لوط را به همراه خود برد. در مدّتيكه درمصر اقامت داشت خداوند مال بسياري از گوسفندان و غير آن روزيش فرموده بود. بههمين جهت آن بقعه از سرزمين بيتالمقدس گنجايش گوسفندان ويرا نداشت. ناچار لوطاز عمويش جدا شد و با قسمتي از گوسفندان بشهر سدوم رهسپار گشت. اهل سدوم بدمردمي بودند و چنان فساد اخلاق در آنها رخنه كرده بود كه از هيچ گناهي روي گرداننبودند و در اثر آلودگي دلها شرم و حيا نداشت. هيچ عمل زشتي را ترك نميكردند و نيز ازجهت رفتار و پندار پستترين مردم عصر خود بودند. با راهزني روزگار ميگذرانيدند وخيانت را حتّي بر رفيق روا ميداشتند. بر سر راهها كمين كرده مزاحم مسافرين ميشدندو ناله و زاري هيچكس در دلهايشان اثر نميكردند. داراي ديني بودند كه آن دين ايشان رااز تبه كاريها باز دارد و نه شرمي و آزرمي، نه موعظه واعظي را ميپذيرفتند و نه بهنصيحت عاقلي توجه ميكردند و گرما اين همه انواع گناه دلهاي سياه ايشان را اشباع نكردو عطش قلبهاي تشنة بجنايت و خيانت ايشان را ننشانيد و به همين جهت گناه جديد ديگرياز خود اختراع گناهي كه تا آنروز سابقه نداشت و كسي بفكر ارتكاب آن نيافتاده بود، زنانو همسران را گذاشته و با پسران خود شهوت ميباختند. و اي كاش اين ننگ و عار وزشتكاريرا پنهان ميكردند و يا درصدد خلاصي از آن بودند. هرگز، بلكه با گستاخيهرچه تمامتر مردم را نيز با ارتكاب آن تشويق و دعوت ميكردند و خلاصه در بدبختي وضلالت خود سخت پافشاري هم داشتند تا آنجا كه منكرات در ميان آنان كاملاً شايع شد ودلها دوستدار گناه و فاحشه گرديد و چون كارشان بدينجا كشيده شد كه ضلالت را برهدايت ترجيح دادند و شيطان برايشان مسلط و شهوات را در نظر ايشان جلوه داد، خداوندسبحان به لوط (ع) وحي فرستاد تا ايشان را براه راست
تحقيق روايتي از پيامبران {حضرت لوط (ع) - حضرت سليمان (ع)}
متشکل از 23 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت
متشکل از 23 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت