شما مالک این فایلی که در حال فروش در پوشه است هستید؟ کلیک کنید

قضاء حتمى و غير حتمى

تحقیق قضاء حتمى و غير حتمى
 متشکل از 20 صفحه ، در قالب word  قابل ويرايش و اماده پرينت

بخشی از محتوا ::

در آثار و روايات دينى و اشارات قرآنى از قضا و قدر حتمى و قضا و قدر غير حتمى ياد شده است و چنين مى‏نمايد دو گونه قضا و قدر است: حتمى و غير قابل تغيير،غير حتمى وقابل تغيير. 
اين پرسش پيدا مى‏شود:كه معنى قضا و قدر غير حتمى چيست؟ اگر حادثه خاصى را در نظر بگيريم يا علم ازلى حق و اراده او به آن حادثه تعلق گرفته است‏يا نگرفته است; اگر تعلق گرفته است پس قضا و قدر در كار نيست; اگر تعلق گرفته است‏حتما بايد واقع شود والا لازم مى‏آيد علم حق با واقع مطابقت نكند و لازم مى‏آيد تخلف مراد از اراده حق كه مستلزم نقصان و ناتمامى ذات حق است. 
به بيان جامع‏تر قضا و قدر در واقع عبارت است:از انبعاث و سرچشمه گرفتن همه علل و اسباب از اراده و مشيت و علم حق كه علة‏العلل است و با اصطلاح قضا عبارت است از علم به نظام احسن كه منشا و پديد آورنده آن نظام است. 
"والكل من نظامه الكيانى ينشا من نظامه الربانى" 
و از طرفى چنانچه مى‏دانيم قانون عليت عمومى ضرورت و حتميت را ايجاب مى‏كند. لازمه قانون عليت اين است كه وقوع حادثه‏اى در شرايط مخصوص مكانى و زمانى خودش قطعى و حتمى و غير قابل تخلف بوده باشد، همان طور كه واقع نشدن او در غير آن شرايط نيز حتمى و تخلف ناپذير است. علوم قطعيت‏خود را مديون همين قانون‏اند. 
قدرت پيش بينيهاى علمى بشر تا حدودى است كه به علل و اسباب آشنا باشد، و چون قضا و قدر ايجاب و تقدير حوادث است از طريق علل و معلولات و در نظام سببى و مسببى، پس قضا و قدر عين حتميت و قطعيت است.عليهذا تقسيم قضا و قدر به حتمى و غير حتمى و يا به قابل تبديل و غير قابل تبديل چه معنى و مفهومى مى‏تواند داشته باشد؟ 
اينجاست كه اين بن بست پيش مى‏آيد كه يا بايد مانند اشاعره به يك گونه قضا و قدر بيشتر قائل نباشيم و مقابل،تبديل بودن سرنوشت را به هر صورت و هر شكل منكر اختيارى قائل نشويم، و يا مانند معتزله منكر قضا و قدر در جريان عالم لااقل در افعال و اعمال بشر بشويم.اكنون بايد ببينيم راهى براى خروج از اين بن بست هست‏يا نيست؟ 
مقدمتا بايد گفته‏شود همان طورى كه نظر اشاعره مبنى بر غير قابل تبديل بودن سرنوشت مستلزم نفى قدرت و اختيار بشر و عدم تسلط او بر سرنوشت است نظر معتزله نيز گذشته از اينكه از جنبه توحيدى و اصول قطعى علم الهى مردود است از نظر قدرت و اختيار بشر و تسلط او بر سرنوشت نيز دردى دوا نمى‏كند زيرا فرضا قضا و قدر را به مفهوم الهى نپذيريم با مفهومى مادى آن يعنى حكومت قطعى و تخلف ناپذير مى‏توانيم عليت عمومى و فرمانروايى نواميس به اصطلاح جبرى ناشى از آن چه مى‏توانيم بكنيم؟ آيا مى‏توانيم قانون عليت را در جريان عالم و لااقل در اعمال و افعال بشرى انكار كنيم؟!
تحقیق قضاء حتمى و غير حتمى
متشکل از 20 صفحه ، در قالب word قابل ويرايش و اماده پرينت

فایل های دیگر این دسته

به ما اعتماد کنید

پشتیبانی سایت در تلگرام و ایتا فعال می باشد شماره تماس
09913153409
@posheir_poshtiban
فایل های این سایت توسط کاربران بارگذاری شده است.

درباره ما

logo-samandehi

تمام حقوق این سایت محفوظ است. کپی برداری پیگرد قانونی دارد. Crafted by F.khosravi