مقدمه
ممکن است این نقصان رابه شدت درجامعه نبینیم،اما این بیماری اگرچه پنهان درجامعه وجود دارد.پس باید به دنبال عوامل بروز این بیماری باشیم.اگردولت؛مدرسه وخانواده رادرزمان حال به عنوان بروزاین نقایص بدانیم !وجه اشتراک آنها چیست؟یک وجه اشتراک آنها این است که تمامی افرادی که امروزبه عنوان دولت، مدرسه وخانواده درجامعه هویت یافته اند دانش آموخته گان مدارس هستندواگرحس مسوولیت اجتماعی درقبال تاریخ،تمدن،فرهنگ،منابع ملی،محیط زیست و...در آنها کم رنگ است...اگردارای روحیه فرد گرایی هستند....بزرگترین دلیل آن آموزش های اجتماعی درمدارس بوده که نتوانسته است حس مسوولیت مدنی آنها رابه عنوان یک شهروند درقرن بیست ویکم تعلیم وآموزش دهد.
بنابراین لازم است دربرنامه درسی مطالعات اجتماعی وتدریس آن ودبیران این رشته خانه تکانی اساسی شود.تا به دانش آموزانمان بیاموزیم به جای فحاشی به سایر رانندگان وپلیس به قوانین راهنمایی ورانندگی توجه کنند وبدانند دستورات پلیس درابتدا درجهت حفظ سلامت آنان است.بیاموزیم حقوق شهروندی چیست؟قانون چگونه بهترین آزادی رافراهم می آورد؟به آنها نوع انتقاد کردن وصحبت کردن رابیاموزیم.بیاموزیم چگونه به میراث ملی ودستاوردهای مدنی کشورشان احترام بگذارندو....
مطالعات اجتماعی درمدارس فرصت مناسبی برای این آموزشهاست .که البته دراکثرمدارس مورد بی مهری قرار می گیرد واکثر مدیران ودست اندرکاران وبرنامه ریزان آموزشی دغدغه علوم تجربی را دارند تادروسی مثل مطالعات اجتماعی.درس اجتماعی رابرای تدریس به هرکسی واگذارمی کنیم درصورتی دروسی مانند ؛علوم تجربی، ریاضی،زبان رابه دبیران تخصصی این رشته واگذار می کنیم.
پس بیراه نیست که درایران همه متخصص علم اجتماع می شوند ازراننده تاکسی تا کارگر ساده ساختمان مسائل پیچیده اجتماع رابحث کارشناسی کرده ونظریه پردازی می کنند.به همین دلیل است که مادرحوزه علم اجتماع نظریه پردازنداریم ودر دوراهی سنت ومدرنیته سالهاست سرگردانیم.هنوزتکلیفمان باایدئولوژی روشن نیست!نمی دانیم چگونه یک جامعه به سمت میلیتاریزم پیش می رود وعواقب آن چیست؟
چون مابه همه اجازه داده ایم به راحتی درباره علم اجتماع نظریه پردازی کنند به همین دلیل باهزاران هزار بخش نامه غیر عملی روبه رو می شویم ویک قانون نیم خطی امان یک رساله بند وتبصره واما اگر دارد!
تدریس علوم اجتماعی در مقاطع مختلف ابتدائی، راهنمائی و دبیرستان بخش مهمی از فعالیت اساسی و هدفداری است که تحت عنوان "جامعه پذیری کودکان و نوجوانان" می توان آن را جمع بندی و خلاصه نمود.
کتب درسی در ایران به صورت متمرکز و از بالا به پایین تهیه می شود و علیرغم تلاش فراوانی که مؤلفین ودست اندرکاران امور انجام می دهند. فاصله بین مفاهیم و دنیای ایجاد شده توسط کتب درسی با واقعیت های موجود در جامعه به ویژه با توجّه به تنوع فرهنگی در خرده فرهنگ های مختلف بسیار است و گاهی معلمان در ارائ مطالب و محتوای گردآوری شده دچار مشکلات متعدد هستند.
در سطوح ابتدائی سعی شده است مطالب اجتماعی به صورت کمی ارائه شود زیرا در این مقطع هنوز دانش آموز قادر به تفکیک ودرک بسیاری از مطالب به صورت مجزا نیست. بنابر این آنچه که لازم است تا یک کودک بتواند ارتباط درستی با پیرامون خود برقرار کند با هم به او ارائه می شود.
دروس مطالعات اجتماعی مجموعه ای بسیار ساده از موضوعات متفاوت مانند تاریخ ، جغرافیا ، اقتصاد ، مردم شناسی ، جامعه شناسی و روان شناسی می باشد که در ارتباط با انسان است. این علوم بدون این که هویتشان زیر سوال برود همگی با هم به کودک آموزش داده می شود.
فردی از نظر اجتماعی رشد یافته است که به راحتی بتواند با استفاده از مهارتهای اجتماعی با دیگران ارتباط برقرار کند یعنی با دیگران زندگی کند و سازگاری داشته باشد. رشد اجتماعی مهمترین جنبه شخصیتی افراد است که هر قدر فرد سازگارتر و دارای روابط اجتماعی قوی تر باشد می تواند در بستر اجتماع از نظر شخصیتی، شغلی موفق تر باشد.