مقدمه کوتاه :
آموزش به معنای تجربه ای مبتنی بر یادگیری و به منظور ایجاد تغییرات نسبتا" پایدار در فرد با هدف قادر سازی او به انجام کار و بهبود بخشی تواناییها ، تغییر مهارتها ، دانش ، نگرش و رفتار اجتماعی دانسته و تلقی شده است .بنابراین آموزش در واقع تغییر نگرش و مهارت افراد است.
با نگاهی به مدارس و توجه بیشتر به روش عمل آنها خواهید دید که با وجود تفاوت های بسیار اندک در ساختار و شکل مدارس و نیز یکسان بودن مواد و کتب درسی، تفاوت های زیادی بین مدارس و سطح درسی و نتایج دانش آموزان آنها مشاهده می شود. پس با اندکی تأمل می توان فهمید که عاملی دیگر وجود دارد که موجب می شود سطح درسی، حال و هوای مدرسه و روابط بین فردی در این مراکز آموزشی متفاوت شود.در سالهای اخیر تحقیقاتی انجام شده است که تأثیر برخی ابعاد غیر درسی را بر رشد جنبه های آموزشی و شخصیتی دانش آموزان اثبات کرده است. اموری همچون رابطه بین فردی دانش آموزان، رابطه میان آنها و معلمان و مدیران، وضعیت اقتصادی-اجتماعی و بسیاری مسائل دیگر در تحصیل و موفقیت دانش آموزان بسیار مؤثرند. بدون تردید مدیران و معلمان بیش از هر عامل دیگر در به وجود آوردن جوّ مناسب در مدرسه و کلاس مؤثرند و رشد همه جانبه شخصیت دانش آموزان وابسته به جوّ سازمانی مدرسه است.
از مدیریت کلاس تعاریف زیادی شده است که بر اساس اهمیت کاربرد آنها در رفتار کلاسی به برخی اشاره می شود.یکی از تعاریف قابل قبول در امررفتار کلاسی این تعریف است: مدیریت کلاس تعنی هنر انجام کارها به وسیله دیگران. در جای دیگر مدیریت کلاس کار کردن با افراد و بوسیله افراد و گروهها برا ی تحقق اهداف سازمانی بیان شده استدر تعریف دیگری مدیریت کلاس کلا سدرس عبارت از رهبری کردن امور کلاس درس از طریق: تنظیم برنامه درسی، ساذماندهی مراحل کار و منابع، سازماندهی محیط به منظوربالابردن کارایی، نظارت بر پیشرفت دانش آموزلنو پیش بینی مسائل بالقوه است.
فن معلمي هنري است ظريف و حساس كه با كمترين لغزش و خطا خسارت جبران ناپذيري بر شخصيت فراگير وارد شده و قطعا هرگونه رفتار صحيح و سنجيده موجب آينده اي درخشان براي فرد مي شود.
بیان وضعیت موجود
اینجانب ........ سال سابقه تدریس در آموزش و پرورش هستم. امکانات مدرسه در حد محدود بوده و وسایل آموزشی به ندرت دیده می شد . والدین اغلب کشاورز و دامدار بو دند و در ابتدای سال تحصیلی فرصتی برای رسیدگی به امور تحصیلی فرزندشان نداشتند . دانش آموزان در حالی که مشتاق به نظر می رسیدند ازامکانات زیادی برخوردار نبودند با توصیف چنین شرایطی تصمیم گرفتم در حد امکان از تمام امکانات برای رشد و پیشرفت دانش آموزان استفاده نمایم و تحولی در امر ارزشیابی بوجود آورم.
حدود سه ماه از شروع سال تحصیلی گذشته بود. پس از چندین جلسه تدریس . درباره پیشرفت دانش آموزان نگرانی هایی احساس کردم . به نظر می رسید بعضی ازدانش آموزان در فعالیت های کلاسی شرکت جدی نداشتند و نمی توانستند درس های تدریس شده قبلی را بخوانند بنا به اهمیت موضوع تصمیم گرفتم با انجام مطالعات بیشتر و تحول در ارزشیابی سطح دانش و معلومات دانش آموزان را بالا ببرم.