شما مالک این فایلی که در حال فروش در پوشه است هستید؟ کلیک کنید

نقش زن در جامعه

موضوع : نقش زن در جامعه

توضیح : این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد
 مقدمه
از زمانيكه بشر پا به عرصه وجود گذاشت و براي ادامه زندگاني خود، به حكم ضرورت به مبارزه با طبيعت برخاست، زن و مرد در كنار يكديگر گام برداشته اند. با اين حال با تشكيل اجتماعات انساني، تقسيم عادلانه بين نقش ها و در اداره جامعه ازميان رفت و در نتيجه قدرت نابرابر شكل گرفت . اگر قدرت با هريك از جنسها همراه باشد ميتواند در شكل دهي به ساختارهاي متفاوت جامعه بسيار مهم باشد. في المثل ساخت يك جامعه زن سالار متفاوت از ساخت جامعه پدرسالار است . در دوره اول زن و مرد وظايف و مشاغل مختلف داشته اند با اين حال همكار و مكمل هم بوده اند و هيچ چيز از پيش، مبين برتري يكي بر ديگري نبوده است و بر اثر تعاون ، مناسبات متعادل و متوازني كه بين آنها پديد آمده ، استحكام يافته بود.
در اين اجتماعات ، شيوه زندگي بر پايه شكار و گردآوري خوراك قرار گرفته است. مرد به شكار مي رفت، زن به جمع آوري خوراك مشغول بوده است و گاهي نيز به شكار ميرفت. هر يك از اين دو، توانايي خاصي داشت كه براي انجام  دادن كاري ، ضروري بوده . ارزش هردو برابر هم مي بود. محل اقامت در اين مرحله ، دو مكاني است و فرزندان همواره دوتباري اند.
در دوره زن سالاري، زن قدرت بسيار مي يابد ، چرا كه كار زن، كشاورزي است و مشغله مرد دامداري است. اساساً اساس برتري زن بر مرد و يا بالعكس را همين عامل مهم ، تعيين مي كند. اگر عامل اقتصادي و تكنيكي در دست هر يك از جنس ها باشد، آن يك قدرت را به يدك مي كشد و سپس ارزش ها و هنجارها نيز به سراغ قبول ذهنيتها از اين برتري خواهد آمد. همانطوري كه در دوره زن سالاري زن به اقتضاي كار و فعاليتش ، يعني كشاورزي ، مادر و سرور طبيعت دانسته مي شود، در دوره پدرسالاري با در اختيار گرفتن فعاليتهاي اقتصادي توسط مردان ، اهميت يافتن نرينگي رشد پيدا كرد و در پي آن عقايد و فرهنگها نيز در پي توجيه مردسالاري برآمده اند.
نقش زن در زندگي مشترك
خانواده يك سازمان كوچك و بسيار دقيق و حساس است كه به حضور كامل زن و مرد به عنوان دو فرد كامل كه داراي رشد فكري و شخصيتي باشند نيازمند است. هرگز مفهوم ازدواج و زندگي مشترك ، پنهان شدن يكي در ذيل عنوان و مشخصات و اهداف ديگري نيست. آنچه كه لازمه يك زندگي زناشويي موفق است احترام متقابل و تساوي حقوق زندگي بين زن و مرد است. حال اگر زني بخواهد در هر مورد شانه از زير بار مسئوليت ها خالي كند هر گونه امكان رشد و پرورش فكري را از خود سلب كرده است. گروهي ديگر از زنان هم همواره مردان را مورد ستايش قرار مي دهند. آنچه كه لازم است در اينجا يادآور شويم اين است كه ستايش كردن مردي براي محاسن اخلاقي وي ، هم منطقي است و هم زيبا. اما اگر بخواهيم مردان را مورد ستايش قرار دهيم فقط به اين دليل كه آنها موجوداتي از نوع مخالف ما هستند نه تنها منطقي و پسنديده نيست بلكه كاري بس احمقانه مي باشد. اينگونه رفتارها يك وابستگي مداوم و سلطه كامل را براي ما مي آفريند و سبب مي شود همانند يك كودك در انتظار شنيدن يك كلمه ستايش آميز او بمانيم كه شايد او هرگز به زبان هم نياورد. اگر زني بدون علت و بي هيچ شناخت شخصيتي زبان به ستايش يك مرد گشود ديگر نمي تواند از حقوق مساوي و آزادي و سازندگي شخصيتي براي خودش دم بزند.
لازم است بدانيد مردان هم موجوداتي معادل زنان هستند، با كمي اختلافات جسمي كه لازمه تكامل زندگي بشر است. همانطور كه براي مردان لازم است قبل ازدواج كاملاً رشد فكري و شخصيتي پيدا كنند و تخصصي را كاملاً  بياموزند ، براي زنان هم لازم است قبل از ازدواج كاملاً رشد فكري و شخصيتي پيدا كنند و يك تخصص را بياموزند. عده اي از زنان همواره مي پندارند كه هر آنچه در زندگي كم دارند يك مرد قادر است به راحتي به آنها بدهد. گاهي كمبود مادي است از قبيل ماشين، مسكن، يا لوازم زندگي كه مرد مي تواند به راحتي براي زن فراهم نمايد. اما كمبودهاي شخصيتي از قبيل قاطعيت ، قدرت انتخاب ، قدرت قضاوت ، صلاحيت زندگي ، لياقت شخصي و موارد ديگر را هرگز يك مرد نمي تواند يك جا به زن بدهد. اگر مرد ، شايسته و فداكار باشد تنها در مواردي قادر است زن را ياري دهد. اگر به دختران بياموزند كه از هر فرصتي براي پرورش فكري و شخصيتي خود استفاده نمايند و زماني كه كاملاً  آمادگي قبول مسئوليت را داشتند اقدام به ازدواج نمايند ديگر اين چنين مشكلات و ناهنجاري ها برايشان پيش نخواهد آمد. اين گروه از دختران قطعاً در انتخاب همسر موفق تر بوده و بعد از قبول مسئوليت هم به نحو احسن از عهده انجام آن برمي آيند.
 ازدواج ، بنا نهادن يك خانواده است و خانواده يك سازمان بسيار دقيق و حساس است و به افراد بالياقتي احتياج دارد تا اموراتش را سازمان دهند. گروهي از زنان ازدواج را وسيله اي براي فرار از ماهيت وجودي خود مي دانند و اغلب مي پندارند ازدواج سبب مي شود تا همه چيز باب ميل آنها پيش رود.  اين گروه از زنان هميشه به دنبال مردي هستند كه آنها را در همه مسائل و مشكلات حمايت كند. گاهي هم از شوهر در ذهن خود يك قهرمان افسانه اي مي سازند. مي پندارند شوهر فردي است كه مي تواند يك معشوق و يك محبوب كامل باشد كه با بازوهاي آهنين مشكلات را يكي پس از ديگري از ميان بردارد و جاده خوشبختي را براي آنان همواز سازد. متأسفانه اينگونه زنان هرگز نمي توانند فردي را به عنوان يك همسر واقعي بپذيرند. زيرا توقعات بيش از حد آنان همسرانشان را تبديل به ماشين يا ابزاري مي كند كه بايد دائماً در پي  برآوردن خواسته هاي آنان باشند و در بسياري از موارد مشاهده شده است كه اين گونه رفتارهاي غلط  زنان موجب از هم پاشيدن پيوند مقدس ازدواج مي شود و هرگز نمي تواند سبب شادي و ايجاد كانون گرم پر از محبت در خانواده شود.
فهرست  مطالب
 عنـوان
صفـحه
مقدمه     3
نقش زن در زندگی مشترک     4
بیکاری و اشتغال زنان     6
سهم زنان دیپلمه در اشتغال    8
نرخ بیکاری بالاتر است    9
تعداد زنان جویای کار بیشتر از زنان بیکار    9
ماندگاری زنان در بیکاری و اشتغال    10
کار زنان در کافی شاپ،  ممنوع!    10
مشاغل انتخابی زنان    11
دسترسی کمتر زنان به سرمایه     13
پایین بودن نرخ مشارکت زنان     16
دوره میانسالی و نقش روابط اجتماعی و محیط های شغلی     18
دوره های تولید مثل    19
نقش عوامل نژادی، اجتماعی و فرهنگی    19
زنان در عرصه مدیریت    20
کنکاشی در عوامل خودکشی زنان     24
کمبود اعتماد به نفس و افسردگی    27
منابع    29

برچسب ها: تحقیق نقش زن در جامعه دانلود مقاله نقش زن در جامعه نقش زن در زندگی مشترک جایگاه زن در اجتماع

فایل های دیگر این دسته

به ما اعتماد کنید

پشتیبانی سایت در تلگرام و ایتا فعال می باشد شماره تماس
09913153409
@posheir_poshtiban
فایل های این سایت توسط کاربران بارگذاری شده است.

درباره ما

logo-samandehi

تمام حقوق این سایت محفوظ است. کپی برداری پیگرد قانونی دارد. Crafted by F.khosravi