موضوع : کار تحقیقی بررسی رابطه کمالگرایی والدین با پیشرفت تحصیلی فرزندان
توضیح : این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد
توضیح : این فایل به صورت ورد و آماده چاپ می باشد
چكيده
هدف از تحقيق حاضر بررسي رابطه کمالگرایی و الدین با پیشرفت تحصیلی فرزندان در شهرستان شما می باشد
روش كار:دراين تحقيق از روش همبستگي استفاده شد و جامعه آماري اين پژوهش را دانش آموزان متوسطه شهرستان شما را تشكيل مي دهند كه تعداد آن ها 450 بود كه از بین آنهانمونه به تعداد207 نفرانتخاب شد. واز روش نمونه گيري طبقه اي استفاده شدو ابزار اندازه گيري در تحقيق حاضر پرسش نامه کماگرایی والدین و پيشرفت تحصيلي مي باشد . نتايج: نتايج بدست آمده نشان داد بین کمال گرایی والدین و پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان متوسطه شهرستان شما رابطه وجود دارد. ، بين کمال گرایی پدران و پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان متوسطه شهرستان شما وجود دارد. و به طور كلي بين کمال گرایی مادران و پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان متوسطه شهرستان شما وجود ندارد.
واژگان كليدي: کمالگرایی ، پيشرفت تحصيلي ، دانش آموزان ،شهر ستان شما
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1- مقدمه
كمال گرايي از اوايل قرن بيستم مفهوم مورد علاقه ي روان شناسان بوده است. اولين كساني كه بر روي كمال گرايي كار كردند آن را اين گونه تعريف كردند:’’ گرايش افراطي فرد به بي عيب و نقص بودن، كوچكترين اشتباه خود را گناهي نا بخشودني پنداشتن و مضطربانه انتظار پيامدهاي شوم شكست را كشيدن’’. به زبان ساده تر افراد كمال گرا معيار هاي خيلي خيلي بالايي را براي موفقيت در نظر مي گيرند و اگر به آن اهداف بلند پروازانه نرسند خود را شكست خورده مي پندارند. آنها دنيا را به با قانون همه يا هيچ مي شناسند. هر نتيجه ي ممكن يا شكست كامل است يا موفقيت كامل. در ورزش اين پديده به وضوح در نظر ورزشكاران بعد از انجام مسابقه نمود پيدا مي كند. آنهايي كه مساوي گرفتن را يك شكست افتضاح مي دانند و اصلا به عوامل ديگر دخيل در نتيجه كاري ندارند احتمالا افرادي كمال گرا هستند. اگر قبل از مسابقه نيز به سراغ ورزشكاران كمال گرا برويم مي بينيم كه بيش از هر چيز ترس از شكست ذهنشان را مشغول كرده است. (امامی 1382)
به طور کلی ترس از شکست ،نگرانی از ارزیابی و نحوه تفکر دیگران در مورد خود ،تدوین استانداردهای سطح بالا وعدم اطمینان به کسب موفقیت آمیز آنها و افکار ی از این دست که افراد کمال گرا با آنها دست برگریبانند.همگی از مورد زمینه ساز بروز و تجلی اضطراب به شمار میآیند به عبارتی هر انسانی از مجموعه ای از تواناییها برخوردار است و با آگاهی از میزان این استعدادها است که اهداف زندگی خود تعیین می کند . فرض بر این است که افراد کمال گرا از طرحواره های شناختی برخوردار هستند که بدون توجه به توانای های خود ،اهدافی فراتر از توان و ظرفيت خويش بر می گزينند و چون از شکست در رسيدن به کمال مورد نظرشان هراسان هستند و به جز موفقيت کامل به چيزی راضی نمی شوند برخورداری از تفکرات کمال گرايانه از يک سو خود به تنهايي منجر به افت تحصيلی می گردد زيرا دانش آموزان کمال گرا تنها با انجام تکاليف و کسب نتايج علی و صددر صد خوب ارضا نمی شوند آنان به اين امر اکتفا نمی کنند که عملکردشان از همسالان خود بهتر است و کار يا تکليف محوله را تا حد مطلوب و قابل قبول انجام داده اند بلکه رضايتشان تنها هنگامی به طور کامل تامين می گردند که کار يا تکليف مورد نظر را به طور کامل و بدون هيج گونه خطايي انجام دهند از اين جهت ممکن است به خاطر ترس از عدم نيل به مقصود خود به هيج عنوان به سراغ مسئوليت خود نروند يا آنها را در نيمه کار رها می کنند و به همين دليل دچار افت تحصيلی می شوند و از سوی ديگر کمال گرايي ممکن است با به وجود آوردن افسردگی و اضطراب به صورت غير مستقيم به افت تحصيلی منجر گردد تاثير افسردگی و اضطراب بر کاهش عملکرد از جمله عملکرد تحصيلی ثابت شده است.فريد کمال گرايي را علامت عمومی روان نژندی و وسواس می دانست که فرامن تنبه گر آن را در جهت رسيدن به اهداف آرمانی کمال و برتری به کار می بندد.گر چه باز شناسی اين سازه شخصيتی به بوته فراموشی سپرده شده،اما در دو دهه پايانی قرن20 اهميت اين مفهوم نقش آسيب زای آن بار ديگر مورد توجهئ قرار گرفت.تا اين زمان مفهوم کمال گرايي يک مفهوم يک بعدی بود و توجهی به ويژگيهای بين فردی آن نمی شد اما در دهه پايانی قرن بيستم کمال گرايي از حالت تک بعدی خارج و به عنوان سازه چند بعدی مطرح گرديد. ( بشارت 1383)
1-2- بيان مساله
باید دانست که عوامل متعددی بر نگرش کودک ازخود و اعضای خانواده ی خود مؤثر است، از آن جمله می توان به عوامل اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حاکم بر خانواده اشاره کرد که ارتباط مستقیم با سطح سواد و تحصیلات خانواده دارد. شخص باسواد امکان سلامت اقتصادی و تصمیم گیری بیشتری دارد و چنین انسانی نسبت به خود و فکر و فرهنگ جامعه بصیرت بیشتری دارد. سواد و تحصیلات، از دیدگاه اقتصادی، افراد را بهسوی رشد و توسعهي درونزاد و خلاق و هماهنگ با اجتماع و کشور هدایت می کند و از دیدگاه تخصصی، جامعه را موفق می سازد، افراد بزرگسال به عنوان عامل اساسی تولید، حتی با یک اصطلاح اقتصادی خاص که همان جمعیت فعال یا نیروی کار می باشد، مشخص میشوند.با توجه به آمار موجود، گسترش سواد کاهش رشد جمعیت و همچنین توسعه ی اقتصادی و اجتماعی و پیشرفت دانش و ... را تسهیل نموده است. تنها جوامعی توانستهاند مشکلات خود در زمینه های تغذیه، مسکن، پوشاک، بهداشت و آموزش را از میان بردارند که از سطح بالای سواد برخوردار باشند.بی سوادی، نه تنها پدیده ای قابل تأسف است، بلکه علامتی است در کنار علائم دیگر که نشان دهنده ی از خود بیگانگی ميباشد و منجر به عقب ماندگی می شود. این عقب ماندگی در تعلیم و تربیت، خود معلول شالوده های نامتناسب اقتصادی و اجتماعی است و رابطه ی مستقیم با فقر عمومی و کمبود وسايل کافی به ویژه نداشتن معلم و مدرسه است. (بختيارپور، 1386)
والدين كمال گرا و قدرت طلب معمولا محصلان كه بيش از حد كمال گرا هستند در كودكي والديني داشته اند كه معتقد بوده اند هميشه پدر و مادر درست مي گويند، هميشه پدر و مادر حق دارند و درست عمل مي كنند. از آن جا كه اين والدين تفاوت توانايي هاي خود و كودكانشان را درك نمي كنند سعي مي كنند با تنبيه كودكان را مجبور به رسيدن به معيار هاي خودشان كنند. معيارهايي كه آن قدر غير واقع بينانه اند كه در كمتر مواقعي به آن دست پيدا مي كنند. به اين سبك تربيت سبك والديني قدرت طلبانه مي گويند و زمينه هاي كمال گرايي را در كودك فراهم مي كنند. همچنين والديني كه خود كمال گرا هستند نه تنها موفقيت هاي كودكانشان را در كوچك مي پندارند حتا موفقيت هاي خودشان را قبول ندارند. كودكان والدين كمال گرا نيز هيچ گاه احساس خوبي نسبت به خود نداربند چون نتوانسته اند والدينشان را خشنود كنند. کمال گرايي يکی از ويژگيهای شخصيتی است که می تواند هم سازنده و مفيد،هم منفی و مخرب باشد.از لحاظ تاريخی مفهموم کمال گرايي به عنوان يک مقوله روانشناختی مورد توجه بسياری از روانشناسان قرار گرفته است(هورنای،1950). اگر کمال گرايي را دو روی يک سکه فرض کنيم در اين صورت يک روی آن کسب موفقيت و نيل به هدف و روی ديگر آن ترس از شکست يا سرزنش افراد يا ديگر پيامدهای اجتماعی مربوط به شکست است. نتايج مطالعات انجام شده نشان مي دهد افراد كمال گرا داراي والديني با سطح بالاي كمال گرايي بوده اند. اين رابطه بويژه زماني كه والد و فرزند همجنس هستند (مادر و دختر) قوي تر به نظر مي رسد. معمولاوالدين كمال گرا بيش از اندازه انتقاد مي كنند، سختگير هستند و كمتر از فرزندان شان حمايت مي كنند. آنان عملكرد فرزندان شان را بيش از اندازه ارزيابي مي كنند و اين به بهاي از دست دادن رابطه نزديك بين آنان و فرزندان شان مي شود. اين دسته از والدين نه تنها به تحقير و كوچك شمردن موفقيت هاي خود مي پردازند، بلكه پذيرفتن و پاداش دادن به تلاش هاي فرزندان شان نيز براي آنان مشكل است. اين والدين به جاي تاييد رفتار فرزندان شان، پيوسته آنان را به انجام كارهاي بهتري وامي دارند و به آنان هشدار مي دهند. فرزندان والدين كمال گرا همواره بايد بي نقص باشند تا خواسته هاي والدين شان را برآورده سازند و از انتقادات شان دور باشند. آنان بايد همواره بي نقص بوده و به تلاش خود ادامه دهند تا جايي كه تائيد پدر و مادر را به دست آورند. چنين فرزندي دست به نوآوري و كارهاي تازه نمي زند، هميشه مضطرب و پريشان است و به توانايي هاي خود اعتمادي ندارد. اين فرزندان هيچ گاه احساس خوشحالي نمي كنند چراكه گمان مي كنند رفتارشان به آن اندازه خوب نيست تا نظر پدر و مادر را جلب كند. والدين كمال گرا اغلب از عشق ورزيدن و تائيد فرزندان شان دوري مي كنند و به اين صورت آنان را تنبيه مي كنند. فرزندان شان نيز هرگز احساس خشنودي و رضايت نمي كنند. قربانیان چنین ترسی معمول تلاش می کنند تا آنجا که می توانند از موقعیت هایی که پیش بینی می کنندعملکردشان در آن موقعیتها طبق استانداردها و ملاکها ی سطح بالا مورد قضاوت قرار خواهد گرفت اجتناب کنند .از سوی دیگرتاثیر تفکر کمال گرایی بر اضطراب نیز مورد ارزیابیهای دیگران از خود که از مولفه های بنیادین کمال گرایی منفی است بارشد و حالات اضطرابی در ارتباط است (کامورا2001).
در این تحقیق به بررسی رابطه کمال گرایی والدین با پیشرفت تحصیلی فرزندان در شهرستان شما می پردازیم.
1-3- اهميت و ضرورت تحقيق
اهميت اين پژوهش در آن است كه با شناخت عميق و بيشتر نوجوانان و دانستن مسائل و ويژگي هاي خاص هر گروه از آنها نخست قادر به تشخيص آنها از ساير كودكان مي شويم و سپس با ارائه ي راه حل هاي مناسب جهت رفع يا بهبود مشكلات آنها تلاش مي كنيم از آن جايي كه والدين کمال گرا و عوامل تاثير گذار ديگري كه قبلاً بيان شد بر سلامت رواني كودكان تاثير دارد و سلامت رواني نيز در پيشرفت كودكان و نوجوانان در تحصيل موثر است بايد شناخت عميق تري از سطح سواد و تحصيلات و طبقات اجتماعي بدست آوريم و به اضطراب ها، تنش ها و مشكلات خانوادگي كودك پي برده و در جهت رفع آنها و خدمت به كودكان تلاش كنيم. (هرمزی نژاد،1380)
شايد اگر انسانها می پذيرفتند که نقص هايشان جزء زيبايي آنها به شمار می رود و همين تناقض است که آنها را منحصر به فرد و دوست داشتنی می سازد(پپ،1984) بسياری از مشکلات روانشناختی به وجود نمی آمد.کمال گرايي به عنوان يک ويژگي شخصيتی و انگيزشی،رفتار فرد را تحت تاثير قرار می دهد.هورنای1950کمال گرايي را شيوه ای از زندگی می داند که فرد برای رهايي از اضطراب اساسی آن را به کار می بندد. گرچه در مفهوم کمال گرايي به صورت گسترده توجه روانشناسان را به خود اختصاص داده است.اما هنوز به عنوان پديده ای تقريبا" ناشناخته و ناسازگار تعريف شده است(شفران،کوپر و فربرن،2001).سازه کمال گرايي می تواند بهنجار يا نوروتيک باشد.کمال گرايي يک عامل تهديد کننده دزر رشدبی اشتهايي روانی و پرخوری روانی به شمار می رود.همچنين شواهدی وجود دارد که نشان می دهد کمال گرايي می تواند موانعی را در درمان موفقيت آميز افسردگی ايجاد کند و بخش مهم اختلال شخصيت وسواس-بی اختياری محسوب گردد.(همان)
والدين كمالگرا نه تنها به تحقير موفقيتهاي خود ميپردازند بلكه پذيرفتن و پاداش دادن به تلاشهاي كودكان را نيز دشوار ميپندارند. آنها به جاي تأييد رفتار كودكانشان پيوسته آنها را به انجام كارهاي بهتر وا ميدارند و به آنها هشدار ميدهند. اين كودكان هيچگاه احساس خرسندي نميكنند زيرا رفتار آنها به اندازه كافي خوب نيست تا نظر والدين را جلب كند بنابراين اين كودكان مانند والدينشان موفقيتهاي خود را كوچك ميشمارند و احساس ميكنند هيچ گاه چشم داشتهاي والدينشان را برآورده نخواهند ساخت (ميسيل دين، 1963(
دگرگونيهاي سريع و پيچيده جوامع انساني به مرور زمان بر شيوههاي فرزند پروري انسانها اثري اساسي بر جاي گذاشته است و خانوادهها اكنون تلاش ميكنند فرزند خود را از همان اوان كودكي براي بردن گوي سبقت از همسالانشان آماده كنند. اين شيوه تربيتي سبب شده است كه فرزندان زماني خود را با ارزش بدانند كه مورد تأييد والدين خود قرار بگيرند و چون تأييد والدين و ديگران نقش اساسي در ساختار شخصيتي افراد دارد ميكوشند تلاش خود را دوچندان كنند تا به انتظارات آنان پاسخ مثبت دهند. گاهي اوقات همين حساسيت و توجه بيش از حد والدين و توقعات بيش از اندازه آنها ميتواند بر برخي عوامل شخصيتي و روان شناختي فرزندانشان اثر بگذارد.( میرصدوقی، 1387)
1-4- هدف تحقيق
- بررسي رابطه بين کمال گرايي والدين با پيشرفت تحصيلی فرزندان شهرستان ملكشاهي
- بررسي رابطه بين کمال گرايي پدران با پيشرفت تحصيلی فرزندان شهرستان ملكشاهي
- بررسي رابطه بين کمال گرايي مادران با پيشرفت تحصيلی فرزندان شهرستان ملكشاهي
فهرست مطالب
عنوانصفحه
فصل اول
کلیات تحقیق
1-1- مقدمه 2
1-2- بيان مساله 4
1-3- اهميت و ضرورت تحقيق 7
1-4- هدف تحقيق 9
1-5- فرضيه های تحقيق 9
1-6- تعریف متغيرها 10
فصل دوم
ادبیات پژوهش
2-1- مقدمه 13
2-2- مفهوم کمال گرایی 14
2-3-ویژگیهای افراد کمال گرا 14
2-4 بيماري هاي مرتبط با كمال گرايي 16
2-5- كمال گرايي سالم يا ناسالم 18
2-6- عملکرد تحصيلی 21
2-7- عوامل خانوادگی،اجتماعی و عملکرد تحصيلی 21
2-8- دانش آموزان كمال گرا 23
2-9- تفاوت محیط زندگی دانش آموزان زرنگ یا پیشرفته با ضعیف 27
2-10- نقش والدين در موفقيتّ هاي تحصيلي ورفتاري فرزندان 30
2-11- چند عامل مشخص که بر پيشرفت تحصيلي فرزند تاثير دارد 33
2-12- عوامل موثر در ترک تحصيل دانش آموزان 34
2-13- گستره نظری تحقیق 37
2-14- پیشینه تجربی 46
فصل سوم
روش تحقیق
3-1- مقدمه 51
3-2-روش تحقيق 52
3-3-شيوه اجراي تحقيق 52
3-4-جامعه آماري وحجم نمونه 52
3-5-روش نمونه گيري 52
3-6-روش جمع آوري داده 53
3-7-ابزارگردآوري داده ها 53
3-8- روشهاي تجزيه و تحليل داده ها 58
فصل چهارم 59
تجزيه و تحليل 59
4-1-مقدمه 60
-42-آمار توصيفي 61
4-3-آمار استنباطی 69
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
5-1- مقدمه 74
5-2- خلاصه اي از تحقیق 74
5-3- نتيجه گيري كلي 75
5-4- محدوديت ها 76
5-5- پيشنهادات 76
منابع 77
ضمائم 80
برچسب ها: خرید کار تحقیقی بررسی رابطه کمالگرایی والدین با پیشرفت تحصیلی فرزندان دانلود مقاله کار تحقیقی بررسی رابطه کمالگرایی والدین با پیشرفت تحصیلی فرزندان نقش والدین در پیشرفت تحصیلی فرزندان عوامل موثر در ترک تحصیل دانش آموزان