چكيده: امروزه نظام سرمايهداري (كاپيتاليسم) يكه تاز ميدان اقتصاد جهان
است و به كمك تبليغات گسترده سردمدارانش، خود را تنها نظام اقتصادي كارا و
قابل قبول در جهان معرفي كرده است؛ به گونهاي كه كمتر كسي جرأت ميكند،
سخن از ناكارايي و اشكالات ساختاري موجود در اين نظام، به ميان آورد. نظام
سرمايهداري صدها سال قدمت دارد و هم اكنون تقريبا همه نقاط جهان را تحت
سلطه خود درآورده است. سردمداران آن مدعياند كه اين نظام، قدرتمندترين
موتور توليدي است كه تا به حال دنيا به خود ديده است. هم چنين ميگويند كه
تواناييهاي اين نظام، براي تأمين استانداردهاي زندگي براي تمامي افراد روي
زمين، منحصر به فرد است. چرا كه به قول برادفورد دلانگ ما در حال «حركت به
سوي آرمان شهر» هستيم كه در آن، زندگي تمامي افراد، معادل زندگي سطح
متوسط آمريكا خواهد بود. با توجه به مدت طولاني سيطره نظام سرمايهداري
(كاپيتاليسم) و سر و صداي بي وقفه هوادارانش، خوب است تأملي در صحت ادعاي
«حركت به سوي آرمان شهر» بكنيم. بگذاريد به سه چيز نظر بيفكنيم: ميزان فقر
و نابرابري در كشورهاي كاپيتاليست ثروتمند از جمله آمريكا؛ ميزان فقر و
نابرابري در كشورهاي فقير جهان؛ و شكاف بين كشورهاي بالا و پايين هرم
سرمايهداري.